۸ مطلب در خرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

تحلیلی شخصی از انتخابات

جا داره مطالبی رو در تحلیل انتخابات عرض کنم:

  • همونطور که عرض شد با توجه به فضایی که عملا نامزد مطرحی جلوی آقای رئیسی مطرح نشد و البته محدودیت های کرونا میزان مشارکت خیلی هم بالا بوده، عین زمان هاشمی دوم چون عملا رقیبی وجود نداشت ملت پا نشدن برن رای بدن، عین این میمونه که مثلا بازی ایران با کامبوج اونقدری تماشاچی نداره که بازی ایران با پرتغال! در واقع هر چی رقابت هیجانی تر، شرکت کننده در انتخابات بیشتر!

 

  • متاسفانه اختلالاتی که خدا میدونه عمدی بوده، غفلت بوده یا تقصیر یا خباثت یا هر چیز دیگه ای به شدت زننده و اخلال ایجاد کننده بود،‌لذا از این مهم هم نمیشه گذشت. جالبه تو پیام رهبر هم به این نکته اشاره شد؛ من جمعه ساعت 7 صبح تو حرم امام بودم تا حدودای 8 سیستم کار نمیکرد بعدها اومدم دیدم تا هشت و نیم و برخی شهرها تا ده هم درست نشده بود و کلی صف شکل گرفته بود. انصافا همه اومده بودن و خیلی بیشتر از انتظار و غیرتمندانه حاضر شدن، دم همه شون گرم!

 

  • چند سال پیش که دنبال خونه میگشتیم، یه بنگاهی منو برد تو یه خونه ای، متراژ خوبی داشت قیمتش هم ظاهرا مناسب بود، حدود 120 متر با قیمت خوب، رفتم تو خونه اولش باید از یه دالان 10-15 متری رد میشیدم و بعدش همه دیوارش کج و قناس؛ یعنی من به بنگاهی گفتم سازنده و معمار اینجا کیه، یعنی امکان نداره یه نفری بتونه یه زمین به این خوبی رو این طوری نابود کنه! این دولت هم تا میتونست و جا داشت، کار خاصی نکرد و کلی فرصت بود که سوخت و البته فقط و فقط امور جاری رو که اونم البته کار سختی به هر ترتیبی شد انجام داده، ولی باید از دولت جدید توقع جهش و حرکت داشت، امیدوارم تو انتخاب اعضای هیات دولت حتما دقت بشه و جریانات سیاسی نیافتن به جون رئیسی برای سهم خواهی

 

  • شاید این عرضم خیلی هم درست نباشه ولی به عنوان یه نظر میشه بهش توجه کرد، آرای باطله ادوار مختلف حدود 1.5 میلیون بوده، این دور به 3.5 میلیون رسیده، تفاوتی بیش از 2 میلیون؛ از طرفی آرای دور قبل آقای رئیسی 16 میلیون بوده و این دوره با وجود کرونا شده 18 میلیون و رای آقای روحانی 23 میلیون بوده، میتونیم نتیجه بگیریم 2 میلیون از سبد روحانی رفته تو سبد رئیسی، و دو میلیونش هم شده رای باطله، میمنونه 19 میلیونی که رای ندادن؛ هر چند به نظرم مسئول اتفاقات و شرایط این روزهای کشور همین 23 میلیون نفرن، جالب اینجاست به جای شرکت کردن و اصلاح اشتباه قبلیشون از روی نمیدونم چیشون حاضر به حضور در انتخابات نشدن، هر چند اونها حاضر بشن یا نشن،‌مسئولیت وضع موجود با اونهاست. این حقیقتیه که نمیشه ازش فرار کرد.

 

 

  • توصیه ای که برای دولت دارم اینه که همت کنه،‌ به جای تمرکز بیش از حد رو کارهای روبنایی و نه چندان مهم مثل مسکن سازی و پول پخش کردن چند تا کار اساسی بکنه، چون باقیات و صالحات همینه؛ دولت باید تا متونه رو سبک زندگی مردم کار کنه، مردم الان عموما دلال مسلک شدن و مادیات اثر زیادی روی رفتارهای اقتصادی و فرهنگیشون داره؛ مثلا یهو جنس گرون میشه همه هچوم میبرن بخرنش به امید گرون شدن و همه چیز رو تو معیارهای مادی فرض میکنن، حتی ازدواج رو؛ به نظرم مهمترین کاری که میشه کرد اصلاح ساختارهای مالیاتیه؛ مالیات بر عواید سرمایه و ارزش افزوده یکی از ضروریات اصلاح سبک زندگی میتونه باشه، شما خونه خریدی یک میلیارد، دو سال بعد میفروشی 2 میلیارد ، دولت دست کم باید 200 میلیون ازش مالیات بگیره، شما ماشین خریدی 100 تومن میفروشی 200 تومن دولت باید 20 میلیون مالیات بگیره و ... اینجوری هم دولت دچار کسری بودجه و چاپ بی پایه پول نمیشه و از طرفی سطوح عمومی قیمت افسارگسیخته بالا نمیره؛ البته مالیات بر سپرده های بانکی هم به عنوان سرمایه باید مدنظر قرار بگیره، و اینکه حسابهای بانکی باید پکپارچه سازی بشه و بره تو سازمان مالیاتی تا هر کسی رو بر اساس تراکنش های سالانه ازش مالیات بگیرن، اون موقع دیگه طلا فروش و پزشک و دلال و امثال این از مالیات دادن نمیتونن فرار کنن، و یه ثباتی تو جامعه با گرفتن مالیات از پولدارها و صرف امور عمومی کردن پیش میاد که به شدت چیز لازمیه!

 

 

۳۱ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۱۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۸
این جانب

پیش بینی انتخاباتی!

من خیلی وقتها پیش بینی هام درست از آب در میومد، ولی خب هیچ وقت جایی ثبتشون نمیکردم که بتونم بعدا بهش استناد کنم فقط همینطور دلی واسه خودم بود:

 

اولا" رئیسی باید رئیس جمهور بشه و اونم با رای بسیار بالا(مهمتر از رئیس جمهور شدن رای بالا آرودن ایشونه) چون بیشتر از اداره دولت بحث مقبولیت عمومی رهبر آینده مطرحه، پس به جای طرفداری از جلیلی و امثال اون چه انصراف بدن چه ندن، باید رای ها به سمت رئیسی سرازیر بشه. (بخشی از جامعه به خصوص حزب اللهی روی جلیلی تاکید دارن در حالی که اینجا بحث بر روی رئیسیه و جلیلی باید برای به دست آوردن پایگاه مهمتری کنار بکشه، نباید عین سال 92 خودخواهی و توهمات به ظاهر آرمان خواهانه مانع وحدت و تعاون بشه؛ تازه اون بخشی از جامعه که مخالف رئیسیه باید بدونه که رئیسی در هر شرایطی بهترین گزینه انتخاباته و واقعا انسان شایسته و قابیله و عملکرد قابل قبول و دورنمای خوبی هم میشه از عملکرد قبلیش ترسیم کرد، نکنه از سر لجبازی و بی فکری رآی هامون رو سمتی بببریم یا اساسا رای ندیم که دیگران بتونن بعدا سوء استفاده کنن و دودش تو چشم خودمون بره!)

 

ثانیا"، همتی یه رای زیر 4 میلیون احتمالا بیاره ولی رضایی رقیب بسیار جدی ای برای همتی تو مقام دوم شدنه، چون اساسا موضوعی رو مطرح کرده که رای بیارش باالاست، موضوع یارانه 450 هزار تومنی و حقوق به زنان خانه دار(موندم زنان خانه دار واسه چی باید حقوق بگیرن اونم از دولت!!)

 

ثالثا" مشارکت به احتمال زیاد، پایینه، حدودا 40 تا 50 درصد؛‌ عمده دلیل کاهش مشارکت در درجه اول و مهمترین دلیل بحث کروناست، در درجه بعد بحث عملکرد و وعده های دروغین و اشتباه دولت حاضره، و یه بخش کوچیک شاید نهایتا 2 تا 3 میلیون هم موضوع رد صلاحیت و داغ نبودن رقابته، چون عملا شخصیت قابلی تو انتخابات جز رئیسی و جلیلی حضور نداشتن و واقعا مهرعلیزاده و همتی شخصیت ریاست جهوری ندارن؛

 

رابعا" احتمالا جلیلی که به نفع رئیسی کنار میره، تو دولت میشه معاون اول ولی زاکانی و اونیکی بر میگردن مجلس، قاضی زاده رو منظورمه.

 

خامسا" نباید توقع معجزه از دولت رئیسی داشت فقط باید انتظار داشته باشیم کمی مسائل با سرعت بیشتری پیش بره، بهبود نسبی تو اوضاع اقتصادی و فرهنگی و سیاسی شاهد باشیم، واسه این میگم نباید انتظار معجزه داشت چون بدنه مردم، و ساختارهای اجتماعی و سیاسی این مملکت به صورت جا افتاده ای فشله و تغییرات رو به نفع خودش میکنه و دوباره خروجی همان خواهد شد که بود و قاعدتا تو این بستر بهترین برنامه ها هم ممکنه به انحراف کشیده شن ولی باز یه کارهایی انجام میشه که قابل لمسه.

 

سادسا" دولت روحانی اونقدرا هم فاجعه و خسارت نبوده، به هر حال هر دولتی و اساسا هر مدیریتی رویکرد و توجه خاص و انرژی عمده ش رو به سمتی متمایل میکنه و طبیعتا از سمت دیگه غافل میشه ولی به هر حال تو این شرایط سخت به خصوص اقتصادی و بین المللی و خاصه شرایط کرونا این کشور رو اداره کرده و پیش برده، اوضاع اونقدرا هم خراب نیست واقعا، نباید بی انصافی کرد، هر چند معتقدم میتونست بهتر باشه.(واقعا اداره کردن یه مجموعه یا کشور خیلی خیلی کار سختیه و نمیشه کنار نشست و هی نق زد و ایراد گرفت)

 

سابعا" تو خیلی مسائل باید ببینیم منافع کوتاه و بلند مدتمون کجاست، از طرفی باید ببینیم اونهایی که نمیخوان سر به تنمون باشه دارن چی میگن، پس خیلی بهتره که برای بهتر کردن وضع فعلی و کور کردن چشمای بدخواها و احمقا و خائنا حتما انتخاب درستی داشته باشم، بدون غرض، بدون مرض، بدون لجاجت و بدون بی منطقی!

 

خدا آخر و عاقبتمون رو ختم به خیر کنه.

 

+ هرجا مخالفتی داشتین دوست دارم اینجا بنویسین، خوشحالم میکنه بدونم چرا مخالفین یا موافقین. 

۲۴ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۳۷ ۱۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۸
این جانب

عصبیت

تا وقتی جوونیم و یه خورده چیز میدونیم یه وقتایی پیش میاد که به چیزهایی که اعتقاد داریم میرسیم، و فکر میکنیم اعتقاد ما حق محضه و با عصبیت خاصی باید تحت هر شرایطی بر اساس اون اعتقادمون عمل کنیم، ولی وقتی پا به سن میذاریم و میفهمیم که هیچی نمیدونیم، کمی با ملاحظه بیشتری نسبت به اجرای اعتقادمون رفتار میکنیم.

 

 

+ من واقعا از ثبت این یادداشت ها، صرفا قصد تلنگری دارم، نه تحمیل چیزی؛ اگرم حرفی میزنم از باب بیشتر دونستنه نه القای ندانسته هام، اگه قبل تر ها بود با تندی و حرارت خاصی جواب میدادم (جوری که دهن مَهَن طرف و آسفالت نمیکردم ولش نمیکردم) ولی الان علاقه مندم بیشتر سوال بپرسم و بیشتر بفهمم؛ همین.

 

++ چون اغلب خواننده های این وبلاگ دختران عزیزم هستن به همه دخترای گلم این روز رو (البته دیروز که مثل امروز نیست،‌ هر چند هیچ روزی مثل امروز نیست) تبریک میگم :)) ان شالله عاقبت به خیر و سلامت باشید و همسرهای خوبی برای شوهرانتون بشین

۲۳ خرداد ۰۰ ، ۰۸:۲۳ ۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۴
این جانب

پروستات

یه عزیزی نقل میکرد، برای پیگیری درمان پروستات پدرشون رفته بودن دکتر، از قضا یه صفحه از دفترجه مونده بود که دکتر تو اون صفحه آزمایش نوشتن و تا اومدن دارو بنویسن برگه تموم میشه و این عزیز برای اینکه راه بذارن جلوی آقای دکتر دفترچه مادرشون رو میدن که تو اون بنویسن، دکتر دست به قلم میشه که بنویسه یهو یه مکثی میکنن، ازشون میپرسن چی شد، دکتر میگن من داروی پروستات رو تو دفترچه یه خانم بنویسم داروخانه چی به من نمیخنده؟!؟!

 

حکایت ما هم همینه، تو یادداشت قبلی من از پروستات حرف زدم ولی دوستان تمایل داشتن راجع به پاپ اسمیر حرف بزنیم، باور کنین بعضی وقت ها بعضی از ماها یادمون میره به جای حل کردن موضوعی که داریم راجع بهش حرف میزنیم، نباید با مغالطه و فرافکنی بحث رو به سمتی ببریم که اصلا ربطی به موضوع نداره؛ این مساله رو تو مناظره هم میشد دید، یکی از مشکلات مربوط به میزان حجم نقدینگی میپرسید، اون یکی میزد به صحرای سینا از مدرک تحصیلی طرف ایراد میگرفت ....

 

میخوام بگم این منش و این نوع مشی رو میشه تو خیلی جاها و خیلی از رفتارهای خودمون هم ببینیم و عملا نمیشه ایرادی به دیگران گرفت تا خودمون مبتلا به اون ایرادیم!

 

+ تو بورکینافاسو چند روز پیش 114 نفر کشته شدن، بهتره بگم به قتل رسیدن؛ قاتلینشون دست نشونده های همین دولت های کراوات زده و غربی به ظاهر متمدن و پیشرفته ن که پیشرفتشون رو تو قتل و کشتار و عقب نگهداشتن سایر اقوام میدونن؛ خدا ذلیلشون کنه!

اگه مثلا تو فرانسه دو نفر ترور میشد الان جامعه جهانی خودش رو جر میداد که چه مصیبتی اتفاق افتاده ولی تو یه کشور فقیر این همه انسان به قتل رسیده واسه هیچ کسی اهمیت نداره؛

خدا یا ما رو ببخش!

۱۷ خرداد ۰۰ ، ۰۸:۲۲ ۳ نظر موافقین ۸ مخالفین ۴
این جانب

انتخابات

کلمه انتخابات، جمع مونث سالم باید باشه، درسته؟

 

انتخاب رئیس جمهور هر چهار سال یکباره، یه مشخصه خیلی خوبش اینه که بیشتر از دو دوره پشت سرهم هم نمیشه  منتخب شد...تازه بعد از پایان دوره کلیه حقوق و مزایاش قطع میشه.

 

بعضی وقتها به این فکر میکنم، از انتخاب رئیس جمهور خیلی خیلی مهمتر، انتخاب زنه، چرا تو انتخاب رئیس جمهور اوون همه محدودیت هست، کلی برنامه ارائه میده، کلی تلاش میکنه و نهایتا هشت ساله کارش تموم میشه، حقوقش قطع میشه ولی تو انتخاب زن، محدودیتی نداره، از ارائه برنامه خبری نیست و امکان جبران خسارت هم تقریبا نداره و تازه کلی هم بدهی ایجاد میشه که حتی بعد از مرگ ش هم ورثه ش میتونن مطالبه ش کنن، واقعا چرا؟؟

 

+ آقایون! لطفا تو انتخاب زن خیلی دقت کنین، اولا زیربار تعهدی نرید که بعدا زیرش بزائید، زیربار مهریه بالای ۱۴ سکه بهیچ وجه نرید، ثانیا مراقب باشید از خانواده خوبی زن بگیرید و الا دهانتون آسفالته

+ خانومها! تورو هر کی دوست دارید انقدر شوهرهاتون رو عذاب ندید و اذیت نکنین

 

بعدا نوشت: خیلی علاقه مندم بدونم اون عزیزانی که منفی دادن چرا با این مطلب مخالفین؟؟ واقعا دلیلی دارید؟؟ 

۱۴ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۴۸ ۱۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱۶
این جانب

مافیا

تو مسابقه مافیا، رئیس مافیا برای اینکه شناسایی نشه، ممکنه بعضی وقت ها رای به خروج یکی از اعضای مافیا بده تا وضعیت خودش رو سفید نگه داره!

۱۰ خرداد ۰۰ ، ۰۷:۴۸ ۷ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۶
این جانب

مدعّی

به تجربه بهم ثابت شده، بیشتر کسایی که ادعا میکنن، تو درون و واقع امر بیشتر شبیه طبل توخالی ای هستن که به خودشون برسه عکس ادعاشون عمل میکنن، نمونه زیاد تو ذهنم دارم:

 

  1. بعضی هستن خیلی ادعای دینداری میکنن، ولی من زیاد میشناسم اونایی که ظاهر دینداری دارن ولی از انجام هیچ کاری حیا نمیکنن و خیلی ها هم هستن ظاهرشون اصلا نشون نمیده ولی رفتار و کرداری دارن که عمق دینداریشون و نشون میده.
  2. بعضی ها هستن که از همه چی مینالن، از گرونی مینالن، هی دم از نداری میزنن، ولی یک روز اگه کرایه یکی از مستاجرهاشون عقب بیافته دنیا رو سر مستاجرشون خراب میکنن و حاضر نیستن یک قرون به یکی از مستاجرهاشون تخفیف بدن.
  3. خیلی ها هستن همیشه طلب کارن، همیشه حق به جانب هستن، همیشه توقع دارن ولی برای خودشون هیچ تکلیف و مسئولیتی قائل نیستن و برعکس خیلی ها هستن که خیلی صادقانه و جهادی کار میکنن و کلی خیر میرسونن بدون هیچ ادعایی، تازه کلی هم پشت سرشون حرفه که دارن میبرن و میخورن در حالی که اصلا اینطور نیست.
  4. بعضی ها هستن که ادعای آزادی میکنن، ادعای دموکراسی میکنن ولی تا وقتی براشون آزادی و دموکراسی و رای مردم مهمه که منتخب، اونها باشن و اگر رقیب انتخاب شد، همه چیز فرمایشی، مسخره و مهندسی شده است.(توی سوریه بالغ بر 80 درصد مردم شرکت کردن، از این 80 درصد نود و پنج درصد به بشار اسد رای دادن، اون وقت مثلا رسانه هایی که ادعای آزادی و دموکراسی دارن به سخره میگیرن و این رای گیری رو عین دیکتاتوری میدونن و یا مثلا سال 88 خودمون رئیس جمهوری با 25میلیون رای بیاره، به جای تمکین به رای مردم فرمان میدن که بریزین تو خیابونها، چون به ما رای ندادن!)
۰۸ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۲۳ ۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۶
این جانب

به چه جور آدمی کمک کنیم؟

یکی از آشناها دست ش تنگه، زن و بچه ش هم مریضن، با خاطر همین بهش هر چند وقت یک بار کمک میکنیم؛ اون روز شنیدم هزینه آزمایشش شده 800 هزار تومن، خب گفتم بنده خدا از کجا بیاره همشیره سه میلیون ریختن به حسابش ...

یکی دو روز بعد از اقوام که تو بیمارستان خصوصی کار میکنن خبر دادن که همین فلانی اومده اونجا آزمایش بده، من به حاج خانم یه نگاهی کردم گفتم مگه بیمه نیستن؟ گفتن چرا بیمه ن ولی خانم ش میگه دکترای بیمه خوب نیستن، میره خصوصی؛

 پرسیدم آزمایشگاه چرا میره خصوصی؟؟ اون که فرقی نداره که (هرچند دکتراشم فرق ندارن) که حاج خانم جوابی ندادن و فقط سر تکون دادن!

 

خیلی عصبانی و ناراحت شدم، با خودم گفتم من که شکر خدا به فضل حضرت حق هم وضعیت مالیم خوبه، هم بیمه تکمیلی خوبی دارم و تقریبا پولی نباید بدم، میرم بیمارستان و درمانگاهی که بیمه است، حتی برای تست کرونا با اینکه بیمارستان خصوصی قرارداد داشتیم میرفتم این مراکز بهداشت و طرح شهید سلیمانی یه صف مختصری وایمیسادم و کارمو رو انجام میدادم و کلی مورد مشابه این، بعد این خانم که مستاجره، مریض هم هست، درآمد کارگری ساده ای هم داره پا میشه میره بیمارستان خصوصی آزمایش بده!!!

 

واقعا ناراحت کننده است، یه وقتایی فکر میکنم کمک بیش از حد ما ممکنه ایجاد توقع و عادت کنه، و عادت اونم به کمک گرفتن و بی حساب خرج کردن انگیزه کمک کننده رو خیلی کم میکنه.

 

با اینکه با خودم همیشه این سوال بوده که خیلی ها واقعا شایستگی کمک گرفتن ندارن و خودشون باعث بدبختی و مشکلاتشون هستن، ولی باز دلم نمیاد و باز سر بزنگاه کمکشون میکنیم، درسته وظیفه خودمون میدونیم کمک کنیم ولی واقعا همون قدر که ما وظیفه میدونیم اونها هم باید وظیفه شون بدونن که درست خرج کنن!

۰۱ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۵ ۶ نظر موافقین ۱۵ مخالفین ۴
این جانب