لاس زدن

چند روز پیش توی آسانسور با یکی از آقایون شیک محل کارم بودم، نمیدونم چرا بمن محل نمیذاشت، خیلی شیک با یه اخمی ایستاده بود، تا طبقه پنجم که اومد خانمی سوار شد، من خودم در حد سلام علیک میشناختمشون، ولی به ناگهان دیدم با تغییر ژست و لحن و نگاه  سر صحبت رو باز کرد و شروع کرد به حرف زدن راجع به مسائل کاری و این حرف زدن تا پیاده شدن پیش رفت...

 

من جدا شدم و خداحافظی کردم و کاری داشتم انجام دادم شاید یه بیست دقیقه ای طول کشید، برگشتنی دیدم همون دو تا کنار راه روی آسانسور همچنان دارن حرف میزنن ...

 

این مورد بارها در مورد خودمم پیش اومده، حالا شاید شکلش به این تابلویی نباشه ولی خیلی پیش اومده با خانم ها راحت حرف زدم و علاقه مند بودم بحثم طولانی تر بشه!

 

به نظرم یکی از زشت ترین کارهایی که یه مرد میتونه انجام بده، لاس زدن با زن مردمه!

 

شاید بعضی زن ها خوششون بیاد و پایه باشن ولی به نظرم اصلا خوشآیند هیچ کسی نیست کسی فقط به خاطر اینکه جنس مخالفشی باهات راحت لاس بزنه!

 

یکی دو تا وبلاگ دیدم نوشتن نامحرم در فضای مجازی هم نا محرم هست و خیلی رعایت این مسائل رو میکنن. و این خیلی درسته (هر چند خودم رعایت این چیز درست رو نمیکنم)

 

+ یه اتفاقی افتاده که اینو مینویسم و نمیدونم چطور باید این مساله رو مطرح کنم که درست باشه!

۱۷ مهر ۰۰ ، ۱۴:۱۸ ۱۳ نظر موافقین ۷ مخالفین ۵
این جانب

adele

پریشب خواب اَدِل رو دیدم؛

من همیشه اسمشو عادله صدا میکنم ولی تو خواب اسمشو ادل میگفتم!

تو یه خونه بودیم، انگار با هم یه نسبت فامیلی نزدیک داشتیم، بهم گفت میشه برم از هلیکوپترش یه وسیله بیارم، منم گفتم سوئیچ کجاست با ماشین برم، برگشتنی مسیر سر بالاییه سنگینه نمیکشم بیارم؛ اونم پاشد نماز خوند و بعدش رفت خوابید...

یه تی شرت سفید چرک و کوتاه تن ش بود...

بهم گفت آهنگامو دوس داری، منم گفتم بد نیست،‌ جالب بود که سِت فایر و هلو ایتس می رو بلد بودم، ولی نخوندم روش زیاد نشه، تازه باهاش عکس هم ننداختم با خودم گفتم در شأن من نیست باهاش عکس بندازم، که چی مثلا!

 

دو روزه ذهنم رو مشغول کرده این خواب؛ چطور میشه کسی و که تقریبا چند ساله هیچ آهنگی ازش نشنیدی اینطوری انقدر نزدیک بیاد به خوابت !!

اصلا خواب چیه؟؟

چطوری خواب میبینیم؟؟؟؟

چطوری یکی میاد اینطوری تو خوابمون ؟!

۱۲ مهر ۰۰ ، ۱۲:۳۱ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۴
این جانب

چرا باید اینطوری باشه ؟!؟!

بعضی وقت ها بعضی چیزها رو متوجه نمیشم، چند تا چیزی که در ادامه مایلم راجع بهش حرف بزنیم:

  1. به نظرم فوتبال و هواداری از اون و جنجال های پیرامونش یکی از بی ارزش ترین و بیخود ترین چیزهاست و سرآمد برنامه های بی فایده ای که وجود داشته برنامه نود بوده و بی خاصیت ترین اطلاعاتی که میتونه یه نفر داشته باشه رو فردوسی پور داره، حالا چرا انقدر مساله مهمیه که یه طیف خاص هم نه یه طیف گسترده ای از رسانه ها روی برگشتن این برنامه نه تنها بی خاصیت که به نظرم مضر اصرار دارن و شادمان هستن، برام عجیبه!
  2. به قول جناب مرآت بزرگوار اون موقعی که یه قشر خاصی شجریان گوش میدادن،‌ این سینه چاکان امروز شجریان مسخره شون میکردن، حالا چی شده که همونا افتادن دنبالش و یه جوری ازش حرف میزنن واسه کراشاشون هم اینجور احساساتی نمیشن!
  3. تا چند ماه پیش من فکر میکردم با اون جریان که داشت پیش میرفت، تا اسفند ماه به سن های بیست سال اینا برسه، چطور میشه مهر شروع نشده، بالای 12 ساله ها رو واکسن زدن، یه جای کار درست نیست، یعنی میشه و نکردن یا نمیشده و نکردن، اگر میشده خدا میدونه چه کارهایی میشده که نکردن!
  4. خاطرم میاد اواسط دولت احمدی نژاد، امریکا و اینگلیس طرح محدود کردن واردات بنزین و کلید زدن، که با اون بحران دولت رو زمین بزنن، الان حمل و نقل بنزین تو اینگلیس شده بحران، جالب اینجاست رسانه های اونها(دیلی میل و بی بی سی اینگلیسی رو بخونین متوجه میشین) انگار نه انگار اتفاقی افتاده ولی اگر واسه ما بود رسانه های داخلی و مردم همیشه سر در گوشی خودشون رو تام و جری میکردن که این دولت عرضه تهیه بنزینم نداره و بریزید تو پمپ بنزینا آتیش بزنینشون!(چقدر جالبه همون چیزی که تو کشور ما دنبالش بودن الان تو کشور خودشون گریبانشون رو گرفته)
۱۱ مهر ۰۰ ، ۰۸:۴۶ ۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۶
این جانب

عقدنامه (قسمت آخر)

یادداشت قبلی راجع به یک بند از عقد نامه که به صورت پیشفرض تو همه عقدنامه ها اومده و تقریباً همه امضا میکنن حرف زدیم، نظرات مخالف و مخالفت هایی بود، حالا نظرتون رو به بخش آخر عقد نامه جلب میکنم ببینین چه چیز هایی رو برای خانم ها اعطا کردن:

 

2- ضمن عقد نکاح، زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد که در موارد مشروحه ذیل با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نماید

 

این موارد عبارتند از:

 

  1. استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت ۶ ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تادیه نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت ۶ ماه ایفا نکند و اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد.
  2. سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل نماید.
  3. ابتلای زوج به امراض صعب‌العلاج به نحوی که دوام زناشویی برای زوجه مخاطره‌انگیز باشد.
  4. جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد.
  5. عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح، منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد.
  6. محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که مجموعا منتهی به ۵ سال یا بیشتر بازداشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد. در تمام این موارد، در صورتی حق طرح دعوای طلاق برای زن ایجاد می‌شود که حکم قطعی محکومیت شوهر صادر شود و مرد در زندان باشد.
  7. ابتلای زوج به هرگونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار نماید.
  8. زوج، زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند و یا ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند.
  9. محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه باشد. (تشخیص این که مجازات مغایر با حیثیت خانوادگی است با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.)
  10. در صورتی که پس از گذشت ۵ سال، زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزند نشود.
  11. در صورتی که زوج مفقودالاثر شود و ظرف ۶ ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود.
  12. زوج بدون رضایت زوجه، همسر دیگری اختیار کند یا به تشخیص دادگاه بین همسران خود به عدالت رفتار ننماید.

 

دقت کردین تو شروط ضمن عقد هیچ حقی برای مرد متصور نیست و همه عقدنامه تکلیف برای مرده و حق برای زن ایجاد کرده، چند تا نمونه ش رو براتون میتونم بیشتر توضیح بدم؛ بر اساس شروط ضمن عقدی که تو عقدنامه های ایران ثبت شده:

 

  • اگه شوهری شش ماه نفقه نده، زنش میتونه بره حکم طلاق بگیره، تازه نفقه دادن یعنی اینکه سند داشته باشی پول به حسابش ریخته باشی و الا اگه تو خونه ت خورده باشه گشته باشه با کارت تو خرج کرده باشه اون حساب نیست؛ این نفقه ندادن که الان فکر کنم دو سه میلیونی بنویسن ماهیانه،‌ چند تا تبعات دیگه داره، اگه زنی بره بابت نفقه از شوهرش شکایت بکنه، به واسطه جنبه کیفریه جرم، سوءپیشینه برای مرد میاره و قطعا قاضی بازداشت میکنه، از طرفی از روز اول عقد حساب میکنن،‌یعنی اصلا عروسی و اینکه چند ماه از خونه گذاشته رفته و اینا حساب نیست؛ مادامی که نتونی تو یه دادگاه دیگه ثابت کنی که بیخود رفته باید نفقه بدی!
  • اگه شوهری کاری داشته باشه که در شأن خانم نباشه دادگاه به وکالت از مرد به خانمه حکم طلاق میده، میبینین چقدر جالبه!(یعنی اگه خانم از بابت شغل شوهر به کلاسشون بر بخوره میتونه از شوهر طلاق بگیره)
  • اگه زنی از شوهرش بچه دار نشه، میتونه طلاق بگیره، به جای اینکه قانونی تصویب کنن برای حمایت از زوجهای نابارور!
  • اگه مردی بره زن دوم بگیره، زنش میتونه طلاق بگیره(این حق مسلم تعدد زوجات رو از مرد با همین یه شرط ساده سلب کردن، این یعنی حقی رو ناحق کردن، لطفا نیاین بحث کنین که این چه حقی و فلان، حرفم اینه اینا با این شروط ضمن عقد حقوق اساسی ای رو پایمال کردن)
  • اگه مردی 6 ماه غیبش بزنه حالا به هر دلیلی مثلا اگه تصادف کنه بره تو کما گم و گور هم بشه بابت چک برگشتی و  بیشتر از 6 ماه زن میتونه طلاق بگیره(برخی وکلا آدرس اشتباهی از مرد معرفی میکنن، زن هم میره خونه باباش میگه شوهرم نیست!!) 
  • اگه مردی معتاد باشه، یا 5 سال بره حبس زنش میتونه طلاق بگیره(یعنی به پای هم موندن و نگه داشتن زندگی کشک! یعنی توصیه به اینکه باید تو سختی ها و مشکلات و بیماری ها با هم باشیم تا زندگی رو بسازیم هم با این قوانین خنده دار و احمقانه به نظر میاد)

 

اینا چند تا از درخشان ترین مواردی بود که توی شروط ضمن عقد به آقا تحمیل میشه، یعنی حقوق اساسی و اصیل مرد رو ضایع میکنن با این شروط بعد مدعی هستن که حقوق زنان که اساسا اینها نیست پایمال شده؛ البته بازم میگم اینایی که گفتم غیر از مهریه و نفقه و اجرت المثل ایام زوجیت و امثال اینهاستا، اونار رو که کلا مرد بمیره هم از ورثه ش میگیرن!

 

حرفی نمیزنم خودتون بخونین و مقایسه کنین، قانون و محاکم در این کشور بدون هیچ حمایتی از مرد در خانواده فقط ظاهرا برای زنی حامی شدن و نتیجه ش شده به جدایی کشیدن یک سوم ازدواج ها و پاشیدن و سست شدن خانواده و عدم تمایل مردان برای ازدواج به خاطر ترس از این قوانین و مجرد بودن کلی دختر و پسر این وسط و تبعات مفسده زاش ... این یعنی این حمایت ها نه تنها به نفع زنان نیست که کل جامعه ازش متضرر میشن

 

حالا کسی هست جواب این خیانت ها رو بده،‌ جواب این حمایت کورکورانه قوانین و رویه های جاری از زنان و ضایع شدن حقوق خانواده در این کشور و؟؟

 

+ جالبه یکی هنوز نخونده منفی داده، عین استدلال برخی ها که به متن عقد نامه هم مخالفن!

۲۷ شهریور ۰۰ ، ۱۱:۱۵ ۳۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱۴
این جانب

عقد نامه (قسمت اول)

سلام

دیدین وقتی میرید بانک برای گرفتن وام یا افتتاح حساب چند تا کاغذ میذارن جلوتون امضا کنین و شما بدون خوندنش امضاش میکنین؟؟؟ هر بارم میگید باید بخونم ولی بازم نمیخونین و تازه اگرم بخونین و موافق نباشید و امضا نکنین اساسا حساب براتون باز نمیکنن!!

 

در مورد عقد نامه هم همینه، فکر میکنم درصد کمی از دوستان متن عقد نامه رو مطالعه کردن، مایلم در ادامه شاید در چند یادداشت به برخی موارد عقد نامه اشاره کنم:

 

شرایط ضمن عقد:

 

الف: ضمن (عقد نکاح/خارج لازم) زوج شرط کرد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند. توضیح: این بند بدین معنا است که مرد بعد از طلاق باید نصف دارایی خود که بعد از شروع زندگی به دست آورده است به نام زن کند.

 

این شرط یعنی شما بعد از 20 سال بخوای زن ت رو طلاق بدی به هر دلیلی، نتونستی باهاش بسازی، دهنت سرویس شده ، اعصاب و روانت رو داغون کرده و امثال این، باید نصف تمام دارایی ت رو بدی مفت و مسلم یه زن غریبه ببره بخوره به ریشتم بخنده!

این غیر مهریه است(چند تا سکه مهر کردی)

این غیر از نفقه است(کم کم ماهی دو میلیون از زمان عقد تا زمان طلاق یا گرفتن حکم ناشزه بودن زن، یعنی بی دلیل از خونه بیرون رفتن و امثال این)

این غیر از اجرت المثل ایام زوجیته(اینم حدودی ماهی دو تا سه میلیون از عروسی تا طلاق یا خروج زن هر چند سال که شده باشه معمولا کارشناسای رسمی که عمدتا خانم هستن برات میبرن!)

 

یعنی هم باید نصف کل دارایی ت رو باید بدی بره + مهریه رو بدی+ نفقه تمام این ماه هایی که زندگی کردین از زمان عقد رو باید بدی بره + اجرت‌‌المثل ایام زندگی مشترک مثل ظرف شستن و کارای خونه رو تو تمام این سالها باید بدی بره!

 

اینها قوانینی هستن که در جمهوری اسلامی در حال جریان هستن و عملا محاکم و دادگاه ها بدون محدودیتی این احکام رو اجرا میکنن و جالبه با این قوانین توقع دارند زن ها پررو نشن، مردها دل به ازدواج بده و بنیان خانواده محکم بمونه!

 

این فقط یک بند از چندین بند موجود در عقد نامه است؛ باقی بندها رو تو یادداشت بعدی بهش میرسیم.

به قول این هشتک زن ها:

#ضایع شدن حقوق زنان در جمهوری اسلامی

#گوهر وجودی زن

#زن ریحانه است 

# مردها ظالم و زورگو هستند

۱۶ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۴۹ ۱۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱۱
این جانب

زن و شوهر دعوا کنند ...

 

 

 

 

+ اونایی که منفی زدن منظورشون چی بوده؟

اونایی که مثبت زدن چی؟

۱۳ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۱۳ ۱۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۶
این جانب

طالبان - امریکا

من برام یه سوال مهم ایجاد شده، از این مطرب و رقاصه های فرنگ پرورش یافته افغانستانی که از حکومت طالبان فرار کردن و از ضایع شدن حقوق زنان دم میزنن سوال دارم:

 

طالبان در افغانستان بیشتر جنایت کرده یا امریکا؟؟

 

۰۶ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۴۷ ۲۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۷
این جانب

چند تجربه کرونایی + غلط کردم!

سلام

به جرات میتونم بگم عمده مطالبی که اینجا منتشر میشه حاصل تجربه و تحلیل های شخصی از مشاهدات پیرامونمونه، نکاتی که عرض شد یا عرض خواهد شد رو هم از این باب بخونین و ببینین؛ بر همین اساس مواردی که تو چند خط آتی خواهید خوند رو حتما جدی بگیرید:

 

  • تو بخشی که بچه ما بستری بود، از 30 تا بچه زیر سه سال 20 تاشون کرونا مثبت بودن، پس بچه ها هم میگیرن، اونم زیاد!
  • حاج خانوم با اینکه کمتر از دو ماه پیش دوز دوم واکسن رو زده بودن، دوباره کروناشون مثبت شد، تو رفت و آمدهای بیمارستان متوجه شدم خیلی ها هستن که واکسن زدن ولی باز کرونا گرفتن، ولی به قول دکترا خیلی شدید نمیگیرن و منجر به فوت نمیشن
  • تو این دو هفته تقریبا تمام روز رو وسط کرونایی ها گذروندم، ولی خدا رو شکر فعلا علامتی ندارم، به نظرم هیچ چیز مشخص و متقنی از این ویروس نمیدونیم، هیشکی نمیدونه
  • از اینکه هنوز یه عده نسبت به واکسن زدن مقاومت دارن، واقعا حرص میخورم و براشون دعا میکنم خدا فکرهاشون رو آزاد کنه!
  • بیمارستان های خصوصی بیشتر ازینکه امکانات داشته فوکول کراوات دارن و فقط میخوان پول بگیرن و در واقع بچاپن، واقعا امکانات بیمارستان های دولتی خیلی از بهتر از خصوصی هاست، هم دکترهاش هم دارو و امکاناتش

در مورد یادداشت قبلی هم با صدای بلند و تمام قد عرض میکنم شِکَر خوردم و از این به بعد سعی میکنم از این غلطا نکنم و از این اراجیف به هم نبافم، که سیر شدم و از این حرفاهای بیخود و چرند!

 

خدا یا ببخشید، واقعا ببخشیدا، نفهمی کردم!

 

 

۲۰ مرداد ۰۰ ، ۱۱:۵۷ ۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۴
این جانب

محلول سیر شده

دیشب بچه برای اولین بار کله معلق زد، خیلی ذوق داشت که کار جدیدی انجام داده و هی تکرارش میکرد، ما هم تشویقش میکردیم ...

 

یک آن به خودم اومدم دیدم سالهاست چیز جدیدی من رو ذوق زده نمیکنه؛

 

  • خیلی ها تو همین بیان وقت کنکورشونه، ذوق کنکور و استرس اون رو دارن که برن دانشگاه 
  • خیلی ها دانشجو ان و مشتاق فارغ التحصیلی و یا مدارج بالاتر
  • خیلی ها فکر ازدواجن و هیجان ازدواج دارن و به انتخاب هاشون فکر میکنن
  • خیلی ها دنبال پیدا کردن کاری هستن که مورد نظرشونه
  • خیلی ها منتظر اومدن بچه هستن
  • خیلی ها تو تدارک یا آرزوی خریدن خونه هستن
  • خیلی ها برای خرید ماشین و لوازم دیگه پول جمع میکنن
  • خیلی ها تو افزایش معلومات و ارتقای سطح علمی و معرفتی شونن
  • خیلی ها تو فاز معنویتن و انجام امور اینچنین برای اعتلای جایگاهشون 
  • و....

 

 

من خیلی از اینها رو دارم، هرچند خیلی ذوق و هیجان داشتن اون چیزها رو نداشتم ولی دیگه حس میکنم سیر شدم، از الان برای ده - یازده سال دیگه که ان شالله بازنشسته بشم، دارم لحطه ها و روزها رو میشمارم که بیام خونه و بازنشست بشم و از اون موقع دوباره روزها رو بشمارم تا ... 

بدون اینکه هیچ کاری داشته باشم یا بخوام کاری بکنم ...

 

توی شیمی بود فکر کنم راجع به محلول سیر شده خوندیم، محلولی که دیگه نمیشه چیزی برای حل کردن بهش اضافه کرد ...

و چند سالی هست حس میکنم سیر شدم!

 

 

۲۷ تیر ۰۰ ، ۱۰:۲۵ ۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۶
این جانب

بعضی وقت ها ...

تو زندگی در برابر اتفاقات مشابه عکس العمل های متفاوتی میتونیم داشته باشیم، بعضی وقتها هم برعکس، بازخوردهای مشابه در مقابل اتفاقات مختلف...

 

و به قول اون شعره:

سام دَنس تو ریمِمبر

سام دَنس تو فورگِت!

 

مهم اینه که راهمون و کارمون درست باشه، هم راهمون و هم کارمون.

۲۳ تیر ۰۰ ، ۱۲:۵۵ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۵
این جانب

بکر زایی

بعضی حیوانات در عالم هستن که بدون نیاز به جنس ماده بکرزایی میکنن، یعنی بدون هیچ فعل و انفعال جنسی نر و ماده جنین تشکیل میشه.

 

البته این حیوانات از هر دو جنس وجود دارن ولی بدون جنس مخالف هم میتونن تولید مثل کنن،‌ برخی میگن بدون جنس نر و برخی بدون جنس ماده...

 

مهم اینه که از اجبار نیاز به جنس ماده در امان و راحت ن و بدون دغدغه ای میتونن بچه دار بشن؛

 

خوش به حالشون!

۲۲ تیر ۰۰ ، ۰۹:۲۲ ۱۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱۴
این جانب

رشوه

همین چند دقیقه پیش برای یه پرونده مالی یه مشتری لای یه کاغذ تاشده چند تا سکه گذاشته بود ...

 

بیرونش کردم ...

 

خیلی ناراحت شدم!

 

نه برای اینکه چرا باید به خودش جرات بده به من رشوه بده، برای اینکه احتمال میدم جاهای دیگه عادت کرده و دیگران هم ازش گرفتن!

 

خیلی ناراحتم ...:(

 

(خیلی جالبه بدونین، یکی دو دقیقه قبل از اینکه بیاد پرونده ش به جایی رسیده بود که خیلی به نفعش میشد)

۱۹ تیر ۰۰ ، ۱۰:۲۹ ۴ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۴
این جانب

خیانت های جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی خدمات زیادی برای ایران داشته ولی از خیانت هایی که جمهوری اسلامی در حق مردم این کشور کرده میتونم موارد زیر رو بر بشمارم:

 

الف)قوانین و رویه های ضد خانواده:

از جمله قوانین ضد خانواده رو در ادامه خواهم گفت، عمده این قوانینی که در حال اجراست کاملا با اصول فقهی و قوانین بالادستی در تضاده ولی جمهوری اسلامی به واسطه ملاحظاتی این اصول رو زیر پا میذاره:

  • دادن حضانت بچه تا هفت سال به مادر بر خلاف همه اصول قانونی و فقهی و ولایت قهری پدر و جد پدری بر فرزند.
  • اعمال جریمه عمومی و اعلام جنبه کیفری جرم برای ندادن نفقه و حقوقی به مهریه،‌ شاهد مثال هزاران زندانی مهریه و نفقه (انفاق یا اجرتی که مرد با زن برای استمتاع میده رو اگر حتی مثل خمس و زکات واجب هم بدونیم که نیست، عواقب ندادنش نمیتونه زندان و سوپیشینه کیفری باشه،‌ مگه تو خمس و زکات یه همچین مجازاتی وجود داره)
  • اجازه طلاق دادن به زن به واسطه ازدواج دوم و حتی اعتیاد
  • ترویج و تجویز استفاده از اختیاراتی مثل حق طلاق، حق تحصیل و حق محل سکونت و امثال این که عملا ارکان حاکمیتی مرد رو زیر سوال میبره و اینطوری باعث میشه عملا ارکان خانواده سست و بی بنیاد بشه
  • تبعات پررو شدن و ایجاد حق در حالی که اساسا هیچ کدوم از اینها حق نیست و تفویض اختیاره مشکلات زیادی رو در دوام و قوام زندگی ها پیش آورده

 

 

ب)کنکور:

رقابت برای رفتن به دانشگاه یه امر قابل قبوله، ولی وقتی سالهاست 60 درصد کنکوری ها و بالتبع قبولی ها خانمها هستن و همین ها بعد از فراغت از تحصیل  مسایل اجتماعی و فردی زیادی رو باعث میشن که در ادامه به برخی از اونها به نمونه اشاره خواهم کرد :

  • تحصیلات دانشگاهی توقع اشتغال میاره و این توقع فرصت های شغلی رو اشغال میکنه و همونطور که قبلا هم عرض کردم این اشغال فرصت های شغلی، باعث از دست رفتن شغل توسط مردان میشه، و این یعنی یکی از اصلی ترین ارکان ازدواج یعنی داشتن شغل برای یک مرد از بین میره و عملا تشکیل خانواده هم منتفی میشه. خسارت این هم دامن زن رو میگیره که شوهر گیرش نمیاد هم جامعه که سن ازدواج بالا میره، بعد زن و مردی که تو سن مقتضی ازدواج نکنن باعث و بانی بلاهای اجتماعی و فردی زیادی خواهند شد.
  • برای خیلی از زنان و برخی مردان قبول شدن در دانشگاه توهم فهمیدگی و شخصیت آفرینی میده، به خصوص اگر همراه با پر کردن عقده های فروخورده خودشون باشه، بعد همین شخصیت عقده ای و خود برتر بین، به واسطه مدرک دانشگاهی یا حوزوی توهم فهمیدگی پیدا میکنه و اون موقع است که اگر تصمیمی بر عهده ش بذارن، عقده گشایی میکنه و خدا میدونه چه صدماتی به جامعه و حتی خودش میزنه که داریم میبینیم.
  • همین توهمات ناشی از تحصیل سطح توقع برای ازدواج رو بالا میبره و به مرور کسی رو لایق خودشون نمیدونن و این میشه که آمار مزدوجین به شدت کاهش پیدا کرده و اتفاقا همین توهم خود برتر و حق پندارانه هم باعث افزایش طلاق شده چون خانمه تصور میکنه بیشتر میفهمه و درآمد داره پس زودی گزینه طلاق رو روی میز میذاره

 

 

ج)سایر موارد:

  • چند روز پیش یه خبر اومد که وزنه بردار فوق سنگین زن ما سهمیه المپیک گرفته، تازه خانم دستش رو عمل کرده و فعلا معلوم نیست بره یا نره، کلی جنجال رسانه ای به پا کردن به خصوص تلویزیون خودمون؛ واقعا برای خودم متاسف شدم که زن ایرانی یا اساسا هر زنی در جهان به فکر وزنه برداری بیفته اونم فوق سنگین!! اونم در حد المپیک .. سایر ورزش ها هم فرقی ندارن، وقتی همه توجه و تمرکز زن رو از خانواده ش به ورزش اونم ورزش هایی که به هیچ وجه در قالب های فیزیکی یک زن نیست جلب میشه اون موقع باید دغدغه های ورزشگاه رفتن زن ها تو وسط هزار تا فحش خواهرمادر آزادی بیافتن و امثال این چیزهای مبتذل میشه دغدغه رسانه ها و عده از ای زنان اونم با برچسب آزادی و برابری!!
  • وقتی کسی دزدی میکنه، چرا دستش رو قطع نمیکنن؟/ مگه این حکم اسلام نیست؟ (من میتونم از ابعاد فقهی و حقوقی راجع به این قضیه و قضایای بالا حرف بزنم، میدونم که از کدوم سوراخ سنبه های فقهی و حقوقی این موارد رو استخراج کردن (حق طلاق و اینها همه رو منظورمه) ولی از اونجا که میدونیم حقوق دانان و فقها همیشه چیزی در آستین دارن که ملاحظات سیاسی و بین المللی رو توجیه کنن و هیچ کس عصمتی برای علم حقوق و فقه قائل نیست لذا بر همین اساس عرض میکنم که تحقق هر شرطی برای اجرای حکم رو اگه به محاکم حقوقی و فقهی بسپاریم ده ها مدل میشه تفسیر کرد در حالی که حق این نیست!)

 

با نگاه عصبی و متعصب و عقده وار به این یادداشت نگاه نکنین، اتفاقا برعکس اونچیزی که ممکنه به ظاهر بیاد، این چیزهایی که در مقام حق برای زن در این کشور قائل شدن به شدت منافع کلان و خرد زنان رو نابود میکنه و اساسا ثبات ارکان جامعه رو به خطر میندازه، ولی تا دلتون بخواد تو همه فضاها بر ضد این مواردی که عرض شد و نشد مطلب و حامی وجود داره در حالی که خواسته یا ناخواسته با اون حرف ها و حمایت هاشون تیشه به ریشه خودشون میزنن.

خب زنها شاید اون میزان قوه تحلیل و تشخیص درست و غلط رو نداشته باشن و فکر کنن این موارد به نفعشونه، مردی که ادعاش میشه میفهمه و از این قوانین ضد خانواده و اجتماع حمایت میکنه چقدر باید کمتر و حقیرتر و نفهم تر باشه

۱۴ تیر ۰۰ ، ۱۳:۲۹ ۲۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱۳
این جانب

نکات متأهلی شماره یک

یه شوهر بیشتر از اینکه لباس سکسی و جذاب و آرایش غلیظ جذبش کنه، از زنش احترام و اطاعت میخواد.

 

اگه جایگاه و حرمت مردت رو حفظ نکنی جذاب ترین زن دنیا هم تو چشم مردش جایی نداره و جاشو میده به چیز دیگه ...

۱۰ تیر ۰۰ ، ۰۹:۱۶ ۸ نظر موافقین ۹ مخالفین ۶
این جانب

مطلب مردونه است - قسمت دوم

این مطلب مردانه است و مختص ایشونه. (سلسله مباحثیه که در ادامه هم به اون خواهم پرداخت)

 

بیشتر از هر چیزی این مطلب به درد دوستانی میخوره که در شرف ازدواجن یا به جرگه تاهل افتادن :

(قطعا مواردی که عرض خواهد شد مطلق نیست و استثنائاتی دارن و ممکنه در شرایط استثنائی اصلا اونطور نباشن)
 

 

 توی انتخاب و برخورد با زنها چه در مقام شوهر چه خواستگار مواردی رو باید مد نظر قرار بدین:

  • خیلی وقت ها این مطلب رو شنیدیم که زن ها ناقص العقل هستن، شاید به تحقیر و شوخی گفته بشه ولی واقعا این موضوع صحت نداره، و مطلب کذبیه؛ با یه مثال عرضم رو شرح میدم، مثلا اگر کسی دستش قطع شده باشه بهش میگیم نقص عضو پیدا کرده، ولی اگه اندازه دست یه شخصی که به اصطلاح کوتوله است یک سوم دست معمولی باشه بهش نمیگیم ناقص، بلکه میپذیریم که این اندام نسبتا" کوچیکتر، تعریف این فرده و مقایسه ش با اندام بزرگتر اصلا وجاهتی نداره، لذا در مقام قیاس با قدرت عاقله و تحلیل و تشخیص یک زن با مرد اساسا دچار اشتباه مبنایی هستیم و باید هر کسی رو در ظرف وجود و فرمت کارخانه ای خودش بررسی ش کنیم، پس بنابراین اگر ما در انتخاب ویا تعامل با همسر توقع قدرت استدلال، تشخیص و تعقل یکسان با خودمون داشته باشیم قطعا در اشتباه خواهیم بود؛ پس زن مون یا کسی که خواستگاریشم رو باید در اندازه و ظرف و میزان فهم و درک خودش ببینیم و قضاوت کنیم.(مثلا ما توقع بلند کردن یه وزنه سنگین از یه زن رو نداریم، پس چرا باید توقع تشخیص و تحلیل سنگین رو ازش داشته باشم؟) کاهش و اصلاح این توقع باعث میشه تا ما تو قضاوت و برخوردمون درک بهتر و معقول تری از طرفمون داشته باشم و حداقلش این باشه که کمتر از رفتارهای زنانه حرص بخوریم.

 

 

  •   زن ها برخی صفات خاص خودشون رو دارن، اینها هم صفات اکتسابی نیست، عمدتا صفات کارخانه ای و ذاتیشونه، مثلا زنها توهماتی دارن که به زعم ما توهمات احمقانه زنانه است ولی از نظر خودشون ده ها اسم روش میذارن، مثلا یکی میگه احساسات زنانه و .... ولی از نظر یک مرد این تحلیل ها و به خصوص تشخیص های متوهمانه در غیر قابل تصور ترین استنتاج ممکنه صورت پیدا میکنه و خیلی حق به جانبانه و با ترفندهای مظلوم نمایانه ممکنه عرصه رو دست خودشون بگیرن ولی ما که تو دلمون میدونیم اساسا این تشخیص متوهمانه است و این نتیجه باطله ولی خب ابزار های دیگه ای برای تحکم خواست خودشون دارن و کلاغ رو قناری جا میندازن؛ یکی از دلایل تمایل به آرایش زنان هم همین خصلت فریبکاری و توهم وانمود کردن و جا زدن چیز موهومی در مقام واقعیته (دلیل میل به زیبایی و این حرفها بیشتر یک توجیه سطحیه)

 

 

  • قضیه احساساتی بودنشون هم یه موضوع خیلی مهمه، ممکنه فکر کنین سطح احساسشون خیلی وسعت داره ولی عموما" عمقی نداره، لذا نباید توقع داشته باشین که احساسات یک زن به شما به همون عمقیه که شما به یک زن دارید، خیلی سطحی تر از اونیه که فکرش رو میکنین.

 

 

 

  • اینها رو عرض کردم که بگم اولا" توقع مون رو متناسب با واقعیات پیش ببریم، ثانیا" متناسب با همین و اقعیات و توقع ایجاد شده برخورد کنیم، چون دو حالت عمده برای این قضیه میتونیم متصور بشیم البته سه حالت:
  1. یا بخوایم با این واقعیت بجنگیم و به راهشون بیاریم که تقریبا" غیر ممکنه به دو دلیل یکی که اونها نمیخوان و دوم اینکه نمیتونن که بخوان، که نتیجه ش جنگ اعصاب برای خودمون و خانوادمونه
  2. یا بخوایم کاملا تن بدیم، که اون موقع باید افسار خودمون و زندگیمون رو بدیم دستشون که اون موقع است که از اونها هم کمتریم و قافیه زندگی رو باختیم (البته آقایونی هستن که صفات زنانه غالب دارن و غلبه صفات باعث میشه که اون مردانگی لازم رو برای اداره زندگی نداشته باشن که این مورد بیش از هر چیزی خانم رو حتی اگه اداره همه چی دستش باشه آزار میده)
  3. یا در نگاهی متعادل، نقاط وهم و واقعیت رو خوب بشناسیم و بتونیم با مدیریتی هوشمندانه و مدبرانه افسار زن و زندگیمون رو دستمون بگیریم و اجازه ندیم که از دستمون خارج بشه، این مهم مستلزم اینه عوامل اقتدار مردانه دست خودمون بگیریم و نذاریم اختیارمون دست زنمون بیافته(به خاطر همینه میگم مهریه حتما باید زیر 14 تا سکه باشه، هیچ چیزی به نام همسر نکنین و نذارید اختیار خیلی چیزها دستش باشه، پدر و مادر و خواهر برادرتون رو به هیچ وجه به زنتون نفروشین، همیشه هوای اونها  رو داشته باشین و ...)

 

۰۶ تیر ۰۰ ، ۱۰:۴۳ ۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱۲
این جانب

نعمت زیادی

همسایه ما، دو تا بچه داره، زنش همیشه جیغ جیغ میکنه، البته اون اوایل که اومده بودن و یه ماشین چینی داشتن، زنه خیلی شاداب بود و سرحال، نشون میداد که رابطه ش با شوهرش خوب بوده، ولی الان بعد از چهار پنج سال سه تا ماشین 2018 ژاپنی دارن، از پیانو و دوچرخه برقی و تا انواع اقسام حیوون های خونگی و کفش های مارک و اینها میپوشن ولی هر روز تو خونه شون جنگ و دعواست. پریشب پدر مادر دختره و پسره باهم اومده بودن مشکلات اینها رو حل کنن، ولی ... زنه از اینکه چرا شوهرش تو عروسی فلان چیز رو انجام نداده و بهمان چیز رو نکرده میگفت و داد و بیداد میکرد ...

 

مدت هاست در این رابطه با خودم فکر میکنم، بنظرم خود خدا هم گفته اگه نعمت زیادی به کسی بدم، او طغیان میکنه و کفران میکنه، البته به تجربه هم برام ثابت شده همه اونهایی که ظاهرا یه نقضی تو مال و جان و موقعیتشون هست، به مراتب از اونهایی که هیچ نقصی ندارن بهتر زندگی میکنن؛

 

حس میکنم تو زندگی مشترک وقتی امکانات که زیاد میشه از خودشون خارج میشن، دنبال یه چیزی میگردن که یه تغییری بدن، و اینجوری بنای اختلافات من درآوردی ای ایجاد میشه که درست کردنش خیلی سخته؛

 

نعمت زیادی، اگه به غیر اهلش(که خیلی قلیل و انگشت شمارن) برسه، اصلا نعمت نیست؛ زیادی مال و ثروت و امکانات و بالابودن سطح اجتماعی و سواد و تحصیلات و از این قبیل(که حسرت خیلی هاست) بیشتر از اینکه خوب باشه، مایه عذابه، باور کنین. همه اینها رو تا نداریم، آرزوه، وقتی که بهش میرسیم میبینیم همچین آش دهن سوزی هم نبوده!

 

+ با یه بنده خدایی که مشکل اینطوری داشت که اومده بود مثلا ازم مشورت بگیره صحبت میکردم(فکر کنم پشیمونش کردم :)))

 بهش گفتم چه مرگته!؟؟ موقعی که مجرد بودی، دنبال شوهر میگشتی و حسرت شوهر داشتی، الان که شوهر کردی به فکر بچه بودی و همش در حسرت بچه بودی، خدا که بهت بچه داد، خونه نداشتین، خونه دار شدین،‌ الان بچه ت سالمه، شوهرت سالمه، خونه زندگیتون به راهه، واقعا چه مرگته؟!؟ چرا شکر نعمت هایی که خیلی ها ندارن و تو داری رو نمیکنی؟؟ چرا قدر نمیدونی آخه! سرتو بنداز پائین عین آدم زندگی کن، شماها چرا تا نعمتتون زیاد میشه با پا میزنین بهش!(البته تو دلم گفتم چرا تا کاه و یونجه تون اضافه میشه جفتک میزنین!)

۰۱ تیر ۰۰ ، ۰۸:۳۸ ۲ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۶
این جانب

تحلیلی شخصی از انتخابات

جا داره مطالبی رو در تحلیل انتخابات عرض کنم:

  • همونطور که عرض شد با توجه به فضایی که عملا نامزد مطرحی جلوی آقای رئیسی مطرح نشد و البته محدودیت های کرونا میزان مشارکت خیلی هم بالا بوده، عین زمان هاشمی دوم چون عملا رقیبی وجود نداشت ملت پا نشدن برن رای بدن، عین این میمونه که مثلا بازی ایران با کامبوج اونقدری تماشاچی نداره که بازی ایران با پرتغال! در واقع هر چی رقابت هیجانی تر، شرکت کننده در انتخابات بیشتر!

 

  • متاسفانه اختلالاتی که خدا میدونه عمدی بوده، غفلت بوده یا تقصیر یا خباثت یا هر چیز دیگه ای به شدت زننده و اخلال ایجاد کننده بود،‌لذا از این مهم هم نمیشه گذشت. جالبه تو پیام رهبر هم به این نکته اشاره شد؛ من جمعه ساعت 7 صبح تو حرم امام بودم تا حدودای 8 سیستم کار نمیکرد بعدها اومدم دیدم تا هشت و نیم و برخی شهرها تا ده هم درست نشده بود و کلی صف شکل گرفته بود. انصافا همه اومده بودن و خیلی بیشتر از انتظار و غیرتمندانه حاضر شدن، دم همه شون گرم!

 

  • چند سال پیش که دنبال خونه میگشتیم، یه بنگاهی منو برد تو یه خونه ای، متراژ خوبی داشت قیمتش هم ظاهرا مناسب بود، حدود 120 متر با قیمت خوب، رفتم تو خونه اولش باید از یه دالان 10-15 متری رد میشیدم و بعدش همه دیوارش کج و قناس؛ یعنی من به بنگاهی گفتم سازنده و معمار اینجا کیه، یعنی امکان نداره یه نفری بتونه یه زمین به این خوبی رو این طوری نابود کنه! این دولت هم تا میتونست و جا داشت، کار خاصی نکرد و کلی فرصت بود که سوخت و البته فقط و فقط امور جاری رو که اونم البته کار سختی به هر ترتیبی شد انجام داده، ولی باید از دولت جدید توقع جهش و حرکت داشت، امیدوارم تو انتخاب اعضای هیات دولت حتما دقت بشه و جریانات سیاسی نیافتن به جون رئیسی برای سهم خواهی

 

  • شاید این عرضم خیلی هم درست نباشه ولی به عنوان یه نظر میشه بهش توجه کرد، آرای باطله ادوار مختلف حدود 1.5 میلیون بوده، این دور به 3.5 میلیون رسیده، تفاوتی بیش از 2 میلیون؛ از طرفی آرای دور قبل آقای رئیسی 16 میلیون بوده و این دوره با وجود کرونا شده 18 میلیون و رای آقای روحانی 23 میلیون بوده، میتونیم نتیجه بگیریم 2 میلیون از سبد روحانی رفته تو سبد رئیسی، و دو میلیونش هم شده رای باطله، میمنونه 19 میلیونی که رای ندادن؛ هر چند به نظرم مسئول اتفاقات و شرایط این روزهای کشور همین 23 میلیون نفرن، جالب اینجاست به جای شرکت کردن و اصلاح اشتباه قبلیشون از روی نمیدونم چیشون حاضر به حضور در انتخابات نشدن، هر چند اونها حاضر بشن یا نشن،‌مسئولیت وضع موجود با اونهاست. این حقیقتیه که نمیشه ازش فرار کرد.

 

 

  • توصیه ای که برای دولت دارم اینه که همت کنه،‌ به جای تمرکز بیش از حد رو کارهای روبنایی و نه چندان مهم مثل مسکن سازی و پول پخش کردن چند تا کار اساسی بکنه، چون باقیات و صالحات همینه؛ دولت باید تا متونه رو سبک زندگی مردم کار کنه، مردم الان عموما دلال مسلک شدن و مادیات اثر زیادی روی رفتارهای اقتصادی و فرهنگیشون داره؛ مثلا یهو جنس گرون میشه همه هچوم میبرن بخرنش به امید گرون شدن و همه چیز رو تو معیارهای مادی فرض میکنن، حتی ازدواج رو؛ به نظرم مهمترین کاری که میشه کرد اصلاح ساختارهای مالیاتیه؛ مالیات بر عواید سرمایه و ارزش افزوده یکی از ضروریات اصلاح سبک زندگی میتونه باشه، شما خونه خریدی یک میلیارد، دو سال بعد میفروشی 2 میلیارد ، دولت دست کم باید 200 میلیون ازش مالیات بگیره، شما ماشین خریدی 100 تومن میفروشی 200 تومن دولت باید 20 میلیون مالیات بگیره و ... اینجوری هم دولت دچار کسری بودجه و چاپ بی پایه پول نمیشه و از طرفی سطوح عمومی قیمت افسارگسیخته بالا نمیره؛ البته مالیات بر سپرده های بانکی هم به عنوان سرمایه باید مدنظر قرار بگیره، و اینکه حسابهای بانکی باید پکپارچه سازی بشه و بره تو سازمان مالیاتی تا هر کسی رو بر اساس تراکنش های سالانه ازش مالیات بگیرن، اون موقع دیگه طلا فروش و پزشک و دلال و امثال این از مالیات دادن نمیتونن فرار کنن، و یه ثباتی تو جامعه با گرفتن مالیات از پولدارها و صرف امور عمومی کردن پیش میاد که به شدت چیز لازمیه!

 

 

۳۱ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۱۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۸
این جانب

پیش بینی انتخاباتی!

من خیلی وقتها پیش بینی هام درست از آب در میومد، ولی خب هیچ وقت جایی ثبتشون نمیکردم که بتونم بعدا بهش استناد کنم فقط همینطور دلی واسه خودم بود:

 

اولا" رئیسی باید رئیس جمهور بشه و اونم با رای بسیار بالا(مهمتر از رئیس جمهور شدن رای بالا آرودن ایشونه) چون بیشتر از اداره دولت بحث مقبولیت عمومی رهبر آینده مطرحه، پس به جای طرفداری از جلیلی و امثال اون چه انصراف بدن چه ندن، باید رای ها به سمت رئیسی سرازیر بشه. (بخشی از جامعه به خصوص حزب اللهی روی جلیلی تاکید دارن در حالی که اینجا بحث بر روی رئیسیه و جلیلی باید برای به دست آوردن پایگاه مهمتری کنار بکشه، نباید عین سال 92 خودخواهی و توهمات به ظاهر آرمان خواهانه مانع وحدت و تعاون بشه؛ تازه اون بخشی از جامعه که مخالف رئیسیه باید بدونه که رئیسی در هر شرایطی بهترین گزینه انتخاباته و واقعا انسان شایسته و قابیله و عملکرد قابل قبول و دورنمای خوبی هم میشه از عملکرد قبلیش ترسیم کرد، نکنه از سر لجبازی و بی فکری رآی هامون رو سمتی بببریم یا اساسا رای ندیم که دیگران بتونن بعدا سوء استفاده کنن و دودش تو چشم خودمون بره!)

 

ثانیا"، همتی یه رای زیر 4 میلیون احتمالا بیاره ولی رضایی رقیب بسیار جدی ای برای همتی تو مقام دوم شدنه، چون اساسا موضوعی رو مطرح کرده که رای بیارش باالاست، موضوع یارانه 450 هزار تومنی و حقوق به زنان خانه دار(موندم زنان خانه دار واسه چی باید حقوق بگیرن اونم از دولت!!)

 

ثالثا" مشارکت به احتمال زیاد، پایینه، حدودا 40 تا 50 درصد؛‌ عمده دلیل کاهش مشارکت در درجه اول و مهمترین دلیل بحث کروناست، در درجه بعد بحث عملکرد و وعده های دروغین و اشتباه دولت حاضره، و یه بخش کوچیک شاید نهایتا 2 تا 3 میلیون هم موضوع رد صلاحیت و داغ نبودن رقابته، چون عملا شخصیت قابلی تو انتخابات جز رئیسی و جلیلی حضور نداشتن و واقعا مهرعلیزاده و همتی شخصیت ریاست جهوری ندارن؛

 

رابعا" احتمالا جلیلی که به نفع رئیسی کنار میره، تو دولت میشه معاون اول ولی زاکانی و اونیکی بر میگردن مجلس، قاضی زاده رو منظورمه.

 

خامسا" نباید توقع معجزه از دولت رئیسی داشت فقط باید انتظار داشته باشیم کمی مسائل با سرعت بیشتری پیش بره، بهبود نسبی تو اوضاع اقتصادی و فرهنگی و سیاسی شاهد باشیم، واسه این میگم نباید انتظار معجزه داشت چون بدنه مردم، و ساختارهای اجتماعی و سیاسی این مملکت به صورت جا افتاده ای فشله و تغییرات رو به نفع خودش میکنه و دوباره خروجی همان خواهد شد که بود و قاعدتا تو این بستر بهترین برنامه ها هم ممکنه به انحراف کشیده شن ولی باز یه کارهایی انجام میشه که قابل لمسه.

 

سادسا" دولت روحانی اونقدرا هم فاجعه و خسارت نبوده، به هر حال هر دولتی و اساسا هر مدیریتی رویکرد و توجه خاص و انرژی عمده ش رو به سمتی متمایل میکنه و طبیعتا از سمت دیگه غافل میشه ولی به هر حال تو این شرایط سخت به خصوص اقتصادی و بین المللی و خاصه شرایط کرونا این کشور رو اداره کرده و پیش برده، اوضاع اونقدرا هم خراب نیست واقعا، نباید بی انصافی کرد، هر چند معتقدم میتونست بهتر باشه.(واقعا اداره کردن یه مجموعه یا کشور خیلی خیلی کار سختیه و نمیشه کنار نشست و هی نق زد و ایراد گرفت)

 

سابعا" تو خیلی مسائل باید ببینیم منافع کوتاه و بلند مدتمون کجاست، از طرفی باید ببینیم اونهایی که نمیخوان سر به تنمون باشه دارن چی میگن، پس خیلی بهتره که برای بهتر کردن وضع فعلی و کور کردن چشمای بدخواها و احمقا و خائنا حتما انتخاب درستی داشته باشم، بدون غرض، بدون مرض، بدون لجاجت و بدون بی منطقی!

 

خدا آخر و عاقبتمون رو ختم به خیر کنه.

 

+ هرجا مخالفتی داشتین دوست دارم اینجا بنویسین، خوشحالم میکنه بدونم چرا مخالفین یا موافقین. 

۲۴ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۳۷ ۱۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۸
این جانب

عصبیت

تا وقتی جوونیم و یه خورده چیز میدونیم یه وقتایی پیش میاد که به چیزهایی که اعتقاد داریم میرسیم، و فکر میکنیم اعتقاد ما حق محضه و با عصبیت خاصی باید تحت هر شرایطی بر اساس اون اعتقادمون عمل کنیم، ولی وقتی پا به سن میذاریم و میفهمیم که هیچی نمیدونیم، کمی با ملاحظه بیشتری نسبت به اجرای اعتقادمون رفتار میکنیم.

 

 

+ من واقعا از ثبت این یادداشت ها، صرفا قصد تلنگری دارم، نه تحمیل چیزی؛ اگرم حرفی میزنم از باب بیشتر دونستنه نه القای ندانسته هام، اگه قبل تر ها بود با تندی و حرارت خاصی جواب میدادم (جوری که دهن مَهَن طرف و آسفالت نمیکردم ولش نمیکردم) ولی الان علاقه مندم بیشتر سوال بپرسم و بیشتر بفهمم؛ همین.

 

++ چون اغلب خواننده های این وبلاگ دختران عزیزم هستن به همه دخترای گلم این روز رو (البته دیروز که مثل امروز نیست،‌ هر چند هیچ روزی مثل امروز نیست) تبریک میگم :)) ان شالله عاقبت به خیر و سلامت باشید و همسرهای خوبی برای شوهرانتون بشین

۲۳ خرداد ۰۰ ، ۰۸:۲۳ ۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۴
این جانب

پروستات

یه عزیزی نقل میکرد، برای پیگیری درمان پروستات پدرشون رفته بودن دکتر، از قضا یه صفحه از دفترجه مونده بود که دکتر تو اون صفحه آزمایش نوشتن و تا اومدن دارو بنویسن برگه تموم میشه و این عزیز برای اینکه راه بذارن جلوی آقای دکتر دفترچه مادرشون رو میدن که تو اون بنویسن، دکتر دست به قلم میشه که بنویسه یهو یه مکثی میکنن، ازشون میپرسن چی شد، دکتر میگن من داروی پروستات رو تو دفترچه یه خانم بنویسم داروخانه چی به من نمیخنده؟!؟!

 

حکایت ما هم همینه، تو یادداشت قبلی من از پروستات حرف زدم ولی دوستان تمایل داشتن راجع به پاپ اسمیر حرف بزنیم، باور کنین بعضی وقت ها بعضی از ماها یادمون میره به جای حل کردن موضوعی که داریم راجع بهش حرف میزنیم، نباید با مغالطه و فرافکنی بحث رو به سمتی ببریم که اصلا ربطی به موضوع نداره؛ این مساله رو تو مناظره هم میشد دید، یکی از مشکلات مربوط به میزان حجم نقدینگی میپرسید، اون یکی میزد به صحرای سینا از مدرک تحصیلی طرف ایراد میگرفت ....

 

میخوام بگم این منش و این نوع مشی رو میشه تو خیلی جاها و خیلی از رفتارهای خودمون هم ببینیم و عملا نمیشه ایرادی به دیگران گرفت تا خودمون مبتلا به اون ایرادیم!

 

+ تو بورکینافاسو چند روز پیش 114 نفر کشته شدن، بهتره بگم به قتل رسیدن؛ قاتلینشون دست نشونده های همین دولت های کراوات زده و غربی به ظاهر متمدن و پیشرفته ن که پیشرفتشون رو تو قتل و کشتار و عقب نگهداشتن سایر اقوام میدونن؛ خدا ذلیلشون کنه!

اگه مثلا تو فرانسه دو نفر ترور میشد الان جامعه جهانی خودش رو جر میداد که چه مصیبتی اتفاق افتاده ولی تو یه کشور فقیر این همه انسان به قتل رسیده واسه هیچ کسی اهمیت نداره؛

خدا یا ما رو ببخش!

۱۷ خرداد ۰۰ ، ۰۸:۲۲ ۳ نظر موافقین ۸ مخالفین ۴
این جانب

انتخابات

کلمه انتخابات، جمع مونث سالم باید باشه، درسته؟

 

انتخاب رئیس جمهور هر چهار سال یکباره، یه مشخصه خیلی خوبش اینه که بیشتر از دو دوره پشت سرهم هم نمیشه  منتخب شد...تازه بعد از پایان دوره کلیه حقوق و مزایاش قطع میشه.

 

بعضی وقتها به این فکر میکنم، از انتخاب رئیس جمهور خیلی خیلی مهمتر، انتخاب زنه، چرا تو انتخاب رئیس جمهور اوون همه محدودیت هست، کلی برنامه ارائه میده، کلی تلاش میکنه و نهایتا هشت ساله کارش تموم میشه، حقوقش قطع میشه ولی تو انتخاب زن، محدودیتی نداره، از ارائه برنامه خبری نیست و امکان جبران خسارت هم تقریبا نداره و تازه کلی هم بدهی ایجاد میشه که حتی بعد از مرگ ش هم ورثه ش میتونن مطالبه ش کنن، واقعا چرا؟؟

 

+ آقایون! لطفا تو انتخاب زن خیلی دقت کنین، اولا زیربار تعهدی نرید که بعدا زیرش بزائید، زیربار مهریه بالای ۱۴ سکه بهیچ وجه نرید، ثانیا مراقب باشید از خانواده خوبی زن بگیرید و الا دهانتون آسفالته

+ خانومها! تورو هر کی دوست دارید انقدر شوهرهاتون رو عذاب ندید و اذیت نکنین

 

بعدا نوشت: خیلی علاقه مندم بدونم اون عزیزانی که منفی دادن چرا با این مطلب مخالفین؟؟ واقعا دلیلی دارید؟؟ 

۱۴ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۴۸ ۱۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱۶
این جانب

مافیا

تو مسابقه مافیا، رئیس مافیا برای اینکه شناسایی نشه، ممکنه بعضی وقت ها رای به خروج یکی از اعضای مافیا بده تا وضعیت خودش رو سفید نگه داره!

۱۰ خرداد ۰۰ ، ۰۷:۴۸ ۷ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۶
این جانب

مدعّی

به تجربه بهم ثابت شده، بیشتر کسایی که ادعا میکنن، تو درون و واقع امر بیشتر شبیه طبل توخالی ای هستن که به خودشون برسه عکس ادعاشون عمل میکنن، نمونه زیاد تو ذهنم دارم:

 

  1. بعضی هستن خیلی ادعای دینداری میکنن، ولی من زیاد میشناسم اونایی که ظاهر دینداری دارن ولی از انجام هیچ کاری حیا نمیکنن و خیلی ها هم هستن ظاهرشون اصلا نشون نمیده ولی رفتار و کرداری دارن که عمق دینداریشون و نشون میده.
  2. بعضی ها هستن که از همه چی مینالن، از گرونی مینالن، هی دم از نداری میزنن، ولی یک روز اگه کرایه یکی از مستاجرهاشون عقب بیافته دنیا رو سر مستاجرشون خراب میکنن و حاضر نیستن یک قرون به یکی از مستاجرهاشون تخفیف بدن.
  3. خیلی ها هستن همیشه طلب کارن، همیشه حق به جانب هستن، همیشه توقع دارن ولی برای خودشون هیچ تکلیف و مسئولیتی قائل نیستن و برعکس خیلی ها هستن که خیلی صادقانه و جهادی کار میکنن و کلی خیر میرسونن بدون هیچ ادعایی، تازه کلی هم پشت سرشون حرفه که دارن میبرن و میخورن در حالی که اصلا اینطور نیست.
  4. بعضی ها هستن که ادعای آزادی میکنن، ادعای دموکراسی میکنن ولی تا وقتی براشون آزادی و دموکراسی و رای مردم مهمه که منتخب، اونها باشن و اگر رقیب انتخاب شد، همه چیز فرمایشی، مسخره و مهندسی شده است.(توی سوریه بالغ بر 80 درصد مردم شرکت کردن، از این 80 درصد نود و پنج درصد به بشار اسد رای دادن، اون وقت مثلا رسانه هایی که ادعای آزادی و دموکراسی دارن به سخره میگیرن و این رای گیری رو عین دیکتاتوری میدونن و یا مثلا سال 88 خودمون رئیس جمهوری با 25میلیون رای بیاره، به جای تمکین به رای مردم فرمان میدن که بریزین تو خیابونها، چون به ما رای ندادن!)
۰۸ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۲۳ ۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۶
این جانب

به چه جور آدمی کمک کنیم؟

یکی از آشناها دست ش تنگه، زن و بچه ش هم مریضن، با خاطر همین بهش هر چند وقت یک بار کمک میکنیم؛ اون روز شنیدم هزینه آزمایشش شده 800 هزار تومن، خب گفتم بنده خدا از کجا بیاره همشیره سه میلیون ریختن به حسابش ...

یکی دو روز بعد از اقوام که تو بیمارستان خصوصی کار میکنن خبر دادن که همین فلانی اومده اونجا آزمایش بده، من به حاج خانم یه نگاهی کردم گفتم مگه بیمه نیستن؟ گفتن چرا بیمه ن ولی خانم ش میگه دکترای بیمه خوب نیستن، میره خصوصی؛

 پرسیدم آزمایشگاه چرا میره خصوصی؟؟ اون که فرقی نداره که (هرچند دکتراشم فرق ندارن) که حاج خانم جوابی ندادن و فقط سر تکون دادن!

 

خیلی عصبانی و ناراحت شدم، با خودم گفتم من که شکر خدا به فضل حضرت حق هم وضعیت مالیم خوبه، هم بیمه تکمیلی خوبی دارم و تقریبا پولی نباید بدم، میرم بیمارستان و درمانگاهی که بیمه است، حتی برای تست کرونا با اینکه بیمارستان خصوصی قرارداد داشتیم میرفتم این مراکز بهداشت و طرح شهید سلیمانی یه صف مختصری وایمیسادم و کارمو رو انجام میدادم و کلی مورد مشابه این، بعد این خانم که مستاجره، مریض هم هست، درآمد کارگری ساده ای هم داره پا میشه میره بیمارستان خصوصی آزمایش بده!!!

 

واقعا ناراحت کننده است، یه وقتایی فکر میکنم کمک بیش از حد ما ممکنه ایجاد توقع و عادت کنه، و عادت اونم به کمک گرفتن و بی حساب خرج کردن انگیزه کمک کننده رو خیلی کم میکنه.

 

با اینکه با خودم همیشه این سوال بوده که خیلی ها واقعا شایستگی کمک گرفتن ندارن و خودشون باعث بدبختی و مشکلاتشون هستن، ولی باز دلم نمیاد و باز سر بزنگاه کمکشون میکنیم، درسته وظیفه خودمون میدونیم کمک کنیم ولی واقعا همون قدر که ما وظیفه میدونیم اونها هم باید وظیفه شون بدونن که درست خرج کنن!

۰۱ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۵ ۶ نظر موافقین ۱۵ مخالفین ۴
این جانب

سیگار

اولین باری که کسی سیگار بکشه، معمولا سرفه میکنه و نمیتونه تحمل کنه راحت پُک بزنه، ولی به مرور سرفه هاش کمتر میشه و یواش یواش از سر عادت و نیازی که عادت براش پیش آورده مصرف میکنه و رفع نیاز ساختگیش بهش نوعی لذت میده...

 ولی دیگه یادش میره اون سیگار چه بلایی سر ریه هاش، سر خون ش و سر وجودش میاره ...

تازه ممکنه اصلا به اینکه چقدر این دود سیگارش و سیگاری شدنش دیگران را آزار بده هم فکر نکنه ...

 

درست مثل گناه !

۲۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۸:۰۶ ۵ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۴
این جانب

عید بزرگ فطر مبارک

سلام سلام سلام 

عید همگی مبارک 

طاعاتتون مقبول و ایامتون به خیر و نیکی 

 

إن شاالله هر روزمون عید باشه 

 

خدارو شکر 

الحمدلله 

 

 

+شاید شهادت عزیزانمون در افغانستان و فلسطین کاممون رو تلخ کرده ولی إن شاالله خون اون عزیزان مایه برکت و برچیده شدن بساط ظلم و کفر بشه 

 

+به یمن این عید ازتون عاجزانه خواهش میکنم هرکسی از من چیزی به دل داره حلالم کنه

 

 

 

۲۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۱۶ ۴ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۴
این جانب

دعا برای شیطان!!

روزهای آخر ماه رمضون، روزهای وداع و حسرت و دلتنگیه ...

 

این روزها برای من لااقل بسیار بسیار خوب بود، از جهتی بیمار شدم و بیشتر به عجز و ناتوانی خودم پی بردم و بیشتر برای خدا جزع و فرع کردم ، از طرفی ماه مبارک بود و اصلا فضاش جوری میطلبه اینجور روابط رو و از طرفی هم این برنامه زندگی پس از زندگی که همش من رو از رفتار قبل وگناهان بسیاااااااااااااارم ترسونده و همش دارم استغفار میکنم و همش مراقبم غلطی ازم سر نزنه و الا خودم رو با خاک یکسان میکنم و ... 

 

خدا رو شکر واقعاا خدا رو شکر بابت این نعمت های بزرگش ... 

و البته صد حیف که داره این روزهای خیلی معنوی و خیلی مقدس و پر رحمت تموم میشن و آرزو میکنم حال و هوامون رو همین جوری به سمت خودش نگه داره و همیشه مشتاق و محتاجش خودمون رو ببینیم.

 

عوارض کرونا هنوزم با منه، حتی چند قدم راه میرم نفس میگیره و سینه م میسوزه، رقت قلب عجیبی پیدا کردم، من از یکی از قومیت ها بدم میومد، دلیل هم داشتما ولی الان حتی از اونها بدم نمیاد، رو همه تقریبا حسن ظن پیدا کردم، راجع به کسی سعی میکنم حرفی نزنم، سرم تو کار خودم و گرفتاری های درونی خودم باشه، همش مراقبم نکنه خطایی ازم سر بزنه، راه میرم میترسم مورچه ها رو له کنم، پشه ها رو از پنجره بیرون میکنم و .... انقدر اوضاع خودم خرااابه حتی از خدا برای شیطان طلب مغفرت و هدایت کردم....

شاید خیلی از این ور بوم افتادم ولی به نظرم این ور بوم بودن از اون ور بودن خیلییی بهتره!

۲۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۰:۱۲ ۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۵
این جانب

ساعت شش و نیم عصر هر روز

شبکه چهار، برنامه زندگی پس از زندگی؛ 

 

دیدنش برای من به اندازه همه کتاب ها و کلاس ها و حتی تجربه های شخصی م نسبت به اعتقادم به خدا و معاد و اثرکارهام موثر و مفید بوده و هست. 

 

ماه رمضون داره تموم میشه واقعا حیفه، از دستش ندین.

۱۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۲۸ ۱۰ نظر موافقین ۹ مخالفین ۴
این جانب

زندگی پس از زندگی

سلام

ان شالله همگی در صحت و سلامت و خیریت باشید.

 

1- این یک ماه درگیر کرونا بودن هر چند بیماری بود و سختی داشت و اضطراب و ترس، ولی خب مزایایی هم داشت. همه خانواده درگیر شدیم و تقریبا هر یک هفته یکی از اعضا اضافه میشدن و ان شالله این هفته هم تموم بشه ان شالله کامل همه مون کرونا رو رد کردیم.

 

اومدم با خودم بگم خدایا ما که این همه رعایت کردیم چرا گرفتیم؟؟ یادم افتاد از خدا تشکر کنم نوع سختش رو نگرفتیم و عزیزانمون رو از دست ندادیم ... چون واقعا سخته مخصوصا که اونهایی که عزیز از دست دادن واقعا کسی نیست درست حسابی تسلی شون بده و عوارض فوق العاده بد و سختی این عدم تسلی و سوگواری ناقصشون خواهد داشت و به هر ترتیب خدامو شکر کردم بابت همه چیش.

 

انقدر عوارض ش سخته که حال ندارم حتی تایپ کنم،‌ دو قدم راه میرم نفسم بند میاد، مزاجم به هم ریخته، دکتر امروز بهم گفتن که چند ماهیی طول میکشه تا برگردی به حال قبل ...

 

2- این مدت که همه ش خونه قرنطینه بودم، با خودم برنامه چیدم همه قران های خونه رو بخونم ...5 تا قران پیدا کردم از هر کدومش میخونم ... چون نمیتونم با صدا بخونم چون سرفه امان نمیده چشمی میخونم اتفاقا سرعت بیشتری داره و خیلی هم راحته ... حسن دیگه ش اینه دو تا از قرانا ترجمه دارهسه تاش نداره و وقتی بدون ترجمه میخونم خیلی مرور خوبیه، انگار دارم برای درس خوندن دوره میکنم و خوب تو ذهن میمونه و از طرفی هم قران ها بعدا ازمون گله نمیکنن که چرا ما رو نخوندین و ....

 

3- ایام قرنطینه، اصلا حوصله تلویزیون هم ندارم ... فقط زندگی پس از زندگی شبکه چهار ساعت 6 و نیم رو میبینم ...

اگه نیددین حتما توصیه میکنم ببینین ...

موضوع برنامه تحقیق راجع به کساییه که مرگ رو تجربه کردن و دوباره برگشتن ... چیزهای شبیه زیادی میگن و فوق العاده است ....

چقدر میگن مرک شیرین و دوست داشتنانه است چقدر زیباست و چقدر خواستنیه ...

حتی از اینکه برگشتن خیلیهاشون ناراحت شدن که چرا برگشتن و دوست داشتن تو همون عوالم بمونن 

یکیشون میگفت شراره های آتش رو دیدم که انگار شناسنامه داشتن، یکیشون این بود که من دوستم رو با حرفم ناراحت کردم، اون رفت خونه مادرش رو ناراحت کرد و در ادامه گلدونشون پژمرده شد و ... و من مقصر و خالق اون آتش خودمو میدونستم و... و بیشتر از گرمای آتش خجالت منو اذیت میکرد و ....

جالبه میگفت همین شراره های آتش توش عشق بود، عین غلط گیری معلمی که برای یادگیری بیشتر غلط های شاگردشو میگه ...

یکیشون میگفت اون آقایی که زیبایی محض بود به من نگاه نمیکرد و اون نگاه نکردم از صدهزار تا آتش جهنم دردناک تر بود و....

البته بیشتر از زیبایی های بی بدیل اونجا میگن ولی خب خوش به حالشون ...

 

هر بار این برنامه رو میبینم به کارهای کرده خودم فکر میکنم که چی جوری  میخوام جواب بدم !!

 

4- این مدت چندین بار به 115 بخش مشاوره کرونا زنگ زدم، چندین بار آزمایش کرونا دادم، عیال رو بردم آزمایش دادن، شبکه بهداشت و طرح شهید سلیمانی که کار سپاهه، رفتم بیمارستان و ...  انقددددر رفتار کادر درمان و مسئولین امر مهربونانه و دلسوزانه و با حوصله بود که هر بار با کلی استرس میرفتم و با آرامش بر میگشتم ... تو دلم هر بار میگفتم خدایا فقط تو میتونی اجرشون رو بدی واقعا کادر درمان و مسئولین بالاسریشون امکانات خیلی خوبی فراهم کردن و خیلی دلسوزانه دارن همراهی میکنن و دست به دست هم دادن که مخصوصا تو این دنیای وحشی خودشون از نیازهای خودشون از واکسن و کیت آزمایشگاهی و ... چیزای دیگه بربیان و مردم خودشون رو از مرگ نجابت بدن ... یکی دو تا داروی خاص میخواستم که رفتم داروخانه حلال احمر داشتن و خدارو شکر پیدا شد و مصرف کردیم ... 

 

خدا رو شکر واقعا از اینکه تو این کشور زندگی میکنم خدارو شاکرم ...

 

تلویزیون اگر فقط همین برنامه رو تهیه کرده بود باید بهش ستاره داد ...

5- دولت هم خداییش با همه سختی هایی که داره انصافا خیلی خوب تونسته با ایییین همه محدودیت مملکت رو اداره کنه، دست روحانی و کلا همه دولت ها درد نکنه شبکه بهداشت و سلامت منسجم و قوی، امکانات به نسبت خوب ... واقعا خدا رو شاکرم بابت همه نعمت هایی که بهمون داده

 

دیگه نا ندارم، خسته شدم ...

خدا یا ازت ممنونم بابت همه چی بابت مردم خوبی که داریم بابت همسایه هامون بابت هکارام بابت خانوادم بابت همین خواننده های خوب و مهربون و دوست داشتنی اینجا بابت کادر پزشکی بابت نیروهای امنیتی و نظامی که مملکت رو آورم نگه داشتن و بابت همه چی حتی بابت دولت روحانی که بالاخره اونم داره زحمت میکشه (حس میکنم یه جاهایی خیلی رادیکال به این دولت نگاه کردم و شاید اصلا درست نبوده)...

 

به نظرم بیماری نعمت بزرگیه، عین مرگ ... ظرفیت آدم رو بالا میبره ...

 

+ اون روز یه پشه رو صورتم کشتم،‌بعد کلی افسوس خوردم و ترسیدم بابت کشتنش باید جواب پس بدم، به خودم اومدم انققققققققققققد کارای گُنده و گَند کردم این پشه کشتن توش هیچی نیست ولی خب چند روزه همش دارم به خدا میگم خدا یا غلط کردم ببخشید تمام سعیم رو میکنم دیگه اون کارامو نکنم، خدا یا ممنون که آبرومو نبردی شرمندتم و ...ببخشید غلط کردم!

 

++ خوبه حال نداشتم انقدر نوشتم، راتس از همه قبول باشه و تواین شب ها و روزها و صبحا و غروبا همدیگه رو از دعا محروم نکنیم ... زیاد همدیگه رو دعا کنیم  خوبه. ممکنه همه رو نخونده باشید ولی یادتون نره هر روز  6.30 شبکه چهار برنامه زندگی پس از زندگی محشره!

 

۰۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۴:۱۳ ۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۷
این جانب

صد شکر...

از امشب ماه رمضون شروع میشه و من مطمینم به چشم بر هم زدنی میرسیم به عید رمضان که بگیم صد شکر که این آدم و صد حیف که آن رفت!

 

به هر حال ماه رمضون حال عجیبی داره ... یه جوریه... دقیقا انگار ما رو تو یه وضعیت جدیدی میبرن و فضا رو تغییر میدن و دقیقا روز عید فطر انگار فضا برمگیرده به روز قبل ماه مبارک.

 

انگار تو این یک ماه امکان خیلی خیلی بزرگ تخفیف فراهم کردن که فقط یک ماه مهلت داره ...

 

 

خدا کنه بتونیم ازش استفاده کنیم

 

خیلی دعا کنیم برای شفای همه مریض ها .. همه نوع مریضی از جسمی گرفته تا جان و روان و روح 

 

خدا رو باید شاکر باشیم اجازه داد یه بار دیگه از این بازار تخفیف رمضان استفاده کنیم

 

خدا رو باید بابت همه چیزش در هر حالی شاکر باشیم

 

خدا خیلی موجود عجیبیه ... خیلی خیلی بزرگ و همه چی دونه... خیلی خیلی مهربون و با صفا است ... عجیب دل بزرگی داره که از یه طرف گندکاریهامون رو به رومون نمیاره از یه طرف این همه حال بهمون میده ... خدا خیلی بزرگه خیلی خیلی بزرگ ...

۲۴ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۰۵ ۱۱ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۴
این جانب

هفته سوم!

هفته سوم قرنظینه رو دارم طی میکنم چقدر سخته تو یه خونه تنها مجبور بشی هیچ کاری هم نتونی بکنی

اینایی که سالها زندانی میشن چقدر سختشونه بیچاره ها!!!

 

خدایا همه مریض ها رو شفا بده به زودی زود

 

خیلی میترسم ازینکه به دیگران انتقال بدم ...

خدایا کاری کن که من باعث بانی و انتقال هیچ ویروسی هیچ بلایی و هیچ بیماری ای به دیگران نباشم.

 

+ لاریجانی تقریبا هیچ سمتی تو کشور نداره ولی وزیر خارجه چین و نخست وزیر کره میرن باهاش ملاقات میکنن!! نکنه قراره بهش کرسی ریاست جمهوری بدن!!

 

++ خیلی وقته میدونم بی تدبیرترین دولت تاریخ این کشور همین دولت به اصطلاح تدبیره. خدا از اونهایی که باعث سرکار اومدن این دولت شدن نگذره! از اونهایی که رای دادن و اونهایی که رای جمع کردن. باعث بانی همه این فلاکت ها و از دست دادن فرصت ها و عقب موندگی و درجا زدن اونهان!(به نظرم باعث و بانی این مرگ و میرهای اخیر هم همونایی هستن که دو دوره به این اعلی حضرات رای دادن و تو مرگ مردمشون شریکن و مقصر... حالا باید فکر کنیم که چقدر انتخاب هامون میتونه اثر سو یا مخربی داشته باشه و ما مسیول همه چیزی که در دایره انتخابمون هست هستیم)

 

+++ ایام عید و قبلش تمام بروازها به ترکیه و تورهای ترکیه باز بود و جالب اینجاست وزیر گردشگری دولت اصرار به باز بودن تورها داشت حالا بهانه افزایش ویروس شده سفرهای مردم به عراقی که کلا مرزهاش بسته است. معاون وزیر میاد تو تلویزیون میگه ترکیه مقصد سفرهای سلامت ماست و نمیتونیم ترکیه رو ببندیم ... 

۲۳ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۲۷ ۱۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۶
این جانب

قرنطینه

وقتی کوچیک ترین علامت سرماخوردگی رو دیدم خودم رو قرنطینه کردم ...

خدا رو شکر الان دو هفته میشه کمی بهترم ولی خب علایم هنوزم هست.

 

امروز رفتم شبکه بهداشت این طرح سردار سلیمانی به صورت رایگان تست کرونا دادم و منفی بود ولی خب چون همچنان سرفه دارم همچنان به قرنطینه ادامه میدم.(سال گذشته که تست pcr دادم حدودا ششصدهزار تومن تو بیمارستان خصوصی هزینه م شد ولی تو مراکز شهید سلیمانی کاملا رایگانه اگه علامتی تو خودتون میبینین اول از همه قرنطینه کنین خودتون رو و بعدش به این مراکز مراجعه کنین و مادامی علامت دارین قرنطینه رو ترک نکنین)

 

از عوارض و محسنات قرنطینه میشه به دلتنگی بیشتر از هر چیزی اشاره کرد حوصله رو میشه جوری سرنبرد ولی دلتنگی خیلی خیلی زیاد میشه.

 

از همکارام تقریبا خیلیهاشون زنگ زدن خیلی خوشحالم کردن که موقع بیماری به یادم بودن و این خیلی خوشحالم کرد اساسا مورد توجه بودن خیلی به آدم انرزی میده و حال آدم رو عوض میتونه بکنه...

 

از دوستان اینجا هم فقط یکی خبر داشتن که همیشه به من محبت دارن و با محبت هاشون کلی بهم کمک کردن ...

 

ولی امان از دلتنگی ...

تو کل نوجوونی و جوونی اونجوری که الان دلتنگ خانوادم میشم دلتنگ هیچ دختری حتی نشدم اصلا هیچ وقت عشقای دختر یسری برام مفهومی نداشته و دلتنگی نسبت به دختری تاحالا برام اتفاق نیافتاده ولی برای خانواده م از مادر و ‍مرحوم یدرم و اولاد و عیال دلتنگشون میشم و اصلا نمیتونم دوریشون رو تحمل کنم ... حالا ممکنه دوریشون در حد یک طبقه بالاتر باشه یا کمتر از این ...

 

ایام قرنطینگی چند تا چیز دیگه داشت کلی عین این دخترای نوجوون میشستم واسه فیلم ها گریه میکردم ... خودم بود و راحت واسه هر چیزی اشک میریختم ...

 

خدا به همه مریض ها سلامتی بده و بلای این کرونا رو برای همه مردم ختم به خیر کنه و امان و سلامت به ارمغان بیاره به زودی زود. آمین

 

و  چقدر دوست داشته شدن و مورد توجه بودن خوبه. خدایا همه آدم ها رو مورد توجه و علاقه دوستان و اقوام و منسوبین خودشون قرار بده

 

خدایا شکرت

در هر حال شکرت 

و برای همه چیز شکرت

 

+ تو مراکز طرح شهید سلیمانی که بودم هر دو روزش خوب میدیدم از هر 10 نفری که میان تست میدن سه تاشون مثبت میشدن و خیلی ترسناک بود به خاطر همین خواهش میکنم موضوع رو خیلی جدی بگیرین و خیلی خیلی بیشتر از قبل مراقب خودتون و اطرافیانتون باشید. جالب اینجا بود اغلب خانوادگی مثبت میشدن ... نشون میده خیلی بیشتر از قبل باید مراقب خودتون و خانوادتون باید باشیدااااا

۱۸ فروردين ۰۰ ، ۲۱:۲۲ ۱۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۴
این جانب

عیدی که گذشت...

سلام

با تبریک سال و ورودمون به قرن جدید از خدا برای همه مون سلامتی، برکت و رضایت میخوام.

ان شالله این بلای کرونا زودتر از سر آدمهای دنیا دست برداره و بتونیم عزیزانمون رو یه دل سیر بغل کنیم، ماچ مالی کنیم، سفتِ سفت!

 

سال پیش برای من سال خوبی بود، خدارو شکر، مثل همه سالها ... قدر خیلی چیزا رو دونستم، قدر عافیت و راحتی، قدر سلامتی و خیلی چیزای دیگه رو بیشتر دونستم و لین به نظرم خیلی خوب بود.

 

موقع تحویل سال جای خالی دو نفر،‌ خیلی حس میشد، یکی مرحوم پدرم و بعدی حاج قاسم... دلم ریش نبودنشونه، داغشون هنوزم تازه است.

 

الان داشتم لیست همکارایی که سال پیش فوت شدن و میدیدم، توشون همه سنی بود، امروزم که این دختر بنده خدا خبر فوتش اومد،‌ جدیدا خیلی از مُردن میترسم... چون حس میکنم خیلی دارم بهش نزدیک میشم.

 

برنامه تحویل سالی که فکر کنم شبکه سه بود، آقای بازیگری حرف میزد الان اسمش یادم نمیاد، خیلی خوب بود، خیلی دوس داشتم... چقدر آدم پیرا دل نشینن، چقدر اونایی که پا به سن میذارن و دوست دارم، چقدر پخته و عمیقن ...

احتمالا به روز رسانی بشه...

 

+ هم شرقی، هم غربی، ‌هم جمهوری، هم اسلامی... چه آش شعله قلمکاری شده!!

++ چه اصراریه هر سال یه شعار اعلام بشه و مجلس و دولت و هر کی به جای عمل کردن فقط تیتر (بی)کاراشون رو عوض کنن!

۰۸ فروردين ۰۰ ، ۰۸:۵۲ ۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۳
این جانب

حق با توه!

به تجربه برام ثابت شده؛ تصور کنین در رابطه با موضوعی:

  • فکر کردین
  • استدلال دارید
  • منطق و تحلیل دارید
  • و بر پایه مشاهدات و اسناد بهش معتقدین

 

حالا تصور کنین اون مطلب یا موضوع رو پیش گروه یا شخصی بازگو کردید و ابراز عقیده کردین و اگر اون گروه یا شخص:

  • بدون هیچ استدلالی، مسخره تون کرد،
  • تیکه انداخت
  • یا منزوی تون کرد
  • یا با مغلطه خواست شما رو محکوم کنه

 

 حتی اگه جوابی هم تو آستین نداشته باشین تو اون مقطع بهش(ون) بدین بیشتر به این ایمان بیارید که حرف و اعتقاد شما به حقیقت میتونه خیلی نزدیک تر باشه.

 

۲۵ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۲۰ ۶ نظر موافقین ۷ مخالفین ۵
این جانب

خانواده جدید

از معدود سریالهاییه که فوق العاده از دیدنش لذت میبرم، مفاهیم فوق العاده اخلاقی و خانوادگی رو نشون میده...

 

چقدر حرمت ها خوب رعایت میشه

چقدر روابط خوب نشون داده میشه

+ شبکه دو همین ساعتها

۲۳ اسفند ۹۹ ، ۲۱:۵۴ ۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۷
این جانب

درست عین حجاب!

این روزها همه ماسک میزنیم و میدونیم چرا؛ 

 

  • همه میدونیم که ماسک باید بزنیم تا از مبتلا شدن به کرونا مصون باشیم

 

  • همه میدونیم و قبول داریم که ماسک نصفه نیمه و زیر چونه و پائین دماغ زدن با نزدنش فرقی نداره

 

  • همه میدونیم حتی تو محیط های شلوغ باید دو ماسکه و با صفحه محافظ حاضر بشیم.

 

  • و اینکه همه میدونیم ماسک وسیله تزئینی و زیبایی نیست.
۱۹ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۳۰ ۷ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۶
این جانب

رَحِم اجاره ای!

 دیروز که داشتم باغچه حیاط خونه رو حرس میکردم و به کارگری که اومده بود فقط بیل بزنه کمک کنم، دیدم یکی پشت در تو کوچه داره هر چی فحش بلده نثار کسی میکنه:

بی پدر و مادر

کثافت بی همه چیز

خاک تو سرت کنن الاغ

کی میخوای آدم بشی باز که ریختی

پاشو جمع کن لشتو ...

 

با صدای خیلی بلندی داد میزد ولی خب جوابی نمیشنیدم، گفتم لابد با خودشه یا شوهرش از ترس آبروشه...

از توری درب پارکینگ دیدم خانمه با یه بچه حدودا دو یا سه ساله است ...

 

خیلی خیلی ناراحت شدم، یهو یاد بیمارستان، وقتی کوچولومون چند روزی به خاطر زردی بستری بودن، افتادم. من تمام سه شبانه روز رو کامل دلم نیومد از بیمارستان برم بیرون، و همون جلوی در ان آی سی یو رو صندلی های فلزیش میخوابیدم، پدرا که ساعت ملاقات میومدن برای دیدن نوزاد تازه متولدشده بیمارشون،‌ مادرهایی رو میدیدم که میومدن میگفتن شیرمون رو بدوشین یا شیر خشک بدین ما نمیتونیم بیمارستان بمونیم و از اون شاهکارتر زنی که عیال میگن موقع شیر دادن به بچه ش با عصبانیت میگفته میمون زشت سینه رو بگیر کوفت کن دیگه !!!

۱۸ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۵۸ ۱۰ نظر موافقین ۹ مخالفین ۴
این جانب

تگزاس

وقتی اصالت و توجه بیش از حد و قواره به چیزی بدیم 

وقتی هر کسی که بخواد توجهی جلب کنه، پا میذاره رو اصول و عقاید یک ملت، یا بیشتر ارزش ها و محترمین مردم رو به سخره میگیره

 

و وقتی همین ملت به کسی که هنجارهاشو بیشتر میشکنه و بی احترامی بیشتر میکنه، به کسی که بزرگان و محترمین و هنجارهاشو به سخره و توهین میکشن، توجه بیشتر میکنن 

دیگه فرقی بین شجریان با ساسان حیدری نیست

فرقی بین علی کریمی و مصی علی نژاد نیست 

 

پس به جای اعتراض بهتره رو نوع توجه خودمون و اینکه اصالت به مطربی و مسخرگی میدیم دقت کنیم، به میزان احترام و توجهی که به مسخره کنندگان و تحقیر کننده هامون میدیم فکر کنیم نه جای دیگه!

۱۵ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۰۵ ۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۳
این جانب

استقلال

زمان مجردی همشیره یکی از دانشجوهاشون رو به من معرفی کردن، باهم رفتیم صحبت کردیم؛ وسط صحبتاشون دختر خانم گفتن دنبال اَپلای نیستین؟ منم خودمو زدم به اون راه گفتن اپلای یعنی چی!؟ گفت یعنی ادامه تحصیل خارج از کشور؛ برگشتم بهشون گفتم من حاضر نیستم محله مون رو عوض کنم، چه برسه برم یه کشور غریب اون سر دنیا که چی بشه یه مدرک دانشگاهی بگیرم، چی بشه؟؟!! جواب این همه سال دوری از خانواده م رو چطوری میخوام بدم!؟

 

میگن بچه باید از یه ماهی به بعد یادبگیره جدا بخوابه؛ مثلا از چند ماهگی به بعد... 

لذت بغل خوابیدن و آرامش اون رو از بچه میگیرن که بهش استقلال بدن!

 

میگن زن ها باید از شوهراشون از خیلی جهات مستقل باشن، اینجوری لذت تکیه کردن و وابستگی رو از زن میگیرن و این وابستگی رو نوعی تحقیر براش جلوه میدن. غافل از اینکه یکی از مهمترین ارکان استحکام بخش زندگی مشترک وجود وابستگی بین زن و شوهره، به نحوی که هر نوع استقلالی این استحکام رو کم میکنه و برای رابطه زناشویی مضره.

 

میگن بچه وقتی بزرگ شد باید راه خودش رو پیش ببره، و برای آموزش یا کارش لذت و نعمت در کنار خانواده بودن رو به مثلا فلان مدرک تحصیلی، یا درآمد از دست بده ...

 

میگن گوشی یه چیز شخصیه، زن و شوهر باید به حریم شخصی هم احترام بذارن، در حالی که هیچ چیز شخصی ای بین زن و شوهر نیست، گوشی با توجه به حساسیت هاش که جای خود داره اصلا شخصی نباید باشه!

۱۱ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۰۶ ۱۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۱۴
این جانب

دو دو تا؟؟

فرض کنیم تو جامعه ای، 200 نفر زندگی میکنن، 100 نفر آقا و 100 نفر خانم؛ تو همین جامعه هم 100 فرصت شغلی وجود داره، سه تا حالت میتونیم برای تقسیم فرصت های شغلی تو جامعه متصور باشیم:

 

  1. هر 100 شغل به 100 آقا برسه
  2. هر 100 شغل به 100 تا خانم برسه
  3. 50 شغل به 50 آقا و 50 شغل به 50 خانم برسه 

تو حالت اول جامعه ای دارم که 100 مردش کار دارن و یکی از اساسی ترین شرایط رو برای ازدواج یعنی داشتن شغل و درآمد رو دارن و میتونن ازدواج کنن، یعنی ما جامعه ای رو خواهیم داشت که 100 خانواده خواهد داشت.

 

تو حالت دوم، جامعه ای داریم که 100 مرد بیکار داره، و قاعدتا امکان ازدواج نخواهند داشت و 200 فرد مجرد خواهیم داشت.

 

و تو حالت سوم جامعه ای داریم که 50 آقای بیکار داریم و 50 خانم که کار دارند، یعنی 50 آقا طبعا نمیتونن تشکیل خانواده بدن، و 50 خانم داریم که توقعاتشون با توجه به استقلال مالی ای که پیدا کردن بالا رفته و از 50 گزینه شاغل که امکان ازدواج دارن خب دیگه به راحتی تن به ازدواج بهشون نمیدن و در بهترین حالت 50 خانواده داریم و 100 مجرد!

 

همین!

 

۰۴ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۰۵ ۱۵ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۱۲
این جانب