نکات متأهلی شماره یک :: یادداشت های اینجانب

نکات متأهلی شماره یک

یه شوهر بیشتر از اینکه لباس سکسی و جذاب و آرایش غلیظ جذبش کنه، از زنش احترام و اطاعت میخواد.

اگه جایگاه و حرمت مردت رو حفظ نکنی جذاب ترین زن دنیا هم تو چشم مردش جایی نداره و جاشو میده به چیز دیگه ...

۰۰/۰۴/۱۰

این جانب

نظرات (۸)

۱۰ تیر ۰۰ ، ۰۹:۲۱

پوریا قلعه

اره موافقم

ممنون

۱۰ تیر ۰۰، ۰۹:۲۸

پاسخ:

خدا کنه دخترهایی که ازدواج میکنن بفهمن اشتباهاتشون کجا بوده و راه و عوضی نرن، بجای احترام به ظاهرشون نرسن و خودشون و حق بجانب بدونن

۱۰ تیر ۰۰ ، ۱۷:۱۰

آقای سین

غرور مرد همه چیزشه...

۱۰ تیر ۰۰، ۱۸:۱۸

پاسخ:

دقیقا

متاسفانه خیلی از خانم ها نمیدونن و غرور مرد رو له میکنن اون موقع توقع زندگی خوب هم دارن!

از عوارض طلاق هم همین خدشه به غرور مرده و بسیار نابودکننده است در حالی که همچین عارضه ای بر زن مطلقه وارد نیست

۱۱ تیر ۰۰ ، ۰۴:۰۶

مهدی

دیگه مرد ها هم یا باید خودشون یاد بگیرن احترام خودشون رو نگه دارن یا این که انقدر خدشه دار بشه وجودشون تا متوجه بشن.

۱۱ تیر ۰۰، ۱۰:۴۴

پاسخ:

احترام خود نگه داشتن حرف درستیه ولی موضوع اینه که زن ها درک غلطی از احترام گذاشتن دارن و فکر میکنن همه چیز برابر و متانسبه در حالی که اصلا اینطور نیست

۱۱ تیر ۰۰ ، ۱۱:۱۶

سارا سماواتی منفرد

سلام

بعید می دانم اون احترام و جاذبه ای که بخواهد بواسطه ظاهر آدم باشه ماندگار باشه و این مساله مرد و زن ندارد .

احترام واقعی و حقیقی باید به شخصیت و انسانیت باشد ولی با سفسطه هم نمیشه منکر جاذبه های ظاهری و احترام به خود شد.

در ضمن احترام بین دو انسان باید متقابل باشه و طرفین باید جایگاه و حرمت یکدیگر را حفظ کنند و این ممکن نیست با نگاه از بالا و برخورد تحقیرآمیز .

۱۲ تیر ۰۰، ۱۰:۱۷

پاسخ:

سلام

فرمایش مشا کاملا درسته و من هم خواستم به زبان دیگری همین رو عرض کنم؛

هر چند متاسفانه خیل یاز خانم ها هنوز نمیدونن برای به دست آورد ن قلب و توجه همسراشون باید بهشون احترام بذارن و اطاعت کنن و نه اینکه هر کاری رو بخوان با زور و نیرنگ پیش ببرن و هیچ تبعیتی وجود نداشته باشه .

در مورد احترام متقابل هر چند به معنای یکسان و مساوی قبولش ندارم و این متقابل بودن به معنای یکسان بودن نیست ولی قطعا باید وجود داشته باشه ولی تا یادمون نرفته این زنه که میتونه یک زندگی رو جهنم کنه یا بهشت و مرد همچین قدرتی نداره !

۱۲ تیر ۰۰ ، ۱۸:۱۸

سارا سماواتی منفرد

سلام

احترام باید متقابل و یکسان باشه و دقیقا منظور من این بود حالا شما می فرمایید خانم ها باید بیشتر احترام بگذارند آن چیز دیگری است و حکم کلی نمیشه داد یک زمانی بستگی به شرایط هست و به عوامل دیگری مثل سن همسر و میزان تحصیلات و اینکه چطوری در مورد اینکه کی حرف آخر را باید بزنه باهم به تفاهم رسیده باشند.

اون اطاعته هم باز به شرایط بر میگرده و نوع نگرششون به زندگی مشترک و حکم کلی دادن درست نیست.ر

من فقط نظرم را گفتم همین ...

۱۳ تیر ۰۰، ۰۹:۱۸

پاسخ:

سلام

پیش فرض یادداشت و نظرخواهی اینجا برای تبادل آرا و نظرات مختلفه و الا قطعا اولین نفری که مدعی بی سوادی و نادانیه خود منم، و اگه چیزی می‌نویسم برای بیشتر دوستنه و ایجاد فضایی برای درست کردن و اصلاح دانسته هامونه.

خب من دقیقا از جایی با شما اختلاف دارم که شما احترام بیشتر رو منوط به سن و تحصیلات دونستین، یعنی تحصیلات همسر باعث میشه من به همسرم بیشتر احترام بذارم؟؟؟!

نکته مهمی که وجود داره جایگاه شوهر فی نفسه جایگاه محترمی باید باشه، اساسا حرف آخر رو باید شوهر بزنه نه اینکه با تفاهم به نتیجه ای رسیده باشیم که کی حرف آخرم بزنه، بنظرم اون شوهری که بخواد جایگاه حکمرانی شوهری خودش رو به زن ش تفویض کنه، دیگه اسم و کارکردش شوهری نیست.

درر مورد اطاعت هم همینه، تعریف شوهر اینه که ازش اطاعت بشه و الا اگر حرف شوهر تو زندگی ارزش داده نشه باید فاتحه اون زندگی و شوهر و مرد داشتن اون زندگی رو خوند. و اگه شوهر کارکرد و شأن و جایگاهشو توخانواده از دست بده اولین آسیب به زن خانواده میرسه

قطعا منظور من از اطاعت ارباب رعیتی نیست، منظور روشنی از حفظ جایگاه شوهر وحرف شوهر دارم.

اینکه بدون عقده و عصبیت اینجا نظر می‌ذارید برای من بسیاااار ارزشمند و محترم و گرامیه، ازتون بی نهایت ممنونم و افتخار میکنم به وجود همچین شخصیتی

۱۳ تیر ۰۰ ، ۱۸:۴۸

سارا سماواتی منفرد

سلام

ممنون از شما

شاید منظورم را درست نرسونده باشم مسلما جایگاه شوهر باید حفظ بشه و فکر کنم اکثر خانم ها با این موضوع مشکلی نداشته باشند همانطور که شان و جایگاه زن هم باید حفظ بشه .

اینکه گفتم کی حرف آخر را بزنه بطور مثال دو طرف توافق کرده باشند که با همفکری و مشورت هم تصمیمات زندگیشون را بگیرند و اگه یجایی نتوانستن تفاهم داشته باشند مثلا تصمیم آخر با شوهر باشه .

در مورد اطاعت هم اگه سنتی به موضوع نگاه کنیم قطعا جایگاه شوهر مشخص است و بحث رفتار ارباب رعیتی شوهر با زن در جوامع شهری دیگه با گسترش رسانه ها و ارتباطات امروزی کاملا منتفی هست .

حالا یک سوال ؟

اگه شما یک خانم بودید بطور مثال تحصیلکرده و صاحب فکر و اندیشه و شوهرتان حالا به هر عللی معتاد می شد الان شما باید از اون شوهر اطاعت می کردید؟

۱۴ تیر ۰۰، ۰۸:۱۷

پاسخ:

سلام

اجازه دارم با توجه به مشاهدات خودم با فرمایشتون موافق نباشم؟

اتفاقا به نظرم فکر میکنم اکثر خانم ها با این موضوع مشکل دارن، میدونین چقدر عقده های متوهمانه جامعه زنان دارن که حتی فکر میکنن حق و حقوقشون خورده شده و باید از مردها بگیرنش؟؟ من کم ندیدم از افرادی که این جور عقده ها رو با خودشون حمل میکنن.

میدونین من با کجای بند دوم شما مساله دارم با اینکه میگین مثلا تصمیم آخر با شوهر باشه،‌ دقیقا نکته اینجاست، سر چیزی آدم ها تو تعاملاتشون تفاهم میکنن که اصل و مشخص نباشه ولی اگر تعریف اصل ارتباط و تعریف اصل جایگاه شوهری این باشه دیگه تفاهم کردن و مثلا گفتن معنا نداره؛ یادمون نره تعریف شوهر حاکم بودنه و حاکمی که حرفش رو نخونن و برای حرفش ارزش قایل نباشن دیگه حاکم نیست و نهایتا دیگه توقع شوهر واقعی ازش نمیشه داشت و اون موقع فقط باید نقش تامین کننده مالی یه زندگی رو بهش داد و بس‌!

در مورد اطاعت هم همینه، نگاه سنتی و مدرن داشتن به پدیده ها نافی جایگاه اصیل و واقعی اون نمیتونه بشه، من از جایگاه واقعی و تعریف حقیقی نقش شوهر دارم حرف میزنم نه خیانت هایی که همین رسانه ها کردن و هر مطلب غلط و باطلی رو به خورد مردم دادن....

حالا جواب سوال شما؛

اولا اساسا تحصیلات هیچ ارتباطی با صاحب فکر و اندیشه بودن نداره

ثانیا تشخیص ِ داشتن اندیشه و فکر ممکنه در برخی به نحوی توهم اون باشه جوری که من این پدیده متوهمانه رو در خیلی از زنان تحصیلکرده حوزوی و دانشگاهی دیدم، انقدر کثیر بوده که خیلی نمیترسم بگم عمومیت داره؛ میدونین منظورم چیه، این تحصیلات توهم فهمیدگی و صاحب فکر بودن رو برای خیلی ها آورده و این خیلی خطرناکه ...

ثالثا اگر زن زن باشه شوهر معتادش رو میتونه به راه بیاره،‌شوهر ی که اساسا میافته به دام اعتیاد باید مورد حمایت قرار بگیره، قطعا اعتیاد شدید منظورمه که عقل و فکر رو زایل کرده وگرنه من معتادهایی رو میشناسم که هنوز عقل و هوششون کار میکنه ...

مثال شما در رابطه با شوهر معتاد مثالی نبود که منظور این یادداشت باشه، قطعا کسی که معتاده در نگاه اول مشکلی داره که خانواده ش به خصوص زن ش باید تمام قد در حمایت و کمک بهش بیاسته نه اینکه بذاره ول کنه بره و شوهر رو تنها بذاره ...

تو یاددشت بعدی از مسائلی حرف میزنم که این فرمایش شما رو هم پوشش خواهد داد

۱۳ تیر ۰۰ ، ۲۲:۴۷

وفا

چه قدر مرد سالارانه !

۱۴ تیر ۰۰، ۰۷:۵۹

پاسخ:

این مطلبی که امروز ازش به عنوان مرد سالاری یاد میشه کمینه انتظار واقع گرایانه از یک رابطه سالمه ...

۱۹ تیر ۰۰ ، ۰۸:۰۴

تنها راه نرفته

سلام

مطلب جالبی بود.

بله درسته زن باید مطیع مردش باشه و غرورش رو نشکنه.

فقط تو بحث اطاعت یه نکته داره که اون اطاعت تا جایی هست که مخالف اطاعت از امر خدا نباشه. این هم لازم بود بیان بشه که نشده بود.

با آرزوی سلامتی برای شما و خانواده تون
خوشحال میشم بیایید وبلاگ ما روی هر مطلبی که دوست دارید نظرتون رو بفرستید:)
مایه افتخار ماست که از نظراتتون بهره مند بشیم.
http://rahenarafteh.ir/

۱۹ تیر ۰۰، ۰۸:۱۱

پاسخ:

سلام

به نظرم این بحث اصلا به اطاعت از خدا نمیرسه، متاسفانه تو عادی ترین و سطحی ترین امور هم اطاعتی نیست، بحث خدا پیغمبر پیشکش!!

فضا و جو غالب تو عادی ترین و بدیهی ترین مسائل تمرد و سرکشی رو داره تروبج میکنه، و الا این زنان سرکش خیلی با خدا و پیغمبر کاری ندارن، ممکنه جلسه بذارن یا از اسلام فقط حجابشو بلد باشن و جوری روشون و بگیرن فقط دماغشون پیدا باشه ولی وقتی به نفعشون باشه مثل پای گرفتن مهریه و نفقه فقط یاد خدا بیافتن و موقع انجام تکالیف خودشون حرفی از خدا به میون نمیاد تازه اون موقع هم میگن وظیفه ما نیست و ما ریحانه ای م و لطیفیم و گوهر وجودیمون مخدوش میشه و ازاین اباطیل!!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد