۹ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

رهن و اجاره

ما یه خونه کوچولو تقریبا پائین شهر داریم، که اجاره ش دادیم؛ امسال خانم مستاجر گفت نمیتونه کرایه بده و میخواد تخلیه کنه، ماهم سخت نمیگیرم، هر وقت کسی نخواد قبول میکنیم و یک ماه جریمه و اینا ازش نمیگیریم ...

خونه رو با یه رهن معقولی اجاره ماهی 2.5 کرایه داده بودم، گفتم با همون رهن فوق ش آگهی میکنم 3.5 و بعدش تخفیف میدم 3 میلیون؛ 

تو دیوار اگهی که ثبت شد دیدم انقددددر زنگ خورد گوشیم خاموش شد؛ سریع آگهی رو برداشتم فرداش رهن و بالا بردم اجاره رو هم گذاشتم 4.5 باور کنین باز زنگ میخورد، چند نفر بودن ندید خواستن، گفتن واسه ما بذار کنار ... بالاخره سه نفر رفتن و دیدن و سه تاشون هم گفتن ما میخوایم؛ منم مونده بودم این وسط، یکیشون گفت من بیشتر میدم ...

منم گفتم به اولین نفری که زنگ زد میدم، همین کارم کردم

یه آقای 65 ساله بود خیلی تمیز و با شخصیت بود، و خودش گفت نصف خونه سعادت آبادم رو به نام خانمم کردم، نصف دیگه شم با مهریه بالاکشید و من تو این سن مستاجرم ...(در حالی که 5 تومن هم میرفت دادم 4 میلیون، طرف خودشم نخواست ولی من رهن رو هم کم کردم براش)

جالب اینجا بود، تو راه که داشتم میرفتم یه خانمه زنگ زد گفت من پزشکم، گفتم دارم میرم قولنامه کنم، گفت من بیشتر میدم زنگ بزنین بگید منصرف شدین!!(تازه خونه رو ندیده بود!)

یه خانمه دیگه زنگ زد، گفت آقا تو رو خدا فسخ کنین به ما بدین! ما اول دیدیم و زنگ زدیم، گفتم خانم شما به من زنگ نزدین، گفت به شوهر بیشعورم گفتم زنگ بزنه ها رفته بود مسافرت پشت گوش انداخته، تو رو خدا به ما بدین خونه رو ...

 

+ عمده دلیل این افزایش، بالا رفتن بیش از حد نقدینگی تو جامعه است، انقدر حجم پول بالاست که اجناس رو داریم به چند برابر قیمتی که ارزش دارن میخریم؛

 امروز آقای خامنه ای خدا پدرشو بیامرزه نامه مهمی به مجلس دادن، واقعا به جا و درست بود.

۳۰ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۳۱ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۷
این جانب

بچه های بیچاره

دیروز دوباره زن همسایه با شوهرش دعوا راه انداخت، جیغ و داد و شکستن وسایل و در اومدن صدای شوهره که تقریبا هیچ وقت صداش در نمیومد... این وسط بچه هاش التماس میکردن به باباش که تو رو خدا دعوا نکن، صدای جیغ و گریه بچه ها به وضوح شنیده میشد و من مثل دختر بچه ها این ور دیوار فقط اشک میریختم ...

 

شب خوابم نبرد،‌ بی بهانه اشک میریختم،‌ همش دلتنگ بابام بودم؛ نصفه شب شبکه دو یه فیلم سینمایی گذاشت به اسم کفش های‌آهنی، یه فیلم روسی راجع به جدا کردن یه بچه از پدرش، توسط مادربزرگ مادری و دادگاه و کارشناسانی که همه زن بودن و به ناحق پدری رو از فرزندش جدا کردن، من با دیدن این فیلم هم فقط اشک میریختم...(جالبه روزش هم فیلم خانم دات فایر رو دیدم که مردی مجبور شده برای دیدن و بودن کنار بچه هاش خودش رو در نقش یک پیرزن پرستار جا بزنه ...)

 

دلم برای اون بچه ها میسوزه که به خاطر خودخواهی و حماقتهای برخی والدین، یا قوانین احمقانه حضانت عذاب و سختی میکشن و نمیتونن از زندگیشون اونجور که باید لذت ببرن.

 

 

۲۷ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۰۵ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۴
این جانب

بانو قدس!

مستند بانو قدس، زن امام رو چند شب پیش شبکه مستند نشون داد، نمیدونم دیدید یا خیر، اما چند نکته جالب داشته که علاقه مندم در ادامه بهش بپردازم:

  • علاقه روحانیون به دخترهای بازاری جالب توجهه، اینکه یه آخوند چندین ماه خواستگاری یه دختر بازاری ای بره که نه دیده نه شناخته خیلی برام جالبه! (من خودم با وجود تعدد خواستگاری های که رفتم هر جا خوشم نمیومد یا طرف ناز میکرد، میرفتم سراغ کسه دیگه و نمیتونم بپذیرم یه مرد خودش رو خفیف کنه و با وجود مخالفت اصرار به ازدواج با یه دختر بکنه )
  • خیلی ها تو نامه های امام به تصدق و مکالمات عاشقانه اونها استناد میکنن در حالی که علاقه این خانم به همسرش نبوده و دو تا بچه ش رو به مراتب بیشتر از شوهرش میخواسته که در جای جای این مستند داره ازش حرف میزنه و جایی از تصدق های یک طرفه شوهرش پاسخ داده نشده و همه جا صرفا تحمل شوهر یا نهایتا همراهیش بیان شده.
  • جالبه این خانم وقتی رفته پاریس(نوفل لوشاتو) براش مطلوبیت داشته، تازه خوشحال شده، نه به دلیل شرایطی که انقلاب و شوهرش میتونسته پیدا کنه، بلکم به خاطر فضای اون کشور و علاقه ش به فرانسه؛ توی مستند دیگه جالبه زن شهید مهدی عراقی هم وقتی شوهرش میره فرانسه برای همراهی امام منتظر بوده شوهرش از اونجا لباس و عطر و این چیزا بخره (زن ها دراین حد عمیق و تو باغن)
  • از همه جالب تر در بحبوحه فشارهای اقتصادی و جنگ تحمیلی شوهرش رو که رهبر مستضعفان جهانه مجبور میکنه برای عمل چشم خودش بفرستتش فرانسه و اونجا یه عمل جراحی که تو ایران میشده رو انجام داده...
  • وضعیت اعتقادی و ظاهری زن و عروس و نوه ها و نتیجه های امام خیلی روشنه... به نظرم اعتقادات پدربزرگ و مادربزرگشون تو رفتارهاشون اثر گذاشته ...

+ الان دوستان ممکنه باز متهم کنن به زن ستیزی، متاسفانه بیان واقعیت و استناد به شواهد متقن رو هم برخی تاب نمیارن.

++بنظرم تقدیس مطلق پدیده یا فردی، باعث ایجاد بی اعتمادی به مبانی اون پدیده یا فرد میشه، ببینین من اساسا به اینکه پدیده یا موجودی کامل و بی نقص باشه اعتقادی ندارم، تازه فرض هم کنیم عصمتی وجود داره، برای یه تعداد خاص ادعا شده؛ لذا باقی افراد نه معصومن و نه کامل،‌ هیچ کسی بری از عیب و نقص و ایراد نیست، پس لطفا هیچ کسی رو انقدری بالا نبرید که وقتی واقعیت هاش عیان شد، مقلدین و پیروانش سرخورده بشن و تقدس و کمالش خدشه دار بشه و بالتبع اعتقادات مردم نسبت بهش و نسبت به مبانی ای که بر اون اساس مقدس شدن سست بشه.

۲۳ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۴۴ ۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۴
این جانب

توهم

خیلی از ما، خیلی وقت ها فکر میکنیم درست میگیم، خیال میکنیم درست فکر میکنن، توهم میزنیم که حق با ماست...

 

ذهن های خیال پرداز، احساسی و دور از تعقل و منطق اغلب توهم حق پندارانه ای دارن، دیگران رو متهم به همه چی میکنن،‌ با هر ادبیاتی به شما میتازن و جالبه آخر شما رو متهم به اون صفاتی میکنن که خودشون مبتلا بهشن 

 

از اصول و مبانی فکریشون فقط به نفع خواسته های خودشون برداشت میکنن، مصادره به مطلوب کردن، تفسیر به رای کردن و مغالطه هم که جزئی از ساختارهای ذهنی و اعتقادیشونه ...

 

برای آدم هایی که اینطورن خیلی ناراحتم، اینها بیشتر از اینکه نقشی تو اثبات ادعاشون داشته باشن آدمهای دیگه رو از اعتقاداتشون متنفر و منزجر میکنن، و این خیلی بده! 

و جالبه با دیدن این نتایج باز خیال میکنن که کارشون درسته...

۱۶ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۱۱ ۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱۰
این جانب

فرار شهین دخت

فیلم خارج شدن چند نفر از زنان مسئول این مملکت از برنامه ی زنده شبکه افق موقع طرح چند پرسش رو فکر میکنم خیلی ها دیدن، امروز هم روزنامه ها بهش پرداختن، من به رفتار ایشون کاری ندارم،‌ تجربه ای که خودم سالهاست در برخورد با آدمهای مختلف مدعی بهش رسیدم اینه:

 

به نظرم رایج ترین عکس العمل آدم هایی که در مقابل سوال منطقی پاسخی ندارن، حذف و فراره؛ شخصا خیلی ها رو دیدم که از جواب دادن طفره رفتن، از سوال هایی که قوت داشته فرار کردن چون نتونستن جواب بدن و از این تجربه یاد گرفتم هر وقت کسی در برابر سوال یا شبهه ای پاسخی نداشت بدون که بر حق نیست، حالا میخواد اون طرف بهت فحش بده، مسخره ت کنه،‌ حذف ت کنه، محدودت کنه، مسدودت کنه، بی محلی کنه و امثال این نشونه ای بر ناحق بودن اونهاست و حقانیت تو.

(البته ذکر این نکته لازمه که بگم یه وقتایی ما توان و علم لازم برای دفاع از موضع حقمون نداریم، این با وقتی که طرف منطقی نداره برای دفاع و دلیلی برای اثبات نداره و از حربه حذف و تمسخر استفاده میکنه جداست، چون اگر حتی حق هم باشیم و توان اثبات ش رو نداشته باشیم با توهین و تمسخر و حذف کردن با طرفمون مقابله نمیکنیم، و این فرق حق و ناحقه  )

 

۱۳ بهمن ۰۰ ، ۱۰:۰۷ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۴
این جانب

محمدرضا پهلوی

شاهنشاه (به قول خیلی ها خدابیامرز)، سالها شاه این مملکت بود،‌ بعضی وقت ها فکر میکنم اگر الان حکومت پهلوی بود جامعه ما به لحاظ اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی کجا بود،‌ این سوال مهمیه ولی الان موضوع من نیست، بیشتر از اینکه بخوام راجع به این حرف بزنم راجع به خدماتی که شاه داشت میخوام حرف بزنم، تاجایی که همه میدونیم بیشترین و بهترین رابطه رو شاه با امریکا داشت و قطعا از این قِبَل منافعی زیادی برای امریکا داشته و همینطور برای کشور؛ 

ولی من هیچ وقت نمیتونم فراموش کنم امریکایی که این همه شاه بهش خدمت کرد رو در نهایت خفت اجازه ورود به کشورش رو نداد و در یک بیمارستان روانی بستریش کرده باشه، اگه امریکا هییییچ کاری هم نکرده باشه به خاطر این بی حرمتی ش به شاه یک مملکت که سالها در خدمتش بوده مستحق بی اعتمادی و نفرته؛ نمیشه از امریکا توقع دوستی داشت، نمیشه بهش اعتماد کرد، نمیشه بهش نفرت نداشت، اونها به محض اینکه مهره هاشون به دردشون نخورن عین یه آشغال باهاشون برخورد میکنن، مگه رضا خان اینطوری نبود؟

 

۱۱ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۱۹ ۴ نظر موافقین ۸ مخالفین ۵
این جانب

پر و پاچه ناموس!

توی فضای مجازی به خصوص اینستاگرام،‌ صفحات زیادی موجوده که یا فیلم درست میکنن،‌ یا آموزش روسری گره زدن و سفره آرایی و نشون دادن جشن عروسی گرفته حتی تو اتاق خوابشون هم از این عمومی سازی و خود نمایی در امان نمیمونه ...

 

من با زن هایی که ظاهرا روسری سرشونه، یا اساسا نیست و خودشون رو نمایش میدن کاری ندارم(چون راستش حوصله جواب پس دادن راجع به زنها رو ندارم)، روی صحبتم شوهرها و برادرها و پدرهای اینهاست، که عکس و فیلم و ادا و عشوه زن و خواهر و دخترشون رو همه دنیا میتونن ببینن و ضبط کنن، خیلی نمیتونم بفهممشون، مخصوصا اونایی که برای نمایش پر و پاچه زناشون همراهیشون هم میکنن!

 

زن ها نمیدونن، هر چند میدونن ولی مردها میدونن که چه چیز زن برای بقیه مردها جذابه و نگاهشون به اون زن و اون حالت چطوره، بازم راضی به اون کارا میشین؟؟

۰۹ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۱۴ ۱۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۴
این جانب

دختر حزب اللهی نما!

یکی از همکارام با اینکه سن و سال کمی نداره ولی هنوز تو انتخاب همسر مشکل داره، چند روز پیش داشتیم باهم حرف میزدیم یهو گفت من دنبال دختر مذهبی و حزب اللهی ام(حالا خودش و خیلی دوست داره متجدد و به روز نشون بده و البته روحیاتش رو میدونم که نمیتونه طاقت بیاره)

 

بهش گفتم پسر خوب تو ازدواج با توجه به روحیات خودت اصلا سمت دختر حزب اللهی و مذهبی نما نرو،  به تو نمیخورن، اصلا به حجاب و اینا زیاد بها نده، اینا ظاهره، فرعه؛ ممکن برات تو نگاه اول جذاب باشن ولی برخیشون ادا اطوارشون بیشتره، اینایی که سنجاق روسری میزنن و روسری رنگی پنگی میپوشن، چادر قجری میپوشن و کلی اصرار دارن تو چادر هم جذاب و خوشگل و ناز و شیک باشن و چپ و راست اهل هیات و میئتن و ادعا شون فقط حجابشونه، به درد تو نمیخورن، برو دنبال یه دختری که معمولی باشه،‌ دختری که ادا و اطوار و ادعا نداشته باشه،‌ دختر معمولی و ساده ... اونا بدون ضرر و ادعایی زندگی میکنن ... نه ادعا دارن، نه ادا ...

 

متاسفانه بین بخشی از جامعه حجاب و ظاهر معیار و ملاک مهمیه، تاکید میکنم بخشی از جامعه فکر میکنه طرف با حجابه خیلی آدم درستیه،‌ برخی از اینایی که چادری هستن درست فردای عروسیشون چادر مادر رو میذارن کنار،‌ برخی دیگه هم که اصرار و پافشاری دارن و فکر میکنن خیلی مقدسن چنان با چند تا حدیث و روایت دهنتو آسفالت میکنن و ادعای مذهبی بودنشون میشه که به غلط کردن میندازنت، استثنا هم توشون هستا ولی ریسک نکن؛ برخی از این مذهبی نماها اندازه ادعاشون خیلی قابل اعتماد نیستن، چون خوب بلدن دین رو به نفع خودشون مصادره کنن! اینا مذهبشون کلا دین و خدا رو چپ و راست به نفع خودشون تغییر داده، این همه اضافه من درآوردی رو تو مذهبشون نمیبینی، دیگه تو که کسی نیستی به نفع خودشون چپ و راستت نکنن...

اتفاقا آدمای معمولی خیلی عمیقتر دیندارن و خیلی درستکارترند.

 

اینا رو من به پسره گفتم، هر چند میدونم فایده نداشت، تا خودش با چشمای خودش نبینه باور نمیکنه

 

+ حسب تذکر دوستان در راستای تلطیف و اصلاح متن اقدام شد، ان شالله دیگه نقصی نداشته باشه و مورد قبول واقع بشه.

۰۵ بهمن ۰۰ ، ۰۸:۵۶ ۲۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱۰
این جانب

مستراح

به ضرس قاطع میتونم ادعا کنم یکی از بزرگترین نعمت های این دنیا قابلیت و امکان رفتن به مستراحه؛

 

تصور کنین، نمیتونستیم بریم مستراح، همه سموم تو بدنمون میموند که فکر نکنم بیش از یکی دو روز دوام میاوردیم و تمام.

 

وقتی ما خورد و خوراک سالمی داریم، یعنی ظاهرا سمی نمیخوریم، پس چرا سمومی برای دفع داریم؟

 اینا تازه برای غذاهای جسمیه، خدا میدونه چقدر غذای روحی مسموم و غیر مسموم میخوریم ولی کمتر پیش میاد که دفعش کنیم، یا اشتباه دفعشون میکنیم.

 

به نظرتون مستراح روح کجاست؟چطوریه؟

 

+ کاش میگفتین چرا منفی دادین؟ دلیل دارید؟؟

۰۲ بهمن ۰۰ ، ۱۳:۴۵ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۸
این جانب