به نظرم یکی از بزرگترین نعمت هایی که میشه تو دوران تشنج و ناراحتی داشته باشی اینه که یکی و داشته باشی باهاش بشینی یه دل سیر از وضعیت خودت و خودش غُر بزنی و غُر بشنوی!
واقعا میگن غُر زدن عمر رو طولانی میکنه رو باور کردم.
+ ممنونم :)
به نظرم یکی از بزرگترین نعمت هایی که میشه تو دوران تشنج و ناراحتی داشته باشی اینه که یکی و داشته باشی باهاش بشینی یه دل سیر از وضعیت خودت و خودش غُر بزنی و غُر بشنوی!
واقعا میگن غُر زدن عمر رو طولانی میکنه رو باور کردم.
+ ممنونم :)
خیلی وقت ها به این نتیجه میرسم که اگه لال باشم و حرفی نزنم خیلی بهتره...
هر چند اون روز تو تلویزیون گفتن غر زدن عمر رو طولانی میکنه ولی من ترجیح میدم لال باشم.
واقعا محشره
یعنی پارسال تا چندین ماه تحت تاثیرش بودم و همه میدونستن اگر غیبتی نمیکنم و با کسی بد حرف نمیزنم اثر این برنامه است و هر جا یهو از کوره در میرفتم یا حرف بدی میزدم میگفتن فلانی زندگی پس از زندگی!! و من خاموش میشدم
خدا خودش بهمه مون رحم کنه از کارهامون
روزهای ماه مبارک، شبکه چهار، ساعت شش و نیم
اطراف من تعداد قابل توجهی از دختران و پسران مجرد هست، هم در همکاران هم آشنایان و هم اقوام و نزدیکان ...
سن شون از سی و چهل هم رد شده ...
تقریبا همه شون هم مشغول کارن و دستشون به دهنشون میرسه ...
خواستم بگم ...
من اگر داور عصر جدید بودم:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا سلام
خدایا شکرت
خدایا ممنونم ازت بابت همه نعمتهایی که بهم دادی و میدونم نعمتن یا حتی خودم خبر ندارم
خدایا ازت خواهش میکنم قرن جدید رو برای همه مردم دنیا قرنی همراه با برکت، ایمان، توبه، عبودیت، صلح، سلامتی، دوستی، صفا، مهربانی و فهم درست و حقیقی قرار بدی و عاقبت همه مارو ختم به خیر کنی.
الهی شکر، من خیلی خوش بینم به قرن جدید
ان شالله قرن جدید رو با سلامتی و رضایت و برکت و ایمان به اتمام برسونید
اگر قرن قبلی از من یا هر کس دیگه ای کدورتی به دل دارید امیدوارم حلال کنید و ببخشید و با مهربانی و گذشت قرن تازه رو شروع کنید.
دقت کردین، تو اعجوبه ها بچه ها با لمس مادرشون رو میشناسن و در آغوش میکشنشون در حالی که سر باباشون خاک میریزن!
این حجم از تحقیر مرد و پدر تو رسانه ها شرم آور و مخربه
بعضی وقت ها آدمها حوصله هیچ چیزی رو ندارن؛
وقتی حوصله نداری ساده ترین کارها برات سخت و طاقت فرسا میشه، برعکس وقتی سرحالی و ذوق و شوق داری سخت ترین کارها برات ساده میشن ...
یکی از همکارها اومده تو اتاق برگشته بهم میگه خوش به حالت فلانی، فارغ از همه چی و همه جا سرجات نشستی داری حال میکنی!
و من فقط بهش لبخند میزنم، انقدری حوصله ندارم که حتی بخوام یه جمله جوابشو بدم ...
یکی دو تا وبلاگ هست، همه ش و در هر حالی ناله میکنن، غر میزنن، نق میزنن، انتقاد میکنن، وارد و غیر وارد بودنش مهم نیست، همیشه نالان بودنش برام خیلی اذیت کننده بود، دیگه سعی میکنم نرم بخونمشون؛
هرچند حس میکنم خود من هم زیادی دارم نق میزنم، بهتره یکم از وضعیت خوبم شاکر باشم، یکم از اطرافیانم شاکر باشم و ممنونشون باشم، به خصوص خانواده و عیال و کار و بار و زندگی و ... و حتی زن هایی که چپ و راست نسبت بهشون انتقاد میکنم، خداییش نبود زن تو خونه واقعا روح و رنگ و عطر رو از خونه میبره، درسته بلان و رو مخ و مدعی و متوهم ولی نبودنشون قابل تحمل نیست، اتفاقا همون خصلت هاشون باعث میشه که بتونن مردها رو تحمل کنن و کنارشون زندگی کنن، خدایا بابات همه نعمت هات شکر، خیلی چیزا هستن که ممکنه ما فکر کنیم خوب نیستن و لی برامون خوب باشن، پس بابت همه چیزت شکر!
خدایا:
همه مجردها ها رو به زودی زود و خیریت متأهل کن!
همه متأهل ها رو به زودی زود بچه دار کن!
همه بچه دارها رو بهشون بچه بعدی رو بده!
-چیزهای جدیدی نیست که میشنویم، فقط خیلی وقتها یادمون میره که اینا رو شنیده بودیم!
فاصله واشنگتن تا بغداد بالغ بر 10 هزار کیلومتره، پرواز مستقیم تقریبا 19 ساعت طول میکشه که از امریکا بیاد عراق؛
اشغال عراق با ائتلاف 31 کشور به فرماندهی امریکا از جمله انگلستان، لهستان، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و کانادا ( ۲۴۸٬۰۰۰ سرباز از ایالات متحده، ۴۵٬۰۰۰ سرباز از بریتانیا، ۲٬۰۰۰ سرباز از استرالیا) صورت گرفت.
فاصله واشنگتن تا هرات یا کابل هم تقریبا همینه یه هزار کیلومتر شاید دور تر... همین کشورها هم اونطور اشغال کردن و هر روز عروسی هاشون با بمب های امریکایی و انگلیسی عزا میشد
از ویتنام و کره و کشورهای افریقایی از سودان و الجزایر گرفته تا گینه و کشورهای امریکای لاتین که فرانسه و بلژیک و پرتغال و باقی کشور های به ظاهر متمدن ولی در واقع متوحش امروز با جنگ و خونریزی اشغالشون کردن و الانم دارن توشون جنگ راه میندازن هم چیزی نگیم بهتره.
در حالی که بشار اسد تو کشورش از تمامیت ارضی و کشتار مردمش دفاع میکنه
ایران کنار بشار اسد از حمله داعش به مرزهاش و توحش ساخته شده و حمایت شده همین کشورهای غربی داره دفاع میکنه
مردم یمن و بحرین داخل کشورشون دارن از خواسته ها و استقلالشون دفاع میکنن
روسیه با اوکراین مرز مشترک داره و دلیل اصلی حمله و تهاجم نظامیش، به خاطر عضویت اوکراین در ناتو به عنوان پیمانی علیه منافع و امنیت روسیه است، یعنی کِرم رو یکی دیگه ریخته، دوتا کشور رو به جون هم انداخته الان از دور داره دعا میکنه!
هر چند این تهاجم نظامی اصلا قابل قبول و دفاع نیست ولی این اصلا شبیه تهاجمات و ویرانی های کشورهای غربی علیه کشورهی افریقایی و عراق و افغانستان نیست.
+ واقعا آدم حالش از تعفن رسانه هایی که یه عده مزدور بی جیره و مواجب و احمق دارن سر میدن به هم میخوره، گند وقاحت و حماقت و سرسپردگی و حقارتتون دراومده یکم خجالت بکشید و خفه شید تورو خدا!
نوکری غربی ها آخرش عین یه آشغال دور انداخته شدنه، نمیبینید!؟؟!
+ امروز از جلوی سفارت اینگیلیس رد شدم، دیدم پرچم اوکراین رو سردر شون گذاشتن، پدرسوخته تر و پست تر و مکارتر از اینگیلیسا هیچ حکومتی نیست، اوکراین رو انداخته جلو عین گوشت قربونی، الان ولش کرده ولی نشون میده که حمایتش کرده، یا اونیکی فقط از راه دور براش دعا میکنه
تلگرام و اینستاگرام همه اطلاعات شخصی جامعه وسیعی از مردم ایران رو داره، مگه چیزیه؟؟اطلاعاتی مثل مخاطبین و تماس ها، پیام ها و مکان ها و ارتباطات و همه مسائل خصوصی و امثال این ...
تلگرام یه شرکت روسیه و فیس بوک مالک اینستاگرام و واتس آپ یه شرکت امریکاییه که تقریبا تمامی اطلاعات سایبری تک تک افراد این کشور رو دارن، همه پیام ها همه روابط و همه چیو ...
جالبه رسانه های زیادی و جمع کثیری از پیروان اونها امروز دادشون در اومده از طرح صیانتی که حتی اگر محدود کننده باشه باز راه دوری نمیره و لازمه؛
عین تسلط گوگل به عنوان بستر تمامی نرم افزارهای موبایلی که همه چیه مارو رصد میکنه، یادمون باشه گوگل اطلاعات به مراتب خیلی بیشتری از ما رو در اختیار داره ... و الا محض رضای خدا خدمات رایگان به کسی نمیدن...
تا حالا با خودتون فکر کردین امریکا واردات همه چی تا قرص و دارو رو تحریم کرده، چرا خدمات سایبری و اینترنتی شو تحریم نمیکنه؟؟
یا وارد کنندگان و مسئولین واردات دانشمند ما چرا اجازه ورود هیچ کالای امریکایی نمیدن جز اپل و امکانات ارتباطی شرکت های وابسته!؟؟
جالبه همه چیمون رو دشمن هامون بدونن خوبه، ولی حاضر نیستیم با شبکه داخلی خودمون رو وفق بدیم
از اون جالب تر اینه که بالغ بر نود و چند درصد نت چرخی های این مملکت هرز و باطله و علافیه باز نمیدونم به چی گیر دادن!
شبکه ملی اطلاعات از آزادسازی سواحل، از ساخت 4 میلیون مسکن و از ایجاد اشتغال و هزاران چیز دیگه واجب تره، همه میدونیم اطلاعات با ارزش ترین چیز در دنیای امروزه؛ ما داریم مفت مسلم اطلاعات هویتی و کاری و ارتباطیمون رو به امریکایی ها تقدیم میکنیم و جالبه برای محافظین و صیانت کننده هاش شاخ و شونه میکشیم!
نمیدونم چه مرضیه دوست داریم همه چیمون برعکس باشه!
همین امریکای آزاد با تجارت آزادش وقتی شرکت هواوی تو زمینه ارتباطات تو امریکا داشت فعالیت میکرد همه تلاش سیاسی و اقتصادیش و کرد حتی مدیر اون شرکت رو بازداشت کرد، یادتون نیست؟؟
یا شبکه تیک تاک چینی تو امریکا خاطرتون هست تا حد وزیر امور خارجه امریکا نسبت به سانسور و ممنوعیتش واکنش نشون داده شد و اقدام شد و هیچ امریکایی و رسانه امریکایی بابت این محدودست نه تنها انتقاد نکرد که همه همدل منافع ملی خودشون رو میدیدن...
اونا میفهمن ولی ما چی؟؟ ما علاقه به خود زنی داریم، خود فروختگی شده بخشی از فرهنگ ما؟؟
یه جایی باید در مقابل خودفروخته ها از خودمون صیانت کنیم
بعدا نوشت:
تصور کنید، مرزبان های این کشور دست از کارشون بشکن، یا مردم بخوان که مرزبانی ها رو تعطیل کنن و همه مرزها باز و بی صاحب باشن، چه اتفاقی میافته؟؟
چرا برای مرزهای اطلاعاتی و سایبری مرزبان نداشته باشیم؟؟ ها
یکی از عقاید بنده داشتن پوشش راحت در منزل و بیرون از منزله؛ (البته غیر از موارد رسمی) البته منظورم از راحت بودن لخت و پتی بودن نیست، با زیرپیراهن و شلوارک بودن نیست، چون واقعا زشته آدم تو خونه با لباس زیر بگرده حتی اگر کسی نباشه هم رعایت میکنم ولی منظورم پیژامه یا همون بیجامه است، آخه وقتی میشه راحت بود چرا باید مهمون میاد من باید شلوار رسمی بپوشم یا گرمکن ورزشی اندامی و جذب بپوشم
این معضل تو انتخاب لباس ها هم موج میزنه، هزار بار گفتم من علاقه ای به جذاب بودن و ریخت شیک و پیک ندارم ولی نمیدونم چرا باید تو لباس های تنگ عذاب بکشم...
تو رو خدا مرداتون رو مجبور به پوشیدن لباس هایی که توش راحت نیستن نکنین.
+ جالبه، مردها واقعا مخلوقات مستضعف و مستثمر و بی اختیاری هستن، حتی حق انتخاب ریش و سیبیل و مدل لباس خودشونم ندارن
ما یه خونه کوچولو تقریبا پائین شهر داریم، که اجاره ش دادیم؛ امسال خانم مستاجر گفت نمیتونه کرایه بده و میخواد تخلیه کنه، ماهم سخت نمیگیرم، هر وقت کسی نخواد قبول میکنیم و یک ماه جریمه و اینا ازش نمیگیریم ...
خونه رو با یه رهن معقولی اجاره ماهی 2.5 کرایه داده بودم، گفتم با همون رهن فوق ش آگهی میکنم 3.5 و بعدش تخفیف میدم 3 میلیون؛
تو دیوار اگهی که ثبت شد دیدم انقددددر زنگ خورد گوشیم خاموش شد؛ سریع آگهی رو برداشتم فرداش رهن و بالا بردم اجاره رو هم گذاشتم 4.5 باور کنین باز زنگ میخورد، چند نفر بودن ندید خواستن، گفتن واسه ما بذار کنار ... بالاخره سه نفر رفتن و دیدن و سه تاشون هم گفتن ما میخوایم؛ منم مونده بودم این وسط، یکیشون گفت من بیشتر میدم ...
منم گفتم به اولین نفری که زنگ زد میدم، همین کارم کردم
یه آقای 65 ساله بود خیلی تمیز و با شخصیت بود، و خودش گفت نصف خونه سعادت آبادم رو به نام خانمم کردم، نصف دیگه شم با مهریه بالاکشید و من تو این سن مستاجرم ...(در حالی که 5 تومن هم میرفت دادم 4 میلیون، طرف خودشم نخواست ولی من رهن رو هم کم کردم براش)
جالب اینجا بود، تو راه که داشتم میرفتم یه خانمه زنگ زد گفت من پزشکم، گفتم دارم میرم قولنامه کنم، گفت من بیشتر میدم زنگ بزنین بگید منصرف شدین!!(تازه خونه رو ندیده بود!)
یه خانمه دیگه زنگ زد، گفت آقا تو رو خدا فسخ کنین به ما بدین! ما اول دیدیم و زنگ زدیم، گفتم خانم شما به من زنگ نزدین، گفت به شوهر بیشعورم گفتم زنگ بزنه ها رفته بود مسافرت پشت گوش انداخته، تو رو خدا به ما بدین خونه رو ...
دیروز دوباره زن همسایه با شوهرش دعوا راه انداخت، جیغ و داد و شکستن وسایل و در اومدن صدای شوهره که تقریبا هیچ وقت صداش در نمیومد... این وسط بچه هاش التماس میکردن به باباش که تو رو خدا دعوا نکن، صدای جیغ و گریه بچه ها به وضوح شنیده میشد و من مثل دختر بچه ها این ور دیوار فقط اشک میریختم ...
شب خوابم نبرد، بی بهانه اشک میریختم، همش دلتنگ بابام بودم؛ نصفه شب شبکه دو یه فیلم سینمایی گذاشت به اسم کفش هایآهنی، یه فیلم روسی راجع به جدا کردن یه بچه از پدرش، توسط مادربزرگ مادری و دادگاه و کارشناسانی که همه زن بودن و به ناحق پدری رو از فرزندش جدا کردن، من با دیدن این فیلم هم فقط اشک میریختم...(جالبه روزش هم فیلم خانم دات فایر رو دیدم که مردی مجبور شده برای دیدن و بودن کنار بچه هاش خودش رو در نقش یک پیرزن پرستار جا بزنه ...)
دلم برای اون بچه ها میسوزه که به خاطر خودخواهی و حماقتهای برخی والدین، یا قوانین احمقانه حضانت عذاب و سختی میکشن و نمیتونن از زندگیشون اونجور که باید لذت ببرن.
مستند بانو قدس، زن امام رو چند شب پیش شبکه مستند نشون داد، نمیدونم دیدید یا خیر، اما چند نکته جالب داشته که علاقه مندم در ادامه بهش بپردازم:
+ الان دوستان ممکنه باز متهم کنن به زن ستیزی، متاسفانه بیان واقعیت و استناد به شواهد متقن رو هم برخی تاب نمیارن.
++بنظرم تقدیس مطلق پدیده یا فردی، باعث ایجاد بی اعتمادی به مبانی اون پدیده یا فرد میشه، ببینین من اساسا به اینکه پدیده یا موجودی کامل و بی نقص باشه اعتقادی ندارم، تازه فرض هم کنیم عصمتی وجود داره، برای یه تعداد خاص ادعا شده؛ لذا باقی افراد نه معصومن و نه کامل، هیچ کسی بری از عیب و نقص و ایراد نیست، پس لطفا هیچ کسی رو انقدری بالا نبرید که وقتی واقعیت هاش عیان شد، مقلدین و پیروانش سرخورده بشن و تقدس و کمالش خدشه دار بشه و بالتبع اعتقادات مردم نسبت بهش و نسبت به مبانی ای که بر اون اساس مقدس شدن سست بشه.
خیلی از ما، خیلی وقت ها فکر میکنیم درست میگیم، خیال میکنیم درست فکر میکنن، توهم میزنیم که حق با ماست...
ذهن های خیال پرداز، احساسی و دور از تعقل و منطق اغلب توهم حق پندارانه ای دارن، دیگران رو متهم به همه چی میکنن، با هر ادبیاتی به شما میتازن و جالبه آخر شما رو متهم به اون صفاتی میکنن که خودشون مبتلا بهشن
از اصول و مبانی فکریشون فقط به نفع خواسته های خودشون برداشت میکنن، مصادره به مطلوب کردن، تفسیر به رای کردن و مغالطه هم که جزئی از ساختارهای ذهنی و اعتقادیشونه ...
برای آدم هایی که اینطورن خیلی ناراحتم، اینها بیشتر از اینکه نقشی تو اثبات ادعاشون داشته باشن آدمهای دیگه رو از اعتقاداتشون متنفر و منزجر میکنن، و این خیلی بده!
و جالبه با دیدن این نتایج باز خیال میکنن که کارشون درسته...
فیلم خارج شدن چند نفر از زنان مسئول این مملکت از برنامه ی زنده شبکه افق موقع طرح چند پرسش رو فکر میکنم خیلی ها دیدن، امروز هم روزنامه ها بهش پرداختن، من به رفتار ایشون کاری ندارم، تجربه ای که خودم سالهاست در برخورد با آدمهای مختلف مدعی بهش رسیدم اینه:
به نظرم رایج ترین عکس العمل آدم هایی که در مقابل سوال منطقی پاسخی ندارن، حذف و فراره؛ شخصا خیلی ها رو دیدم که از جواب دادن طفره رفتن، از سوال هایی که قوت داشته فرار کردن چون نتونستن جواب بدن و از این تجربه یاد گرفتم هر وقت کسی در برابر سوال یا شبهه ای پاسخی نداشت بدون که بر حق نیست، حالا میخواد اون طرف بهت فحش بده، مسخره ت کنه، حذف ت کنه، محدودت کنه، مسدودت کنه، بی محلی کنه و امثال این نشونه ای بر ناحق بودن اونهاست و حقانیت تو.
(البته ذکر این نکته لازمه که بگم یه وقتایی ما توان و علم لازم برای دفاع از موضع حقمون نداریم، این با وقتی که طرف منطقی نداره برای دفاع و دلیلی برای اثبات نداره و از حربه حذف و تمسخر استفاده میکنه جداست، چون اگر حتی حق هم باشیم و توان اثبات ش رو نداشته باشیم با توهین و تمسخر و حذف کردن با طرفمون مقابله نمیکنیم، و این فرق حق و ناحقه )
شاهنشاه (به قول خیلی ها خدابیامرز)، سالها شاه این مملکت بود، بعضی وقت ها فکر میکنم اگر الان حکومت پهلوی بود جامعه ما به لحاظ اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی کجا بود، این سوال مهمیه ولی الان موضوع من نیست، بیشتر از اینکه بخوام راجع به این حرف بزنم راجع به خدماتی که شاه داشت میخوام حرف بزنم، تاجایی که همه میدونیم بیشترین و بهترین رابطه رو شاه با امریکا داشت و قطعا از این قِبَل منافعی زیادی برای امریکا داشته و همینطور برای کشور؛
ولی من هیچ وقت نمیتونم فراموش کنم امریکایی که این همه شاه بهش خدمت کرد رو در نهایت خفت اجازه ورود به کشورش رو نداد و در یک بیمارستان روانی بستریش کرده باشه، اگه امریکا هییییچ کاری هم نکرده باشه به خاطر این بی حرمتی ش به شاه یک مملکت که سالها در خدمتش بوده مستحق بی اعتمادی و نفرته؛ نمیشه از امریکا توقع دوستی داشت، نمیشه بهش اعتماد کرد، نمیشه بهش نفرت نداشت، اونها به محض اینکه مهره هاشون به دردشون نخورن عین یه آشغال باهاشون برخورد میکنن، مگه رضا خان اینطوری نبود؟
توی فضای مجازی به خصوص اینستاگرام، صفحات زیادی موجوده که یا فیلم درست میکنن، یا آموزش روسری گره زدن و سفره آرایی و نشون دادن جشن عروسی گرفته حتی تو اتاق خوابشون هم از این عمومی سازی و خود نمایی در امان نمیمونه ...
من با زن هایی که ظاهرا روسری سرشونه، یا اساسا نیست و خودشون رو نمایش میدن کاری ندارم(چون راستش حوصله جواب پس دادن راجع به زنها رو ندارم)، روی صحبتم شوهرها و برادرها و پدرهای اینهاست، که عکس و فیلم و ادا و عشوه زن و خواهر و دخترشون رو همه دنیا میتونن ببینن و ضبط کنن، خیلی نمیتونم بفهممشون، مخصوصا اونایی که برای نمایش پر و پاچه زناشون همراهیشون هم میکنن!
زن ها نمیدونن، هر چند میدونن ولی مردها میدونن که چه چیز زن برای بقیه مردها جذابه و نگاهشون به اون زن و اون حالت چطوره، بازم راضی به اون کارا میشین؟؟