رمضان مبارک

ماه مبارک رمضان درسراسر عالم شروع شده و البته در غزه مظلوم و تنها.

 

در غزه با ایمان مردم غذا ندارن بخورن، نوزادها اگه از شدت انفجار تکه تکه نشن، از گشنگی تلف میشن اون وقت ما به فکر چهارشنبه سوری و سفره هفت سین خرافیه عید نوروزیم!

 

ایمان واقعی یعنی جشن گرفتن ماه مهمانی خدا، اونم تو اوج گرسنگی و زیر بمباران بمب های آمریکایی و بی غیرتیه باقی مسلمین.

 

درهر حال این بابرکت ترین روزهای عالم رو تبریک میگم ان شاالله بتونیم از این روزها خوب کاسبی کنیم

 

چقدر خوب گفتن:

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

 

یادمون باشه این روزها به جای توجه به سلیطه بازی ها و حماقت ها به واقعیت ها و حقایق متمایل بشیم.

 

۲۱ اسفند ۰۲ ، ۲۱:۳۹ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱۰
این جانب

ناهار همین امروز

امروز مثل هر روز رفتم رستوران محل کار برای صرف ناهار, جاتون خالی قرمه سبزی داشت چون من از قرمه سبزی متنفرم غذای رژیمی گرفتم, دنبال یه میز میگشتم یه نفر آشنا باشه تنها غذا نخورم, بالاخره چشم چشم کردم و دو نفر از دوستان یه گوشه نشسته بودن رفتم کنارشون نشستم...

 

دیدم دارن حرف انتخابات میزنن و من اصولا موقع غذا خوردن فقط غذا میخورم و با لذت و ولع خاصی که انگار از گشنگی برگشتم غذا میخورم و هر بار میگم این خوشمزه ترین غذای عمرم بوده ...

ول کن نبودن, هی سوال میپرسیدن چرا اینطور شد و تو به کی رای دادی و دیدی استقبال نشد و از این حرفا منم گفتم غذاتون رو بخورین کیف کنین, هی داشتن تیکه مینداختن و مسخره میکردن و به زمین و زمان ایراد میگرفتن و آمارهای من در آوردی اعلام میکردن ... آخر سر غذام که تموم شد برای بار چندم سوال پرسید یکیشون که رئیس من هم بود گفت ببین فلانی حکومتتون برای این 75 درصدی که شرکت نکردن برنامه ای نداره, نیمخواد کاری کنه!؟؟

 

گفتم ببین من الان سیر شدم, اگه میخوای درست بحث کنیم چند تا نکته بهت میگم دقت کن, به شرطی که آخرش مسخره بازی در نیاری, اونم گفت باشه!

 

اولا حکومت خیلی راحت میتونست یه آمار من درآوردی اعلام کنه و بگه که مثلا 59 درصد یا 62 درصدمردم شرکت کردن, کسی آیا میتونست بگه آیا آمارت غلطه یا درست؟؟ پس اینکه حکومت در نهایت صداقت آمار واقعی رو اعلام کرده خودش خیلی عالیه و باید تحسینش کرد.

 

ثانیا, بذار یه مثال بزنم, شما بازی استقلال با نساجی مازندران ورزشگاه آزادی پر میشه یا بازی استقلال پیروزی؟؟ یا بازی رئال بارسا بیشتر بیننده داره یا رئال ختافه؟؟ این سری تقریبا میشه گفت رقابتی به اون معنا نبود, رقابتی که ایجاد هیجان بکنه؛ یه درصدی از این عدم رقابت به خاطر عملکرد البته بهتره بگم بی عملی جریان چپه, که مردم تقریبا اعتمادشون ازشون سلب شده, یه بخشی هم به خاطر عدم ورود چهره های شناخته شده اون جریان بوده و با این اوصاف وقتی رقیب قَدَر نباشه خب مشارکت طبیعیه که پایین میاد ....

 

ثالثا در تمام دوره ها 30 درصد مردم هیچ وقت شرکت نمیکردن, 30 درصد با هیجان و موج و جریان تکون میخوردن و 40 درصد هم تحت هر شرایطی رای میدن؛ اون سی درصد هیجانی مثلا تو هیجان انتخابات 88 و قبلش احمدی نژآد با رفسنجانی شرکت میکنن و میشه اینکه بیشترین رای به لحاظ تعدادی رو هنوز متعلق به احمدی نژاده, اونم به خاطر هیجان رقابت ولی امسال اون هیجان رقابت نبود, خب خیلی طبیعیه که آمار سی درصد هیجان طلب شرکت نکنن ...

 

بنابراین اتفاق خاص و غیر قابل پیش بینی ای نیافتاده که کسی نگران بشه, یا بخواد کار خاصی کنه, حکومت حتی تو اغتشاشات سال گذشته یه مشت اراذل کرایه ای و آدم های نادون با نهایت سیاست و خویشتن داری رفتار کرد که قضایا با آرامش تموم شه, تازه با اون همه فشار بین المللی و سازمان های جاسوسی فعال و خائنین و وطن فروشان داخلی, اون موقع در اوج اقتدار کارهاش رو انجام داد, الان که چیزی نشده که کار خاصی بخواد بکنه!

 

 تا حرف به اینجا رسید گفت تو بی منطق حرف میزنی و بهتره بریم .... منم عین همیشه بهشون لبخندی زدم و راهمون رو گرفتیم به سمت محل کارمون ...

۱۲ اسفند ۰۲ ، ۱۴:۲۲ ۳ نظر موافقین ۷ مخالفین ۴
این جانب

به کوری چشم دشمن هامون...

طرف تو غزه بجه ش زیر بمباران کشته نشه از گرسنگی شهید میشه، ولی غزه رو ول نمیکنه، علیه حماس اقدام نمیکنه و تازه تا پای جونش پای فلسطین ایستاده

 

یا یه طرف دیگه از جون خودش میگذره تا گزندی به مردم کشورش نرسه و جریان اعتقادی ش ایمن بمونه حالا ممکنه تو مرز شلمچه یا تو مرز خان طومان سوریه 

 

اون وقت من اندازه یک رای هم برای کشور و اعتقادم کار نکنم؟؟

برای کوری چشم دشمن های خونخوار و جنایتکار و خائن این مملکت و ملک و دین که دوس ندارن رای بدم، رای میدم!

۱۱ اسفند ۰۲ ، ۰۹:۰۴ ۶ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۳
این جانب

اگر دین ندارید ...

خاطر همه ما هست و شنیدیم علمای بزرگ, مراجع تقلید و مفتی های اعظم در موارد زیادی حکم جهاد صادر میکردن, حکم تحریم صادر میکردن و مسلمون ها بر اساس اون احکام اقدام میکردن, نمیدونم چرا حدود 30.000 انسان کشته شده و تقریبا از هیچ عالمی صدایی در نیومده و حکمی صادر نکرده؛ حتی اندازه تنباکو هم اون 30.000 انسان و مسلمان ارزش نداشتن لابد

 

تازه ترکیه و اردن دقیقا تو همین ایام بیشترین صادرات مواد غذایی رو به رژیم وحشی و کودک کش اسرائیل داشته, قطر و امارات و برخی کشورهای عربی خطوط هوایی و پایگاه های تامین بمب های امریکایی به سمت اسرائیل هستن ...

 

اون وقت یه سرباز امریکایی به اسم آرون بوشنل خودش رو جلوی سفارت اسرائیل تو امریکا آتش میزنه به خاطر اینکه تو نسل کشی ای که امریکا سهم اصلی ش رو داره شرکت کرده, یا داسیلوا رئیس جمهور برزیل اعلام قطع رابطه با اسرائیل میکنه به خاطر نسل کشی اسرائیل و افریقای جنوبی علیه نسل کشی اسرائیل تو دادگاه لاهه اقامه دعوا میکنه, حالا ما مسلمون ها چی کار کردیم و میکنیم؟!؟

 

بچه های غزه دیگه فقط از بمب نمیمیرن, نوزادهای غزه دارن از گشنگی میمیرن و ما اینجا منتظر انتخاباتی با شکوه و حماسه ای دیگر هستیم و داریم سفرهای اروپایی عید نوروزمون رو رزرو میکنیم و دولت هم با تشویق به سفر خارجی ارز مسافرتی رو از 500 به 1000 دلار بالا برده تا عملا سفر به ترکیه برای رفتن به کنسرت نوروزی رایگان در بیاد!

 

میتونین فکرش رو بکنین 30.000 نفر در عرض چند ماه کشته بشن و کسی صداش در نیاد و اقدامی نکنه!؟ اصلا میشه انقدر نامرد و بی شرف بود و بی غیرت؟؟

باورم نمیشه!

اندازه اون خلبان امریکایی هم شرف داشتیم خودمون رو باید آتش میزدیم از این همه ظلم و خیانتی که داره اتفاق میافته

۰۸ اسفند ۰۲ ، ۰۸:۱۰ ۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
این جانب

عادی شده نه!؟

دیدین بچه ها وقتی بازی های خشن انجام میدن بعد از یه مدت از کشته شدن و مردن خیلی عادی حرف میزنن و براشون مهم نمیشه دیگه 

یا مثلا تو بیمارستان ها این کادر درمان خیلی وقت ها مردن آدم ها به قول خودشون اکسپایر شدنشون خیلی عادی شده و دیگه بهش عادت کردن

 

ما هم روزی چند صد نفر از غزه رو کشته بشن عادی شده انگار, نه خبری نه دغدغه ای نه چیزی ...

 

امروز خیابون فردوسی بودم, پرچم اوکراین هنوز تو سفارت خونه آلمان و انگلیس برافراشته است!

 

اونها تو خباثت و ددمنشی و جنایتشون باهم متحدن و ما تو حقانیت و مظلومیت خودمون متفرقیم!

 

۰۵ اسفند ۰۲ ، ۰۸:۳۳ ۱۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
این جانب

پیتزای پونصدهزار تومنی!

چند روزیه سعید رو میبینم تو خودشه، خیلی ناراحته، رفتم سراغش ازش پرسیدم چی شده؟ اتفاقی افتاده ... اولش نگفت ولی بعدش شروع کرد به گفتن :

 

چند شب پیش موقع شام با خانمم حرفم شد سر اینکه چرا داره خرج اضافه میکنه، آخرای شام یکی از دوستام اس داد میای باهم شام بریم بیرون، نمیدونم چرا نتونستم بهش نه بگم ...

وقتی رسیدم بهش گفتم من که شام خوردم فقط واسه تو شام میگیرم ... گفت حالا که اومدی بریم فلان پیتزایی معروف کلی راه رفتیم رسیدیم و حدودا ۵۰۰ هزارتومن کارت کشیدم ...

بهش گفتم دیرم شده باید برگردم خونه، اونم شامشو برداشت و رسوندمش دم خونه ش و برگشتم....

 

ازون شب اعصابم خورده من واسه زن و بچه خودم ۵۰۰ تومن تاحالا پیتزا نخریدم بعد این زنیکه فکر کرده من کیف پولشم ...

حالم از خودم بهم خورد چرا چیزی که برای زن و بچه خودمه رو واسه یکی دیگه که هیچ نسبتی باهام نداره خرج کردم....

 

راستش هیچی بهش نگفتم و فقط سرم و به علامت تاسف و شرمندگی خودم تکون میدادم

۲۹ بهمن ۰۲ ، ۱۵:۳۲ ۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
این جانب

میریم بالا، بالاتر

من دو مسیر خبر خونی دارم، یکی سایت های خبری خارجی، عین بلومبرگ، رویترز ، سی ان ان اونم ورژن آمریکا و جهانی‌شون نه منطقه ای، تو تمام این سایت های خبری از پرتاب موشک ایرانی به فضا برای درمدار قراردادن ماهواره ایرانی به عنوان خبر صفحه اول پرداخته شد و حتی پاسخ قاطع سپاه به تهدید آمریکا...

اون وقت وبگاه های خبری داخلی کمترین پرداختی به این موضوع نداشتن و شبکه های خبری معاند هم که مشخصه چی میگن و چی نمیگن ...

 

واقعا از کشوری که وحشی های جانی خارجی و خائنین داخلی نمیذاشتن آفتابه بسازه، برسیم به پرتاب ماهواره ایرانی با موشک ایرانی به فضا باید به جمهوری اسلامی تبریک گفت و ازین استقلال و شرافت و برتری از حاکمین و شهدا و دانشمندانمون با وجود کلی خائن و وطن فروش و غرب گدای هرز و کلی دشمن وحشی و جنایتکار خارجی  قدردانی کنیم.

 

این فقط گوشه ای از پیشرفت هاست، فقط انقدر یه عده عقده ای هرز غرب گدای خودتحقیر سم پاشی میکنن بعضیا دقت نمیکنن و یادشون میره کجا بودیم و تا کجا بالااومدیم

خدارو شکر که همه اینها لطف خدا بوده و بس.

۱۱ بهمن ۰۲ ، ۲۲:۴۴ ۲۴ نظر موافقین ۸ مخالفین ۳
این جانب

زیادی ثروتمند ها و کمبود فقرا!

چند سال پیش شاید حدود 20 - 25 سال قبل شوهر یکی از اقوام خودش رو بازخرید کرد و اومد خونه نشست, خونه ش رو فروخت و خورد و ما همیشه نگرانش بودیم گوشه کنار بهش کمک میکردیم چون عیال وار بود و مستاجر...

چند وقت پیش که دیدیمش حرف رفت سمت خونه ای که چند ساله توش نشستن زنش بهم گفت به کسی نگو این خونه رو خریدیم! 

 

این خونه همون خونه ای بوده که ما سالها فکر میکردیم مستاجره!

از جای دیگه کاشف به عمل اومد یه زمین برخیابون اصلی همون شهری که زندگی میکنن داره و ...

 

راستش تنها کسی که تو خانواده وضعیت مالی نامساعدی داشت ایشون بود, که اونم اینطوری تو زرد از آب در اومد ...

 

تقریبا همه اطرافیان و نزدیکان و همسایه ها و آشناهای من اعم از فقیر و غنی تو بیست سال گذشته وضعیتشون کاملا بهتر شده, اونی که خونه نداشت خونه دار شده, اونی که خونه داشت دو سه تا خونه داره و ماشین ندارامون همه ماشین دارن و ماشین دارا رفتن سمت خارجی سوار و همینطور هر کسی به لحاظ دارایی و مکنت و امکانات ارتقا پیدا کرده

 

نمیدونم شاید استثنائا یه آدم هایی وضعیت و تمکن مالی نداشته باشن ولی واقعا من کسی و نمیشناسم و حتی نیروهای خدماتی محل کار من وضعیت خوبی دارن.

 اگر هم فرض کنیم فقری باشه نسبت فقیر به غنی خیلی خیلی کمه ... و تقریبا نمیشه دید و درصدش خیلی کمتره, در حالی که من قشنگ خاطرم هست ما که خانواده ای بودیم که امکانات متوسطی داشتیم هفته ای یه بار برنج و مرغ میخوردیم(قضیه سی سال پیش رو میگم) باقی هفته رو با غذای نونی و امثال این سر میکردیم و ساده و تقریبا تکلف و بریز به پاشی نبود, مهمونی هامون یه غذا و مشخص بدون هیچ ادا و اطواری بود, موقع لباس خریدن سالی یه دست لباس میخریدیم, جورابامون پاره میشد میدوختیم شلوارا زانو میزد از این زانویی ها میدوخت مادرم کاپشنم پاره میشد میدوختن و از این قبیل ولی این چیزا الان اصلا برای بچه ها و خانواده های امروزی قابل قبول نیست و نمیتونن درک کنن و همون موقع من آدم هایی که فقیر بودن و دستشون به دهنشون نمیرسید و میومدن از پدرم مثلا پول یا کمکی میگرفتن زیاد بودن ولی الان تقریبا کسی و نداریم..

 

ببینین بازم تاکید میکنم من نمیبینم, اطرافم آشناهام در و همسایه و ... نیست کسی که اسمش رو بذارم فقیر اگر هم باشه نسبتش خیلی کمه!

۲۷ دی ۰۲ ، ۰۸:۳۳ ۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۲
این جانب

خیلی دلم میخواست

دیشب وقتی نصفه شب خبر رو شنیدم یه شوق با حسرت عجیبی منو احاطه کرد تا حدود 4 صبح خوابم نبرد ...

 

خیلی دلم میخواست مصلحت اقتضا میکرد دیشب یا همچین شبی خبر با خاک یکسان شدن تلاویو رو میشنیدم !

 

این فوتبالی ها یه حرف جالب دارن میگن بهترین دفاع حمله است, امروز یکم آرومم قدرت تخریب موشک هامون رو دیدم و این یعنی اعلان هشدار و تهدید و قدرت نمایی واقعی و درست!

درسته دل آدم آروم نمیشه ولی همینم خوب بود ... خدا کنه ادامه داشته باشه تا محو همه ظالم ها و احمق های عالم.

۲۶ دی ۰۲ ، ۱۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۲
این جانب

100 روز تنهایی!

صبر و ایمان و جهاد در غزه قهرمان

 

رشادت و شرف در یمن بزرگ

 

سکوت و مصلحت در ایران و عراق و سوریه و لبنان

 

خیانت و دورویی در ترکیه, قطر, امارات, مصر و عربستان و ...

 

با درود به آزادگی افریقای جنوبی 

 

جنایت و سبوعیت و توحش امریکایی, اینگیلیسی, اروپایی 

 

و قلاده دریدگی اسرائیلی

۲۴ دی ۰۲ ، ۰۷:۲۱ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۳
این جانب

نه(!) همین لباس زیباست نشان آدمیت!

هفته پیش برای مصاحبه کاری رفته بودم یه جایی, راستش چون مساله پول و اینا توش نبود, دوست داشتم خیلی خوشتیپ و شیک برم, سر و صورتم رو اصلاح کردم, کت شلوار مهمونیم هم پوشیدم و رفتم سر قرار, یکم دیر رسیدم, با سلام و علیکی مقتدرانه و رسمی سوئیچ و موبایلم رو روی میز گذاشتم یه ده دقیقه ای حرف زدن و تو همون جلسه گفتن چهار زمینه کاری داریم, یک و تا چهار رو شرح دادن گفتن کدوم رو مایلید, من تواضع کردم ولی اون آقای انتخاب کننده گفت گزینه چهار که ته دلمم بود ولی خب روم نشد خودم مستقیم بگم و تقریبا شیک ترین و به قولی با کلاس ترین کارشون بود رو پیشنهاد داد و منم با تواضع و منت گفتم هر جور صلاحه ...

 

بارها تو مصاحبه های کاری و اینها معمولا تیپ نمیزنم و خیلی به ظاهرم نمیرسم و همیشه بر این عقیده بودم که من به لباسم ارزش و قدر میدم نه اینکه به خاطر لباس و ظاهر وم جایگاهم بخوان به من احترام بذارن, ولی بعد از چهل و چند سال بهم ثابت شد برای ورود و برخورد اول و انتخاب ها ظاهر و پوشش نقش موثری داره, هر چند در ادامه کم کم نقشش کمرنگ بشه, ولی وقتی یه جا افتادی دیگه کسی که نمیتونه بیرونت کنه!

 

الان میفهمم اون فرصت هایی که داشتم چرا از دست دادم, هر جند اون فرصت ها منو از دست دادند ولی باز میتونستم منشا خیری میبودم اگه بیشتر حفظ ظاهر میکردم و انقدر متواضع و خاکی و افتاده نمیبودم و یکم قیافه میگرفتم و شیک برخورد میکردم.

 

 

 

بعدا نوشت:
یادداشت قبلی تحت عنوان کلاش, غیر منصفانه و ناقص بود و من از بیان و انتشار اون واقعا از دوستان معذرت میخوام و امیدوارم که من رو بخشیده باشن

۲۳ دی ۰۲ ، ۱۱:۵۶ ۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۳
این جانب

کلاش!

یکی دو تا از خواننده ها یه نظری دادن, مدت هاست دارم بهش فکر میکنم, البته پیام های مشابه این رو چند وقت یه بار دریافت میکنم:

 

 

 

"ماوا جونت پست گذاشته نمیری واسش نظر بذاری؟؟"

 

"سیاه مست عاشقته؟"

 

 

 

خب راستش واقعا نمیدونم چرا کسی همچین برداشتی از من کرد تا با یکی از عزیزان راجع به این موضوع حرف زدم, برگشت گفت خب روت کلاش دارن!

 

 

 

گفتم کلاش چیه؟؟

 

گفت کراش بابا ک رررراش!

 

گفتم یعنی چی کراش دارن گفت یعنی خودت نمیدونی و به خودت نمیگن ولی دوستت دارن, گفتم خب میدونم کراش یعنی چی ولی آخه من چه نکته و نقطه جذابی دارم اونم از طرف آدم هایی که اساسا همیشه مخالف من هستن و من اساسا نظری موافق میل و اعتقاد اونها ندارم, آخه مگه میشه کسی روی یه نفر که قبولش نداره کلاش بزنه!!

 

 

 

من واقعا برام خیلی جالبه, رفتم ببینم چرا باید کسی همچین حرفی بزنه, در حالی که من فقط چهارتا وبلاگ رو دنبال میکنم و فکر کنم دو سه تا دیگه رو میخونم, و تقریبا جایی نمیرم مگه اینکه خیلی گذری و اتفاقی, دو تا خانم هستن, یکی خانم ماوا است خب واسه من نوع زندگیشون, نوع اعتقاداتشون خیلی تحسین برانگیزه, اصلا افتخار میکنم در عصری زندگی میکنم که همچین آدمی وجود داره و من میتونم به عینه یه آدم توانا و سلامت رو ببینم, یکی هم خانم سیاه مسته, که نوع و زاویه تحلیل و نگاه شون برام دریچه هایی رو باز میکنه, با اینکه شاید همه تحلیل هاشون رو قبول نداشته باشم ولی زاویه هایی رو باز میکنه که برای تشخیص خودم لازم دارم از طرفی نوع دغدغه مندیشون خیلی ارزشمنده, و من عاشق انسان هایی هستم که آروم نمیشینن و دغدغه خیلی چیزای اساسی و درست رو دارن, بقیه هم سالم هستنا ولی این آدمها برای من خیلی الگو هستن و از طرفی احترام من رو حفظ میکنن و به ریش سفید من بی احترامی نمیکنن و تقریبا خیلی کم پیش میاد تو وبلاگ خانمی نظر بدم هر چند گذری شده و نتونستم خودم رو کنترل کنم چون واقعا ابا و اکراه دارم تو وبلاگ خانم ها نظر بدم به خاطر نوع برخوردهای زننده و سخیفشون و طرز فکرهای خودخواهانه و متوهمانه شون.

 

 

 

چند تا آقا رو هم میخونم یکیشون جناب شنگوال العلماست, حقیقتا گنجینه قرآنی هستن, چنان موضوعات و موارد رو مستند و متقن توضیح میدن که آدم به شکل خارق العاده ای اعتقادش به اینکه قران برای همین الان و امروز نازل شده مستحکم تر میشه؛  یکی دیگه جناب مراته تحلیل های جامعی دارن, نوع دغدغه هاشون اصولی و مبناییه, قطعا هر باری که مطلبی منتشر کردن یه چیزی به من اضافه شده, منظورم از یه چیز یه مطلب و نکته نبوده یه پنجره و باب بوده ...

 

 یکی دیگه شاگرد بناست اصول و سبک زندگی فوق العاده ای داره, نوع رابطه زن و شوهر, باهم و با بچه هاشون و حتی اطرافیان و اقوامشون برام خیلی درس آموزه و استفاده میکنم.

یکی هم حاج آقای قاسم پور یادداشت های من, نوع تحلیل هاشون نکات خیلی خوبی رو برای من داره حتی اگر مخالفش باشم برام زاویه های خوبی رو باز میکنه و این خیلی خوبه و مورد نیازمه 

 

 

 

 

 

با نهایت احترام باقی افراد یا روزانه نویسن که من به شدت متنفرم از روزانه خوندن, بهم حس خوبی نمیده مخصوصا اون روزانه نویس هایی که فقط اتفاق مینویسن بدون هیچ نتیجه گیری و اشاره ای ...طرف زائیده, غذا سوزونده, مریض شده, دفاع کرده و باشوهرش دعوا کرده, با خانواده شوهرش مشکل داره, بچه ش شاشیده و ... هر روز میاد روزانه تحویل میده بیشتر رو مخه و برخی هم که مذبذب هستن و هر روز یه مدلی ن, یه عده هم که مصیبت نامه نویسن و شکست عشقی ن و همه ش ناله ن,  نهایتا یه عده عقب مونده غرب گدا و نفهم و کج فهم هم هستن که فقط خودفروشی بلدن و خوش رقصی برای دشمن های این مملکت و ایراد و انتقاد های بی سر وته از کشور و مسخره کردن مردم و تاحتی شهدا که دیگه معلومه محل سگ هم نباید بهشون گذاشت.

مگه دیوانه ام خودم رو اسیر کسی کنم که ثبات شخصیتی و روانی نداره و همش غرق توهمات احمقانه شه 

 

البته موردی اگر ببینم کسی مشکلی داره از باب دلسوزی و پدری میخوام بهش کمک کنم ولی اغلب آدم ها فهم درستی از محبت و پاسخ به محبت و احترام به بزرگتر ندارن و این باعث میشه خیلی خودم رو محدود کنم تو نظر دادن و کمک کردن ...

 

 

 

جا داره اضافه کنم نه اونهایی که برام الگو هستن کامل بهشون کلاش دارم و نه اونهایی که نیستن کامل ازشون متنفرم و فراری  و من فقط بخش ها و برآیند های مثبتشون برام ملاکه, و الا از قضا از خیلی شون حتی گله و کدورت هم دارم به واسطه افراط در برخورد و عدم حفظ حرمت و اینها؛ ولی خب با همه این تفاسیر باز برام اون بخشیشون که درسته ارزش مند و قابل احترام و تحسینه و ابایی ندارم که علنی اعلام کنم، همین.

۲۰ دی ۰۲ ، ۱۵:۵۴ ۱۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۹
این جانب

با ما چیکار دارید؟؟

ما تو کشور خودمون مراسم ملی میگیریم، با ما چیکار دارید که سر راهمون بمب میذارید، مگه ما با شما کاری داریم!!

 

:((

 

خدایا نذار دشمن هامون شاد شن و همه شون رو ذلیل کن!

 

البته وقتی این وحوش بی وجدان و جانی بشری ما رو مورد حمله قرار میدن یعنی مسیرمون، راه حقه که ناحق های عالم نمی‌خوان ما خوش باشیم

 

یه عده قلیلی عین نظر دهنده اول این متن، منتظرن یه غمی تو این کشور پیش بیاد یه مصیبتی پیش بیاد خوشحال شن و صداشون و بالا ببرن، دقیقا عین بی بی سی و منافقین و بقیه عمله هاشون تو داخل ...

واقعا رقت انگیزترین حالت انسانیه وقتی که مصیبت هم نوعت باعث خوشحالی و بل گرفتنت بشه

۱۳ دی ۰۲ ، ۱۶:۵۸ ۷ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱
این جانب

وقتی میخوای زن بگیری (قسمت چهارم)

بخش اول:

خواهر یکی از دوستان, شنیدم در حال جدا شدنه, بهش زنگ زدم که باهاش حرف بزنم, یک ساعتی باهم حرف زدیم, میگفت شوهرم بهم توجه نمیکنه, ما یه عکس مشترک و یه مسافرت دو تایی نرفتیم, همه ش با خانواده خودش و پیش مادرش ایناست و از همین چرندیاتی که خیلی از زن ها میگن, هرچند اونجوری که اون میگفت هم نبود و مثال های نقض زیادی ازش پیدا کردم بهش میگم خب به فکر دو تا دخترت نیستی, گفت اونا زندگی خودشون رو دارن منم سبک زندگی خودم رو دارم, تا کی باید به پای اونا بسوزم منم حق دارم زندگی کنم, بهش میگم زندگی کردن یعنی تو آرایشگاه بودن و کافه رفتن و پای بساط قلیون بودن و تو اینستا ول چرخیدن... گفت آره من اینا رو دوست دارم و شوهرم نمیذاره ... 

این دختر یکی از جذاب ترین اندام های ممکنه رو داره, خیلی توپه, ولی همینقدر هم گاوه و نفهم!

(متاسفانه شوهرش خر شده علاوه بر مهریه زیاد نصف خونه رو هم به نامش زده و این زنه هوا برش داشته بعد از 15 سال زندگی مشترک تازه یادش افتاده که جوونی نکرده و داره همه اموال اون پسر بیچاره رو بالا میکشه, متاسفانه خانواده خیانت کار دختره هم دارن ازش حمایت میکنن)

 

بخش دوم:

دیروز ظهر رفته بودم یه کاری داشتم تو یه جایی, یه بخشی که ارباب رجوع زیاد ندارن البته, یه دختره بود خوشششگلا, ماه! چشما یه رنگ فوق جذاب سبزآبی, یه حالی بود, یه ملاحت عجیبی صورتش داشت, لباش با آدم حرف میزد, از این ور قد و بالا و اندامش هم معلوم بود خیلی خوب بود, از اون چادری خوشگلا بود, یه لباس قشنگم ست کرده بود محشر؛ نگاه کردم به دستش دیدم حلقه داره, گفتم خوش به حال شوهرش عجب چیزی تور کرده و بلیطش برده.... تا اومدم باهاش حرف بزنم دیدم ای دل غافل عین سگ آقای پتیبل پاچه میگیره, اخلاقش گند بود به معنای واقعی کلمه, سگ بود!

 

بخش سوم :

هفته پیش عیال برای برادرشون خواستن برن یه دختر رو ببینن, عکس دختره رو به من نشون داد گفتن خوبه قشنگه, گفتم آره خوشگله خوبه, ولی باید بری ببینیش حالا زشتم باشه برو ببینش, چون دیدن یه چیز دیگه است با عکس که نمیشه آخه؛ بالاخره رفت و اومدن بهم گفت دختره و خانواده ش خیلی خوب بودن یه خانواده آروم و فهمیده, فقط یه اشکالی بود ... پرسیدم چه اشکالی؟ گفت دختره ظاهرا مشکل شنوایی داره و یکمم لکنت داره؛ گفتم که خاک تو سرت نکنن این که عیب نیست, زنی که کر باشه و لال یه نعمت خیلی بزرگ واسه شوهرشه, به خدا اگه میتونستم من خودم میگرفتمش ... گفت داداشم فعلا اینایی که تو میدونی و نمیدونه, گفتم خب جوونه دیگه جاهله!

 

پسر خوبم! وقتی میخوای زن بگیری به این نگاه نکن دختره خوشگل باشه, خوش اندام باشه, چادری باشه, مدرک تحصیلی و جایگاه کاری و اجتماعی بالایی داشته باشه, به این فکر کن که آدم باشه, فهمیده باشه و رام, نه وحشی و نمک نشناس و دریده ...

تازه اگرم پیدا کردی هم هییییییییییچ وقت و تحت هییییچ شرایطی مهریه زیاد نکن چیزی هم به نامش نکن, هیچ حقی هم تو محضر بهش نده به خصوص حق طلاق و اینها.

 

 

یادداشت های مرتبط:

زن های بی عرضه !

جدایی حامد از زنش

وقتی میخوای زن بگیری (قسمت سوم)

وقتی میخوای زن بگیری (قسمت دوم)

وقتی میخوای زن بگیری

مادر و ببین دختر و ببر ؟

۱۰ دی ۰۲ ، ۰۷:۵۶ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۵
این جانب

با مظلومیم یا ظالم؟؟

امروز خبر شهادت یکی از بزرگان و قهرمانان این کشور تو سوریه منتشر شد، دوباره تلویزیون تبریک و تسلیت گفت ...

من تو دلم گفتم مگه برای شهادت و تیکه تیکه شدن بزرگترین سردار تاریخ این تمدن چه غلطی کردیم که بخوایم واسه این سردارمون کار خاصی بکنیم.

 

واقعا اخبار تلویزیون رو اعصابمه، چپ و راست داره از پیروزی مقاومت میگه و من فقط حرصم در میاد .. نمیدونم از کدوم پیروزی داره حرف میزنه، مگه ماغلطی کردیم

 

تا یادم نرفته اینو تاکید کنم انفعال و بی عملی امروز جمهوری اسلامی علیه آمریکا و اسرائیل اگه درصدی متاثر از نارضایتی های بخشی از مردمه که تو استادیوم به پرچم فلسطین هو کشیدن و اون مردمی که الانم دارن جمهوری اسلامی رو مسخره میکنن و تضعیف میکنن تو خون اون زن و بچه هایی که صدتا صدتا دارن شهید میشن شریکن...

 

این دنیا یا باحقی یا با کفر، یا با مظلومی یا ظالم، اگه حرف و زبان و عمل و نوع نگاه ما مظلوم و قدرت مظلوم رو تضعیف کنه ما سمت ظالم و جنایتکاران تاریخ خواهیم بود

۰۴ دی ۰۲ ، ۲۱:۲۰ ۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۲
این جانب

الحمدلله

میگم چطور میشه همه خانوادت رو بکشن، بچه ت تیکه تیکه بشه و تو بگی حسبنا الله، الحمدلله ؟؟؟

 

چطور میشه یکی، یه ملت دو میلیونی به این حد از ایمان برسن!!

 

 

اون ۲۰ میلیون پیاده رو اربعین که چپ و راست به جای خدا همه چیو از غیر خدا میخوان و مدد میگیرن، و فکر میکنن با یه پیاده روی و عزاداری عاقبتشون رو بیمه میکنن کجان؟؟

اصلا میتونین درک کنین حسبنا الله یعنی چی؟؟؟

فرق توحید و ایمان واقعی با ادعایی رو میتونین بفهمین؟؟

۰۲ دی ۰۲ ، ۲۱:۳۴ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۸
این جانب

تهران اشغال شده!؟

75 روز گذشته

حدود 20.000 نفر نا قابل زن و بچه آدمیزاد هم تیکه و پاره شدن

 

آنکارای اردوغان هم زمان هم اسرائیل رو داره محکوم میکنه, هم از چند میلیارد تجارت ش با اسرائیل لیری کم نشده!

 

دوحه قطر که همزمان پا در میونی داره میکنه بین اسرائیل و حماس از پایگاه های امریکایی ش بمب های بزرگ و مخرب امریکایی گسیل میشن به اسرائیل

 

امارات و عربستان و اردن و مصر و کل جهان اسلام هم همینطور, بی خاصیت و متفرق و مدعی و خائن!

 

جمهوری اسلامی هم هر روز داره اعلام میکنه که اسرائیل از خطوط قرمز نباید رد شه و اسرائیل هم رد میشه و آب از آب تکون نمیخوره ... و دل خوشه که گوشه کنار عالم حالا چند صد نفر فعال ضد جنگ تظاهرات کنن و شعار بدن فیری فیری پلستاین   یه خمپاره بخوره به یه گوشه حیاط یه خونه تو یه کوره دهاتی تو اسرائیل!

هیچ کس هم نه حرفی میزنه و نه کاری میکنه درست عین ماجرای حاج قاسم, ببخشید حرف که زیاد میزنن ولی عمل تقریبا هیچ!

قرار بود تلاویو و حیفا رو با خاک یکسان کنیم!(آقای جمهوری اسلامی, من میدونم این حرف به این سادگی ها نشدنیه, ولی توقع ندارین که حلوا حلواتون کنیم و باز به عملکرد و ادعاتون افتخار کنیم که)

حزب الله لبنان هم تا شعاع هزار متری لب مرز خودش رو هدف میگیره و ازش فیلم میگیره منتشر میکنه

 

باز دم غیرت حوثی های قهرمان یمن گرم, ای ول به غیرتشون, برای بی غیرت هایی مثل ما معلم بزرگی هستن با هییییییچی اون همه کار کردن و میکنن و از هیچی نمیترسن.

البته ایمان اهالی غزه همچنان ستودنیه, تو این غربتی که گیر کردن باز یاد خدا همراهشونه, همه توسل و توکلشون به خداست.

 

 

در بد مهلکه ی تاریخی گیر کردیم, در بد بزنگاه تاریخ سازی قدم نگه داشتیم و منفعل شدیم ... 

به قول بزرگواری فرهیخته و اهل درد:

تهران ....یا سرور صنعا و بیروت و بغداد و دمشق می شود یا حومه ی تل آویو و آبریزگاه واشنگتن

 

+ معلم مدرسه بچه از ما پول گرفته میگه برای جشن یلدا میخوایم, تلویزیون هم که از الان رفته پیشواز یلدا, خب باید شاد باشیم برای یلدا آخه معجزه بزرگ الهی و عید بزرگ ماست, یه آیه ای نازل شده, پیامبری تو اون روز مبعوث شده, نباید وسط تیکه تیکه شدن چند هزار تا بچه که از شادی خودمون بگذریم!

 

++ من با همه حرفای بالا کاری ندارم, تو این وانفسا من چه خاکی باید توی سرم بریزم؟؟؟

۲۹ آذر ۰۲ ، ۰۷:۴۷ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۲
این جانب

خاک بر سر این دنیا

وقتی هنوز مدرسه نمیرفتم فکر کنم 5 یا 6 سالم که بود, قشنگ یادمه به خودم میگفتم که ببین الان بچه ای هرررر کاری دوست داری میتونی بکنی و خیلی خوبه و خوش میگذره, بعدا که بزرگ شدی خیلی کارا نمیتونی بکنی و خیلی چیزا برات سخت میشه ... قشنگ این فکر اون سالها رو یادمه و الان که بزرگ شدم واقعا به این باور رسیدم که کاش همون بچه میموندم و این همه چیز نمیدیدم ...

 

نمیدونم چقدر باورپذیره و این حرف رو قبول دارین, اینکه این دنیا با همه وسعت خودش یه جای تنگ و بی مقداره که جز غم و ناراحتی چیزی با خودش نداره, گشنته میخوری دلت سنگین میشه, پول نداری پول دار میشی همه فکرت مشغول میشه, زن نداری زن میگیری بلای جونت میشه و... تا میای لذت بچه تو ببری بزرگ میشه دردسرهاش شروع میشه, تا میای کنار پدر مادرت باشی میبینی داری از دستشون میدی و ...

 

یعنی خاک بر سر این دنیا که هیچ چی نداره, هر چیزی هم که داره کوفتت نکنه بهت نمیده!

 

+ بعضی وقت ها یه چیزی تو دلت میگذره که به هیشکی نمیتونی بگی, چون هیشکی نمیتونه بفهمه چی میگی! درست عین دیروز وقتی تو بهشت زهرا سر مزار پدر عزیزترین آدم زندگیم رفتم و نتونستم جلو برم, چون نباید جلو میرفتم ... :((

 

++ 70 روز از جنگ غزه میگذره, اونا روزی چند صد نفر میکشن, یا یه بمب یه برج مسکونی رو یکهو میارن پائین اینا دلخوشن یه خمپاره زدن به یه خونه ویلایی چند تا آجر خونه ش رو تخریب کرده و رعب و وحشت ایجاد کرده, هر چند اون همه بمب های امریکایی رعب و وحشتی در دل فلسطینی ها ایجاد نمیکنه البته!

 

۲۵ آذر ۰۲ ، ۰۷:۳۴ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۲
این جانب

روح الروح

 

و این فیلم

 

من چطوری بچه مو بغل کنم

 

ایمان چه قدرت عجیبی در غزه نشون میده

 

بابایی چطور دلت اومد ...

 

:((((((

۱۱ آذر ۰۲ ، ۲۱:۳۰ ۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۲
این جانب

دوباره بمباران شروع شد، من چیکار کنم؟؟

امروزم صد و خورده ای آدم شهید شدن، تا الانم ۱۶ هزار نفر شهید شدن، حدود نصفشون بچه ن، پدری بچه کشته شدشو بغل میکنه میگه حسبنا الله ...

انقدر باغیرت و با شرفن ذره ای اعتراض، ذره ای غصه و بی توکلی، ذره ای بی حجابی و ذره ای بی ایمانی از غزه مخابره نمیشه ...برعکس ایمان در جریانه، زندگی در جریانه و ...

 

فقط تو رو خدا یکی بیاد به من بگه با این داغ تو دلم چیکار کنم؟؟

تو رو خدا یکی بیاد بگه من چیکار کنم!!

 

بچه م تب کرده و من خجالت میکشم ازین پدر های طفل های شهید ...

۱۰ آذر ۰۲ ، ۲۱:۰۸ ۲۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
این جانب

دو رویی

من هر بار مدیران اجرایی و میانی و بعضا سطوح بالای دولتی و بخش عمومی رو میبینم به ابن نتیجه میرسم اگه فرضا بگن فردا نظام جمهوری اسلامی تبدیل میشه به نظام شاهنشاهی، یه درصد قابل توجهی ازین مدیران همون صبح زود که بخوان از خواب پاشن بیان اداره مردا کراوات زده و سه تیغ و زنا هم کت دامن پوشیده میان سر کار...

۰۹ آذر ۰۲ ، ۰۹:۰۵ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
این جانب

جلسه مشاوره زن و شوهر لجباز

مطلب زیر  در راستای دو یادداشت قبلی مشاوره بوده که ممکنه به مذاق خیلی ها خوش نیاد و بنده رو بی دین و ایمون در نظرشون جلوه بده و اعصابشون خورد شه, اگه حوصله ندارید لطفا نخونین تازه طولانیه چیز خاصی هم توش نیست.

 

چند روز پیش یه خانم جوونی باهام تماس گرفتن و گفتن خانم دکتر شماره شمارو بهم دادن جهت مشاوره, منم تو دلم گفتم این مشاوره پررو شده ها, پولشو داره میگیره زحمتش رو گردن من میندازه ... گفتم بفرمائید ...

 

شروع کرد و گفت شوهرم بهم خیانت کرده!

پرسیدم یعنی چی کار کرده؟؟

گفت رفته با یه زن دیگه رابطه داشته (تو دلم گفتم این که خیانت نیست, البته بعدا تو جلسه حضوری این نکته رو خیلی قاطع بهش گفتم)... ادامه داد ... من فهمیدم و قهر کردم دو ماه نبودم و آشتی که کردم بازم فهمیدم با این خانمه دوباره رو هم ریختن و ...

الانم به جای اینکه رابطه ش رو قطع کنه تازه دست پیش گرفته پس نیافته ...

 

کلی حرف زد, جزئیاتی از خودش و زندگیش گفت, گفتم باید حتما با همسرتون حضوری حرف بزنم و با شما کار خاصی ندارم ... (دختره براش رابطه شوهرش با یه زن غیر قابل قبول بود, گناه نا بخشودنی تصور کرده بود, در حالی که من بهش این رو میگفتم که این کار شوهرت خیلی کار عجیب و غریبی نیستا, خیلی از مردا اینطورین, گناه نا بخشودنی نیست)

 

یه جمله ش برام خیلی جالب بود و اینجا میگم باقی مواردش خیلی شاخص نبود:

دختره گفت شوهرم قلیون بکشه, عرق بخوره, سیگار بکشه برام مهم نیست ولی نباید با یه زن دیگه ای باشه و این اعتقاد منه, منم بهش گفتم فکر نمیکنی اعتقادت میشکل داره؟؟ گفت چطور؟

گفتم رابطه شوهر شما با زن مطلقه نه خلاف قانونه, نه خلاف شرعه, نه خلاف اخلاقه, نه خلاف عرفه برعکس مشروب خوردن همسرت که میگی میخوره و شما راضی هستی هم خلاف قانونه, هم خلاف شرعه, هم خلاف اخلاقه, هم خلاف عرفه ... گفت این اعتقاد منه, منم گفتم اعتقادت رو باید درست کنی!

 

چند روز بعد یه وقتی براشون آزاد کردم رفتیم دفتر مشاور و یکم براشون حرف زد و سپرده شون دست من, زن و شوهره عاشق و معشوق بودن ولی افتاده بودن تو دنده لج؛ با هر کدومشون جدا و باهم حرف زدم ...

 

پسره میگفت من یه اشتباهی کردم این ول کن نیست, 6 ماهه روزگار منو سیاه کرده, کلید کرده ول نمیکنه؛ بهش میگم مرد حسابی تو ثمره ده سال اعتمادش و یه شبه نابود کردی, حالا توقع داری شش ماهه درست بشه؟؟ گفت به خدا هررررر بار دوباره قصه میگه و دوباره از اول میاره بالا و هی میگه هی میگه انقدر میگه میره رو اعصاب من... 

بهش گفتم پسره ابله, چرا لو دادی خودت رو! گفت به خدا آقای دکتر من شش ساله خانم بازی میکنم تا حالا لو نرفته بود, گفتم آخه بی عقل لو هم رفته دیگه چرا اقرار کردی, چرا همه چیو گفتی, گفت من نگفتم خود اون زنه نامردی کرد گند زد و همه چی و علنی کرد ... گفتم دیدی زنی که این مدلی باشه بهت وفا نمیکنه تا باهاشی و بهش سرویس بدی باهات خوبه به محض اینکه ببینه از دستت میده میزنه زیر همه چی, کلا زن جماعت وفادار نیستن و فقط دنبال حال و هول خودشونن و واسه سواری ازت بار کشیده و کارش تموم شده یدونه زده عقبت و هری... با سر همه حرفامو تائید میکرد ...

بهش گفتم از این به بعد تابلو بازی در نیاری, حیف این زنه ت به این خوبی از دستش بدیا, هر کاری میکنی جنبه های حفاظتی رو حفظ کن, آخه ابله آدم با خط اصلی خودش رابطه میگیره؟ زنه رو میاره خونه خودش؟؟ آخه کند ذهن نباید به این جور زنا اعتماد کنی همیشه باید اصول حفاظتی رو رعایت کنی, بهم گفت دکتر شما هم شیطونیااا؛ گفتم ببین الان عیال من میگه تو با کسی در رابطه ای منم بهش میگم ببین من اگه در رابطه هم باشم تو عمراااا بتونی ردی ازش پیدا کنی تازه اگرم پیدا کنی من حاشا میکنم و عمرا زیر بار اقرار برم ... اینجوری باز یه روزنه برای فرار دارم ولی اگه اقرار کنم بازنده اول و آخر خودمم تا آخر عمرمم همین رو میکوبه تو سرم ... حالا من تو یه مقطعی یه کاری کردم نباید که تا آخر عمرم تاوانش رو بدم ...

پسره بچه پررو بود, روش و کم میکردم ولی باز روش زیاد بود, ولی دید من از خودش پررو ترم یکم فیتیله رو کشید پایین

 

از دست زنه واقعا خسته شده بود, بهش گفتم من ده ها دوست زن متاهل داشتم که همه شون شوهراشون با زنای دیگه رابطه داشتنا, نمیگم خدای نکرده زن تو خطا میره ولی اگه یه روزی حس کردی زن ت خطا رفت, مقصر خودتیا, حق نداری اونجا اعترض کنیا (اینو وقتی پسره تنها بود گفتم و الا تو همین موضوع گفتم شوهرت هررررررررر غلطی بکنه تو حق نداری دست از پا خطا کنی, اتفاقا گفت چرا منم آدمم دیگه منم حق دارم اشتباه کنم, گفتم تو حق نداری همچین اشتباهی کنی) به پسره گفتم یه تلنگری براش باشه...

 

زنه رو صدا زدم اومدن, هنوزم با لج بازی باهم حرف میزدن, حرفای زیادی باهم زدیم, خندیدم گریه کردیم توبیخشون کردم تحسینشون کردم و آخرش گفتم ببین دخترم همین شوهرت الان تو خیابون یکی بهت تیکه بندازه چی کارش میکنه, گفت پاره پاره ش میکنه, گفتم ببین این شوهرت عاشقته, این مرده حتی اگه خطا کنه جَلد خونه ی توه, هر غلطی بکنه آخرش برمیگرده خونه پیش تو, صحنه های احساسی زیادی براشون ترسیم کردم ... اشک میومد و... پسره خب مرد بود کمتر ولی دختر بیشتر, روحش خراشیده شده بود...

به دختره گفتم از نظر من رابطه شوهرت با یه زن دیگه اصلا چیز خاص و مهمی نیست, مثال زدم کار شوهرت عین چاقوی میوه خوریه که دست شوهرت بود, اینکه تو فضولی کردی و فهمیدی و اون لو داده و نتونسته مخفی نگهش داره اون چاقو تو قلبت رفته و الا فی نفسه اون چاقو چیز مهمی نبوده ولی تو جای بدموقع و به یک جای بدجا خورده و قلبت درد گرفته ... ولی باور کن اون رابطه برای شوهرت تموم شده است و پرونده ش رو بسته ولی تو ول کن نیستی

دختره گفت نمیدونی چه دل و قلوه ای به هم میدادن, گفتم والا بلا هر مردی به هر زنی موقع مخ زنی میگه تو عشق اول و آخرمی تو فلانمی من با زنم مشکل دارم که مخ زنه رو بزنه و زنه رو زمین بزنه, بعدش از تخت که پا میشه میره سمت خونه ش تموم اون حرفا یادش میره و پرونده قضیه رو بسته ... دختره نمیخواست قبول کنه ولی میدید دارم همونی رو میگم که شوهرش بارها بهش گفته و خیلی واقعی تر از اونیه که یکی دو تا مشاوری که قبلا باهم رفتن و نظرات شاذ بهش دادنه...

 

دختره گفت آقای دکتر شما با همه مشاورا فرق دارید و خیلی واقعی باهامون حرف زدین, خیلی راضی بودن چفتشون منم یه سرمشق به دختره دادم:

"فضولی ممنوع" این و روزی هزار بار بنویس

 

قرار شد 6 روز آزمایشی بدون لجبازی باشن بعدش گزارشش رو به من بدن ...

 

این زنیکه مشاوره دهن سرویس پولش رو اون میگیره سردرد و سرسام و درگیری ذهنیش با منه ... سه ساعت و نیم فک زدیم, واقعا مشاوره دادن اگه محل کاسبی باشه نمیدونم ولی اگه کاسبی نباشه واقعا جانکاه و سردرد آوره ...  

 

جلسات قبلی:

دفتر مشاوره

جلسه مشاوره -قسمت دوم

۰۴ آذر ۰۲ ، ۱۰:۳۲ ۲۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۵
این جانب

فکر میکنم این درست تر باشه

با سلام و احترام

 

به نظرم خشم و داغی که در سینه از رژیم صهیونیستی دارم، دردی که از خیانت و سکوت عده ای و بلاهت عده ی دیگری در دل داشتم و همینطور غصه از دست دادن فرزاندم در غزه باعث شده تحلیل جامع و مانعی ارائه ندم، لذا چند یادداشت اخیرم رو غیر فعال میکنم و صبر میکنم و دعا میکنم خدا دل های ما رو روشن کنه و انتقام مظلومین فلسطینی رو از جنایتکاران و حامیان شون بگیره

۲۸ آبان ۰۲ ، ۲۰:۱۸ ۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
این جانب

عاشورای غزه!

تو روزی که همه جهان تظاهرات علیه رژیم صهیونیستی داشتن و مردم غیور (!؟) ایران تو میادین شهرها داشتن شعار میدادن مرگ بر اسرائیل و میدون انقلاب تهران پر بود از جمعیت همین رژیم کودک کش 200 نفر رو تو یه مدرسه قتل عام کرد, فقط تو یک روز و آمار کشته هاش رو به بیش از 12 هزار نفر رسوند

 

حالا برید تو کانال ها و صفحات مجازی هشتگ غزه بزنین, جهاد تبیین راه بندازین, محکوم کنین, شعار بدین, و خوشحال باشین که به تکلیفتون عمل کردین!

 

اونا میکشن و ما هییییییییییییییییییییچ غلطی نمیکنیم و تازه جشن میلاد حضرت زینب میگیریم!

 

روز عاشورای حسینی غزه هنوز به عصرش نرسیده که بخواین برای زینب ش جشن بگیرین!

 

 

دیروز سردار سلامی گفتن از امروز اضطراب همراه صهیونیست هاست, جالبه نگفتن همراه کودکان غزه چی هست, آتش و خون!؟؟ آره دیگه وقتی میزنن ما رو له و نابود میکنن ما فقط بهشون سیلی میزنیم, بزنن ما رو تیکه پاره میکنن ما بهشون استرس وارد میکنیم!!! چه درگیری و بازخورد متناسبی!!

 

شیعیان امیرالمومنین کجان که علیه صهیون خیبر شکنی کنن؟!؟ نشستن تو خونه ها شون هشتک میزنن و محکوم میکنن و ماکت درست میکنن برای تظاهرات و یا دیوار نویسی میکنین

 

یا اون چند میلیون شیعه ای که برای اربعین پیاده روی میکنن, الان عاشورای اربعه اربعون روزه ادامه داره و هنوز شیعیان مدعی غیرتی بدعتی برای مبارزه با صهیونیسم ندارن!

 

چطور میخوابیم؟ چطور شب ها میخوابیم؟ چطور برای حضرت زینب جشن میگیرین, چطور تو تلویزیون گل میذارید برای شادی؟ خجالت نمیکشیم؟؟ حیا نمیکنیم, خاک بر سر ما, ما لیاقت خاک رو هم نداریم ...

 

از این به بعد هر دروغگویی بیاد شعار بده ما اهل کوفه نیستیم خودم دهنش رو گل میگیرم و میگم نفر اول اهل کوفه همین هموطنان و حکومت خودمونه, ما جزئی از سران کوفی هستیم.

 

فرض کنیم امام زمانی قراره بیاد, مطمئنا ما اگه تکفیرش نکنیم, در بهترین شرایط بهش میگیم تو و خدات برو بجنگ بیا صلح که شد ما خودمون رو بهت میرسونیم! ما فعلا زن و بچه داریم مال و اموال داریم یه سامونی بدیم میایم کمکت!

 

 

 

۲۸ آبان ۰۲ ، ۰۸:۱۹ ۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۲
این جانب

اربعین

۴۰ روز از جنایت اسرائیل علیه فلسطین نگذشته، بلکه جهل روزه که جنایت ادامه داره، من از دولت های ترکیه و امارات و عربستان و مصر توقعی ندارم اونها تو فرهنگشون منتظر ظهور منجی نیستن، اربعین شهادت امام حسین هم برای خودشون تعریف نکردن، ادعای از بین بردن اسرائیل رو هم ندارن...

من فقط اینو میدونم اگر من، یعنی شخص نگارنده این سطور اگر در محرم سال ۶۲ تو شهر کوفه و اطراف کربلا چادر زده بودم شاید یه درصد توسپاه یزید نمیبودم ولی قطعا تو سپاه امام حسین هم نمی‌بودم و در بهترین شرایط تماشاچی قتل عام کودک شش ماهه امام حسین مینشستم، دقیقا کاری که مدعیان محور مقاومت دارن میکنن.

قطعا ساکتین عاشورا بعد از کشته شدن علی اصغر ها میشن جمعیت توابین که میدون انقلاب شعار میدن!!

 

اگه فردا برم میدون انقلاب حس میکنم دارم خودمو گول میزنم و توجیه میکنم که منظور از تو میدون بودن یعنی میدون انقلاب!!

 

حالا بچه های شش روزه کشته بشن، یکی شاید مثل بچه من که عده ای فکر کنن دنیا بیدار شه، و این هزینشه!!

 

۲۶ آبان ۰۲ ، ۲۱:۱۴ ۱۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۳
این جانب

من طرفدار امریکا و اسرائیلم!

من طرفدار اسرائیل و امریکام 

 

چون اونا در عین باطل بودن و عداوت و جنایت باهم متحدن, هنوز دو روز نگذشته از حمله حماس به اسرائیل سریع تمام قد همه غرب پا میشن میرن اونجا و حمایت رسمی و علنی و تسلیحاتی و مالی و سیاسی میکنن

 

اما حماس و فلسطین تنهان, یک ماه و خورده ای گذشته هنوز کشور های بی غیرت و بی شرف عرب و مسلمون دارن بیانیه میدن که صلح کنین و آتش بس راه بندازیم و گذرگاه باز کنیم و...

 

یک نفر تو این دنیا پا نشده بگه باید به فلسطین کمک نظامی بکنیم و علیه اسرائیل ائتلاف نظامی راه بندازیم

 

این کشور های حروم لقمه امارات و ترکیه و آذربایجان و قطر هنوز مسیر سوخت و بمب های امریکایی به اسرائیلن

 

خودشون رو کشتن که سیدحسن نصر الله میخواد چی بگه, این مدت دو تا سخرانی داشتن ایشون و فقط حرف بود و حرف ... حالا چهار تا خمپاره به هزار متری مرز هم زدن خیلی زحمت کشیدن! یا دلشون خوشه سید مبهم حرف زده!!! بعد همزمان با ابهام موندگی اسرائیل روزی چند صد نفر آدم تیکه تیکه میشن!

 

جمهوری اسلامی ادعا میکنه شکست غیر قابل ترمیم دیده اسرائیل, الان غزه لت و پاره شده قابل ترمیمه یا اسرائیلی که همه دنیا دارن ازش حمایت میکنن و پشتیبانی و عملا اتفاق خاصی براش نیافتاده و جز اون هزار و خورده ای نفر که تو روز اول تلفات داده عملا در برابر روزی چندصد نفر کشته ای که از این ور میگیره خودش تقریبا کشته آنچنانی نمیده

 

اون وقت اینوری ها خوشحالن به یه کاروان نظامی خمپاره زدن, در حالی که اونها یه بمب میندازن 500 نفر درآن واحد تیکه تیکه میشن!

 

12 هزار نفر تیکه تیکه شدن, بیمارستان ها بمباران میشه, اون جانی های وحشی به هیییییییچ قاعده انسانی و حیوانی قائل نیستن و سبوعانه ترین اعتقادات و اقدامات رو دارن انجام میدن, اون وقت یه مشت بی غیرت بیشرف ترسویی که اسمشون رو گذاشتن مسلمون هیچ گهی نخوردن جز بیانیه دادن و دنبال حل و فصل این جنگ از مبادی حقوقی و قانونی هستن, آخه مادرتو فلان اینجا قانون جنگله, هیچ وقت قانونی انسانی در دنیا حاکم نبوده باید زور داشته باشی تا زور نشنوی نه اینکه زرت و زور کنی فقط! 

 

ادعای جمهوری اسلامی و حزب الله اونجای خر رو پاره کرده ولی عملا هیچ غلطی نتونسته بکنه, این همه پهباد و موشک داری حتی عرضه تهدید نظامی هم نداری!!!؟؟ عرضه تهدید نظامی مستقیم نداری اقلا یه پارت موشک بده به با غیرت های یمنی اونا موشک و پهباد بزنن, یا نکنه موشک ها هم مزخرفی بیش نبوده و همه باد هواست!؟؟

 

تازه از مردم و ملت های مسلمونم هیچ بخاری در نمیاد, خاک بر سر ایرانی ها و عرب ها و مسلمون ها بکنن, توی واشنگتن و لندن از میدون انقلاب تهران و میادین اصلی شهر های اسلامی بیشتر جمعیت علیه اسرائیل تظاهرات میکنن, تو اسپانیا علیه اسرائیل وسط مسابقه فوتبال پرچم میگردونن اون وقت تماشاگر های پوفیوز ایرانی به پرچم فلسطین هو میکنن 

 

یه عده که نشستن دعا میکنن, آخه دارن بمب میندازن, تو داری دعا میکنی؟!؟؟  با نذر زیارت عاشورا میخوای جلوی بمب رو بگیری؟؟ جواب بمب و موشک نشستن تو خونه و توسل به امام نیست, جواب بمب و موشک با توکل به خدا موشک زدنه, حمله است.

 

آقای جمهوری اسلامی اگه از بمب اتم اسرائیل میترسی غلط کردی بمب اتم نمیسازی که تو هم بترسونی نه اینکه بترسی

 

آهای حماسی که عرضه نداری, نقشه و پلن بعدی نداری گه میخوری حمله میکنی و مردمت رو بی خود و بیجهت قتل عام میکنی

 

بازم آفرین به اسرائیل و امریکا چنان درسی به مسلمون های بیغیرت و بی عرضه داد که یاد بگیرن دیگه از این غلطا نکنن

همونکاری که امریکا تو کشتن عالی رتبه ترین فرمانده نظامی جمهوری اسلامی کرد, همونی که میگفت حریفت منم رو چنان زد که هیچ اثری ازش نموند, و جمهوری اسلامی هییییییییییییییچ غلطی نتونست بکنه و دو تا موشک به بیابون زد و انقدر بی عرضه و ترسو بوده که هیچی نشده و امریکا عکس العمل نشون نداده هول شد و خودزنی کرده ...

 

من ایمان دارم حق پیروزه, ولی ما حق نیستیم, ما یه مشت بی عرضه و بی غیرتیم که هیچ غلطی ازمون بر نمیاد جز ادعا هم چیزی نیستیم!

 

یه زمان میگن وقتی واقعه عاشورا داشت اتفاق میافتاد یه عده کثیری خزیده بودن تو لونه هاشون و تو سپاه یزید نبودن, ولی به نظرم دلیل قتل عام خانواده امام حسین و تیکه تیکه شدنشون همون ساکتین و تماشاچی های کوفی بودن و الا اگر کسی میومد از امام حسین حمایت میکرد اون اتفاق نمیافتاد...

 

اینکه امام حسین پیروز اون ماجراست حرفی نیست ولی اینکه شکست خورده های اصلی واقعه عاشورا همون ساکتین عاشورا بودن هم شکی ندارم.

اینکه خون کودکان غزه پایمال نخواهد شد و حق و مظلوم بالاخره پیروز خواهد بود, و خدا با شهیدان غزه است, شکی نیست؛ ولی اینکه آیا ما طرف حقیم و برای خدا جهاد میکنیم, و پیروزی از آن ماست, حاشا و کلا!

 

۲۲ آبان ۰۲ ، ۰۸:۴۳ ۱۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۲
این جانب

جفتک

سری قبلی( چند روز پیش) که اومده بود بهش گفتم اشکال نداره؛ زنه، عقل درست حسابی نداره بهش محبت کن، شاید نرم شد و عقل نداشته ش یکمی بفهمه...

 

این سری( چند دقیقه پیش) اومد بهم گفت به خاطر تو حقارت محبت کردن به یه احمق زبون نفهم رو تحمل کردم ولی تا کاه و یونجه ش زیاد شد، دوباره جفتک زد ...

 

این سری دیگه بهش حق دادم، چون واقعا یه عده هستن تا یکم بهشون محبت و توجه کنین از خودشون خارج میشن و به قول معروف تا کاه و یونجه شون زیاد میشه جفتک میزنن.

 

البته یه عده هم هستن همیشه طلبکار عالم ن، همیشه ناله ن، همیشه .... فقط خودشون رو میبینن!

 

یعنی چققققققدر سخته شوهر همچین زن هایی باشی.

 خدا به همچین مردهایی صبر بده

۱۹ آبان ۰۲ ، ۲۰:۴۲ ۱۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۴
این جانب

عروسی

جاتون خالی دیشب رفته بودیم عروسی یکی از اقوام عیال؛ خب من تقریبا هیشکی و نمیشناسم و بهتره بگم صمیمی نیستم, نشستم سر جام یه موز خوردم دو سه تا شیرینی

 

خب دی جی خیلی خوب بود, خوشم اومد, کردی ش عالی بود, ترکی ش هم خوب بود, یه دستم مازندرانی گذاشت خیلی حال داد, یه پسره بود خیلی فعال بود همه ش و درست میرقصید ...

ولی چون غریب بودم اصلا بالا نرفتم و خیلی زودم حدودای ساعت 9 و نیم تموم شد ...

به قول معروف قر تو کمرم موند! (یادش بخیر عروسی دوست خواهرم بود, چون دور بود منم باهاشون رفته بودم البته خانوادگی دعوت کرده بودن, جوون بودم دیگه انقدر رقصیده بودم تو اون همه غریبه دوست همشیره کلی از من تشکر کرده بود و گفته بود اگه فلانی یعنی من نبودم مجلس مردونه کلا به قهقرا میرفت خخخخخ)

 

یادمه جوون تر که بودم همیشه حاج خانوم دو دست لباس برام میاوردن تو عروسی ها, وسط مجلس یه دست شبم خونه عروس داماد یه دست دیگه عوض میکردم چون خیس خالی میشد... یادش به یخیر, آدم پا به سن که میذاره دیگه ذوق و حال این چیزا رو نداره ...

 

مادر بزرگ داماد دو سه ماه پیش فوت کرده بود و دایی های داماد نیومده بودن, راستش من خودم یادمه پدرم که مرحوم شدن عمه م میخواستن عروسی پسرشون رو به هم بزنن, همگی خانواده ضمن مخالفت با این کار اتفاقا عروسیشون هم رفتیم چون میدونستیم روح پدرمم از این وصلت خوشحاله و دلیلی نداره دلتنگی و غصه فراغ ما از پدر شادی از دیگران بگیره و سوای شادی وصلت رو به تاخیر بندازه ... تازشم عمه م درسته عزادار برادرشه ولی برای پسرشم ذوق داره چرا باید ذوقش رو کور کنه.

 

هدفم از نوشتن این یادداشت ضمن تجدید خاطرات شیرین و آرزوی خوش بختی و عاقبت به خیری واسه همه جوان ها و پیدا کردن زوج مناسب برای مجردها و... میخواستم اینو بگم, من خودم دو دست کت شلوار مجلسی دارم که تو ده دوازده سال گذشته یکی در میون مجالس یکی ش رو میپوشم, فقط کراوات عوض میکنم اونم مناسب فضا و حوصله؛ این سری با کلی دعوا و بحث و اقناع سازی و مظلوم نمایی تونستم بالاخره عیال رو هم مجاب کنم که لباس جدید برای دو ساعت نخره و یه لباس مجلسی از لباس های قبلش رو استفاده کنه, واقعا نمیفهمم هررررررررررررررررررررررر بار باید چند میلیون بدم یه لباس بخره که فقط دو ساعت بپوشه و بذاره کنار و مراسم بعد لباس جدید!!

مسخره است به خدا !

چی میشه لباس تکراری بپوشن این زنا, چرا با این تفکرات و رسوم احمقانه مخارج سنگین دست شوهرا و پدرا میذارید که مردها عزا بگیرن عروسی یکی از فامیل اینا باید پولشون رو هدر بدن و مخارج سنگین بیافته رو دوششون؛ حالا من دارم میتونم بخرم دیگران شاید نداشته باشن چرا باید به این فکر زنانه احقمانه دامن بزنم؟؟ 

تازه از این تفکر احمقانه زنانه بالا تر اینه که مگه منم احمقم که یه چیزی بخرم که دو ساعت مصرفشه و بعدش باید بندازم بره!؟؟ این اوج بلاهت و حماقته!

 

مطالب مرتبط:

عروسی یک آخوند

امشب دل من هوس رطب کرده!

 

پی نوشت مهم:

با توجه به منفی مطالب مرتبط قبلی میشه دوستانی که میخوان منفی بزنن حالا شناس یا ناشناس دلیلش رو بگن.

 

۱۷ آبان ۰۲ ، ۱۳:۰۳ ۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۴
این جانب

عادی شد, نه!؟

دیروز چند صد تا کشته شدن

روز قبلش هم چند صد نفر زن و بچه و پیر و جوون کشته شدن

با بمب های امریکایی...

به نظرم دیگه عادی شده!

بازم تاکید میکنم جنگ و سیاست قواعد خودش رو داره و ماها چیزهای پشت پرده رو خبر نداریم, ولی الان نمیخوام تحلیلی و جامع و عمیق به مساله کشتار وحشیانه فلسطینیان توسط امریکا و سگ قلاده پاره کرده ش اسرائیل بپردازم, اونها موضع روشنی دارن, میخوام کمی از خودمون بگم.

 

دقت کردین یک و نیم میلیارد مسلمون و ده ها کشور مسلمون قدرت مند حتی نتونستن یه قطعنامه آبکی علیه اسرائیل تو مجامع بین المللی صادر کنن

 

از اون بالاتر دقت کردین از همین کشورهای اسلامی آذوقه و مهمات وسوخت داره به اسرائیل صادر میشه!!

 

از اون بدتر هییییییییییییییییچ اتحادی بین مسلمون ها در برخورد سخت با اسرائیل و امریکیا وجود نداره و همه وسط تیکه تیکه شدن بچه های بیگناه دنبال راه حل دیپلماتیک هستن, امریکا و اینگیلیس و فرانسه و امثال این رهبرانشون رو فرستادن اسرائیل با وعده حمایت.. دریغ از یه نفر و یه حمایت از کشور های مسلمون که ما براتون سلاح میفرستیم تا از خودتون دفاع کنین, لااقل حرفشو بزنین از چی میترسین از تبعات بین المللی ش, چرا اونها از این تبعات نیمترسن و باهم تو ظلمشون متحدن!؟؟!؟!

 

یه عده دیگه دل خوش کردن هیمنه اسرائیل داره از بین میره, در حالی که نمیبینن هر روز صدها کودک داره پر پر میشه... (مگه حاج قاسم رو زدن ما چی کار کردیم, خب منم جای اونا بودم میکشتم که نسل مسلمونا منقرض شه چون مطمئنا مسلمونا کاری نخواهند کرد)

 

به چیزهای کوچیکی دل خوشیم و عزیزانمون هر روز دارن از بین میرن و ما دست روی دست گذاشتیم و نهایتا دو تا خمپاره انداختیم!

 

بازم ماشالله به غیرت حوثی های یمن, بازم اونا از اون راه دور چند تا موشک زدن, هر چند, موشک های امریکایی کجا مشوک های یمنی کجا! اون یکی در جا 500 نفر رو تیکه تیکه میکنه, این یکی باعث سوختن و جراحت چند ماشین و نفر میشه ...

 

خیلی ها منتظر صحبت های سیدحسن نصر الله بودن؛ یه عده که میگن ابهام بیشتر شد و اسرائیل رو هوا مونده, در حالی که اسرائیل داره هر روز میکشه, و ما دلخوشیم فکر میکنیم اسرائیل رو هوا نگه داشتیم!!!

 

من هر روز دارم به این فکر میکنم الان چند تا بچه شهید شدن, الان چند انسان توسط اسرائیل کشته شدن و چرا کسی چلوی این شیطان رو نمیگیره!

نمیدونم کی و چطوری قراره این وحشی دد منش متوقف بشه ولی هر چی که هست, من در خودم احساس بی غیرتی و بی عرضگی دارم, نمیدونم!

 

با همه این بی غیرتی ها و تشتت و فشل بودن کشورهای مسلمان, از همه بالاتر ایمان و عقیده راسخ اهالی غزه برام شگفت آور بود, زیر بمباران بی رحمانه اسرائیلی امریکایی بازم از خدا میگن و قران و تکبیر به لب دارن ... ایمان داشتن تو این شرایط سخت نشونه مومن بودن, نه اینکه تا تقی به توقی میخوره عالم و آدم و زمین و زمان و همه بالا پائین رو یه عده به فحش میکشن!

۱۳ آبان ۰۲ ، ۱۱:۱۱ ۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
این جانب

تو زمین کی بازی می کنیم؟؟

تو هر پدیده ای تو عالم هر چقدرم که بد باشه, چیزهای خوبی میشه ازش در آورد؛ همین جنایات اسرائیل علیه مردم غزه و فلسطین نکات خوبی رو میتونه برامون روشن کنه, علاقه مندم یه چند تا چیز در موردش بگم:

 

 

 

  1. جنایت های رژیم اسرائیل بر هیچ کسی پوشیده نیست, به قدری که حتی دبیرکل سازمان ملل هم دیگه نمیتونه خودش رو کنترل کنه, تازه فرض هم کنیم اون 500 نفر بیمارستان کار اسرائیل نبوده باقی اون ۶ هزار نفر و چند هزار کودک چی؟ اونم کار اسرائیل نبوده؟؟
  2. جامعه بین الملل, شورای امنیت, به خصوص دولت های غربی نشون دادن که مردن و کشته شدن کودکان و حقوق بشر واسه شون هیییییییییییچ ارزش و جایگاهی نداره و تحقیقا هر ادعایی در خصوص حقوق بشر یه دروغ بزرگه برای حفظ منافعشون؛ تفاوت برخورد ها و عکس العمل ها نسبت به دو جنگ جاری و طرفداری از طرف های جنگ رو ببینین! حجم کمک های سیاسی نظامی و مالی امرکیا و انگلیس و فرانسه و...به نفع اسراییل شاهد این مدعاست. آیا اونها نمیبینن کودکان دارن کشته میشن, ببینین از یه کودک و تصادفی کشته شدن حرف نمیزنما از ۲ هزار و خورده ای کودک دارم حرف میزنم که هر روز دارن کشته میشن, از کودکانی که قبل از طوفان الاقصی هر روز کشته میشدن!
  3. از دولت های اسلامی حرفی نمیزنم چون واقعا حالم به هم میخوره هیچ وحدتی بینشون نیست و همگی متفرق دارن محکوم میکنن و بعضیا هم از توبره میخورن هم از آخور عین ترکیه, هر چند عکس العمل ها بعد از بمباران بیمارستان کمی شفاف و درست تر شد ولی بازم واقعا این عدم وحدت بین کشورهای مسلمان واقعا غیر قابل قبوله در حالی که دولت های حامی کودک کشی همه هم پیمان و متحد باهم هستن(هرچند ظاهری)
  4. ملت ها واقعا مثل همیشه خوب بودن ولی چه فایده ملتی که حکومتش خائن و جانی و ترسو باشه ملت بیچاره ایه
  5. مهم تر از همه اونهایی که با دیدن هزاران کودک و زنی که کشته میشن و هنوزم خیلی ملوس و ممتنع به جنگ نه میگن و مشخص و صریح نمیگن مرگ بر اسرائیل واقعا برام عجیبن, عین روز روشنه که اسرائیل و امریکا و اروپا دارن جنایت میکنن ولی به عده کلی و مبهم راجع به بانیان جنگ و نفس بد بودن جنگ ها حرف میزنن. اینها هم یک جوری حامیان زیرپوستی همین جنایتکاران هستن.
  6. تو مقاطع مختلفی از تاریخ سیاسی این مملکت بارها دیدم رژیم کودک کش اسراییل از کارهایی تو کشور خودمون حمایت کرده, آیا وقت اون نرسیده وقتی دیدم کاری مورد تائید اسرائیله یه تجدید نظر در خصوص درستی یا غلطی اون کار بکنیم؟؟ با خودمون تا حالا فکر کردیم ما تو کدوم زمین داریم بازی میکنیم؟؟؟ تو زمینی که مورد تائید اسرائیله یا تو زمینی که مورد خصم و کینه اسرائیله!؟

دو روز دیگه سالگرد شهادت آرمان عزیز و همین ایام سالگرد شهادت ده ها نفر از عزیزانمون بوده که اسرائیل از شهادتشون شاد شد و حتی فوت عده ای که تحریک شده بودن و خونشون بی دلیل پایمال شد, یادمون باشه اسرائیل از فوت اتفاقی اون دختره هم خوشحال شد از اینکه یه عده آدم خائن و نادون دنباله روی کردن, حمایت کردن, فحش دادن, بوق زدن, تائید کردن، شعار دادن، سکوت کردن، حق دادن و از این قبیل، حتی اونهایی که الان با بی‌حجابی عامدانه و لجوجانه شون دارن همون اهداف اسرائیل رو همراهی میکنن و همون کاری رو میکنن که اسرائیل دوست داره، تو جنایت هایی که اتفاق افتاد و خون های بیگناهانی که ریخته شد سهیم هستن, هر کسی به اندازه میزان حمایت و همراهیش با خواست و مطلوب اسرائیل و امریکا تو قتل اون کودکان سهیمه چه قبول کنه چه نکنه!

 

× ایمان مردم غزه رو میبینین؟ آیا ما هم مثل اونها ایمان قوی و مستحکم داریم؟؟

 

مطالب مرتبط:

آرمان عزیز

قورباغه های هفت تیرکش

۰۴ آبان ۰۲ ، ۲۳:۱۸ ۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
این جانب

عروس های اسدالله خان

این روزا ساعت 9 شب شبکه آی فیلم مجموعه پدرسالار رو داره پخش میکنه, واقعا خاطره انگیز و دوست داشتنیه ...

 

چقدر من از اون دو تا عروس اسدالله خان همون موقع حرص خوردم, یکی خودخواه و لجباز و بی ملاحظه, اون یکی هم فتنه و آتش بیار و نمک نشناس و آبزیرکاه؛ از اون خواهر زن حسود و کینه ای که چشم نداشت شوهر خواهرش و البته خواهرش یه روز خوش ببینن؛

و با نهایت تاسف دیدیم و میبینیم که یه عروس بد میتونه یه خانواده رو به هم بریزه!

 

علاقه و ارادت من به عروس ها از همون موقع ها شکل گرفت! 

 ازونجا که مصادیق زیادی از این نوع عروس ها رو هم تو اطراف مون میدیدم و همه مون دیدیدم, از همون موقع فهمیدم زن در مقام خواهر و مادر و دختر خیلی خوبه ولی وقتی در مقام عروس و همسر میاد میشه بلای جان!

البته همونطور که عروس دختر نمیشه, داماد هم پسر نمیشه ها و بالاخره یه جایی زهر خودش و غریبه بودن خودش رو نشون خواهد داد.

 

خیلی از عروس ها از مادرشوهرهاشون حرف میزنن در حالی که خود عروسه آیا همون رفتار و توقع و عکس العمل رو با مادر و خانواده خودش هم داره یا داشته؟؟


من در برخورد با عروس های خودخواه, فتنه و طلبکار و نمک نشناس همیشه دعا میکنم خدا یه پسر بهش بده, بعدش یه روز یه عروس عین خودش نصیبش بشه, تا بفهمه پسری رو از مادرش گرفتن و تمامش رو مال خودش دونستن و همیشه طلبکار بودن و احترام و کرنش نکردن به خانواده داماد و مادر شوهر یعنی چی!

 

+ یه بعدا نوشت دارم که بعدا خواهم گفت!

۰۱ آبان ۰۲ ، ۱۴:۲۱ ۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۳
این جانب

موشک جواب موشک!

با توئیت

با پست و استوری

با بیانیه

با تظاهرات

با شعار

با مذاکره

با این چیزا درست نمیشه...

جواب موشک، موشکه!

جواب خون، خونه!

جواب کشتن، قصاصه...

 

وقتی حاج قاسم رو زدن، رهبری گفتن باید قوی شیم، من اینو میفهمم، نمیشه با ضعف جلوی قدرتمند پیش رفت باید قوی شد، الان که نزدیک قله ایم چرا کاری نمیکنیم؟؟؟

الان که قدرت موشکی و پهپادی داریم چرا کاری نمیکنیم؟؟؟

 

میدونم باید صبر کنم، میدونم باید به حرف بزرگان سیاسی اعتماد کنم چون اونها چیزایی میدونن که من خبر و تحلیلی ازش ندارم، میدونما ولی دلم طاقت نداره، از صبح پر از خشم و اشک م، بند نمیاد، آروم نمیشه...

نمیدونم چی کار کنم، هیشکی هم هیچ کاری نمیکنه جز مذاکره و بیانیه و ...

 

امروز میدون انقلاب بودم همه با شعر اون آقاهه که شعر خوند، خیلی هم کوتاه بود اشک ریختن و خشم داشتن ولی چه فایده، مرهمی نداشتیم که به هم بدیم و کاری جز صبر ازمون بر نمیاد...

به خودمم فکر میکنم میگم من نه توان و جرات جنگیدن دارم، نه کار امدادی و پزشکی دارم، تازه اگه نیرو بخوان من به چه دردی میخوام بخورم، هیچ هنر و تخصص به درد بخوری ندارم :(

 

 

خدایا، به هیییییچ کسی امیدی نیست، جز خودت!

خودت یه کاری کن!

 

۲۶ مهر ۰۲ ، ۲۱:۳۹ ۴ نظر موافقین ۸ مخالفین ۲
این جانب

دو آیه از قرآن

امروز آخوند مسجد دید همه برافروخته و خشمگینیم دو تا آیه قران برامون خوند, خیلی خوب بود, گفتم باهاتون به اشتراک بذارم, تا حالا این آیات رو ندیده بودم: 75 و 76 سوره مبارکه نساء

 

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 

وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیرًا ﴿٧٥﴾

شما را چه شده که در راه خدا و مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی جنگید؟

آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. (۷۵)

 

الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ ۖ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا ﴿٧٦﴾

آنان که ایمان آورده اند، در راه خدا می جنگند؛ و کسانی که کافر شده اند، در راه طاغوت می جنگند. پس شما با یاران شیطان بجنگید، که یقیناً نیرنگ و توطئه شیطان سست و بی پایه است. (۷۶)

 

 

+چقدر قران خوب و محشره ... همین چند دقیقه پیش بایدن گفته فکر میکنه حماس بیمارستان رو بمباران کرده و امریکا در کنار اسرائیل ایستاده!

شیطان بززرگ داره کید میکنه که این جنایت رو بندازه گردن طرف مقابل ... 

 

بعد یه عده جیره خور و کاسه لیس و غرب پرست این چیزا رو ته ذهنشون داشته باشن هر وقت دیدن آمریکا و اسرائیل از چیزی حمایت کردن یه ذره شک کنن که اونها شیطانن و همیشه دارن دروغ میگن.

۲۶ مهر ۰۲ ، ۱۲:۵۲ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
این جانب

جنایت کاران بزرگ عصر جدید

امریکا، فرانسه و انگلستان امروز پیشنویس قطعنامه شورای امنیت۱ برای آتش بس تو غزه رو  وتو کردن، ۶ تا کشور رای ممتنع دادن...

 

ده دوازده روزه بمب های ساخت آمریکا داری خونه ها رو نابود و زن بچه فلسطینی رو قتل عام میکنن و ما همینجور ساکت نشستیم

 

واقعا با دیدن صحنه های جنایت آمریکا، چرا هیچ کاری نمیکنیم، چرا موشک نمی‌زنیم چرا نیرو اعزام نمی‌کنیم،  چرا چرا ...

 

امریکا و مزدوراش، اروپا و نوکران و کاسه لیس هاش و حامیان اونها و ساکتین این جنگ همه در این جنایت سهم دارن، تا برسه به اونهایی که واسه یه سطل ماست خودشون و جر دادن و واسه سوختن و تیکه تیکه شدن زن و بچه مردم به دست موشک ها و حمایت های آمریکایی و اروپایی لال شدن هم تو این جنایت سهم دارن 

 

 

 

۱ این قطعنامه 9 رای موافق لازم را دریافت نکرد. علاوه بر روسیه، چهار کشور چین، امارات، گابن و موزامبیک از آن حمایت کردند. ولی این سند با مخالفت ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و ژاپن مواجه شد. شش کشور دیگر عضو شورای امنیت- آلبانی، برزیل، غنا، مالت، سوئیس و اکوادور - به آن رای ممتنع دادند.

 

+

همین چند لحظه پیش رژیم جنایتکار و کودک کش اسرائیل بمب آمریکایی انداخته بیمارستانی تو غزه و حداقل 1000 نفر کشته شدن، باورتون میشه؟؟

هزاااااااار نفر 

بعد هیچ کدوم از دولت های بی عرضه و بی غیرت مسلمون هیچ کاری نمیکنن!

جمهوری اسلامی این همه موشک داره، نگه داشته واسه کی؟؟؟

بزن آقا بزن حیفا و تل‌آویو رو با خاک یکسان کن، مرگ یه بار شیون یه بار

از ایران نمیزنی از سوریه بزن از لبنان بزن

پهپاد ساختی واسه کی؟؟؟؟؟

 

 

نمیدونم چطور میشه امشب خوابید، چطور امشب میشه نمرد و زنده موند

 

قوله تعالی:

﴿وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ﴾ (الشعراء: ۲۲۷)

۲۵ مهر ۰۲ ، ۲۱:۰۳ ۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
این جانب

بچه های کوچولوی من!

دیشب دیر رسیدم خونه, بچه خواب بود, رفتم روش و بوسیدم و نگاه کردم دیدم داره نفس میکشه خیالم راحت شد خوبه ...

 

اومدم تلویزیون رو روشن کردم جنایت های کودک کشی رژیم اسرائیل رو نشون میداد, یهو یه ترس و غصه بزرگی منو گرفت, با خودم گفتم اگه من جای اون پدری بودم که بچه کوچولوش رو بهتره بگم جنازه بچه ش رو بهش میدن چی کار میکردم!

 

همین الانم با هر عکس و فیلمی که میبینیم حس میکنم بچه خودم رو از دست دادم ...

 

غم بزرگی تو سینه دارم برای اینکه کاری از دستم بر نمیاد جلوی این ظلم بزرگ و آشکار رو بگیرم.

نمیتونم درک کنم پدران این بچه ها چی کشیدن فقط از خدا میخوام خدا بهشون صبر بده و ریشه ظالمین رو از بیخ بکنه, هم ریشه ظالمین هم طرفداران ظالم و هم ساکتین این ظلم!

:((

 

14020724000010_Test_PhotoN.jpg (745×375)

 

۲۴ مهر ۰۲ ، ۱۴:۱۰ ۱ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
این جانب

ترسوهای کودک کش

دنیای سیاست دنیای پیچیده ایه, دنیای فکر و تحلیل و دوراندیشیه ...مثل بازی شطرنج باید چندتا حرکت بعدی طرف مقابل رو هم پیش بینی کرد ...

 

شاید اگه کمی جوون تر بودم, به واسطه شر و شور جوونی اگه دست من بود حکم میدادم که چند تا موشک از سوریه و لبنان به تلاویو بزنن و نیروی زمینی گسیل کنن از سمت بلندی های جولان و همزمان شمال فلسطین و حمله همه جانبه شروع کنن ولی خب سیاست چیز دیگه ای میگه, تو سیاست دنبال بهینه ترین حالت میگردن, کمترین تلفات برای بیشترین دست آورد

هرچند این صبوری سیاسی هم یه جایی به سر میاد به نظرم...

 

برای بجه های غزه, برای زنان و مردان غزه و فسلطین که این کشتار رو هفتاد و پنج ساله دارن تجربه میکنن خیلی ناراحتم ولی نمیدونم چیکار کنم, کاری از دستم بر نمیاد ... ولی آرزو میکنم و البته مطمئنم این اسرائیل کودک کش بالاخره به دست یکی از این کودکان نابود خواهد شد ان شا الله/.

 

جالبه این قوم وحشی در طول تاریخ همیشه یک مدل توحش داشتن, همیشه اهل کشتن آدم های مظلوم و بی دفاع بودن و جرات جنگیدن رو در رو نداشتن و همیشه در حال خیانت و فتنه بودن, از جنایت های مجاهدین خلق گرفته تا جنایات اغتشاشات اخیر تو کشتن امثال شهید آرمان و شهید عجمیان تا کشتن بچه ها تو شاه چراغ و داعش و الانم تو فلسطین و کشتن زن و بچه بیگناه ... تا برسه به شمر و خولی و یزید

و جالبه همه چیز رو وارونه میخوان جلوه بدن, جای ظالم و مظلوم رو عوض کنن و ... غافل از اینکه حق پوشوندنی نیست.

 

این روزها دارم خیلی به این فکر میکنم که به قول شهید مطهری باید شمر و یزید زمانمون رو بشناسیم و یادمون باشه امام حسین زمانمون الان کجاست که بریم کمکش و یزید زمانمون کیه که علیه ش موضع داشته باشیم و براش نوکری و مزدوری نکنیم!

۲۲ مهر ۰۲ ، ۱۳:۱۳ ۰ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۲
این جانب

این کجا و آن کجا !

دیروز موقع نهار خوردن یکی از همکاران گفت که دلم برای کشته شدگان این جنگ میسوزه و جنگ چه چیز بدیه و همش کشت و کشتار آدم های بیگناه ...

 

یکی از بچه ها عصبانی شد و گفت تو چقدر آدم ِ (قطعا بی شعور و گاو منظورش بود ولی گفت) بی فکری!

 

بعد از اینکه یکم جر و بحث شد بهش گفتم اولا اونی که تجاوز کرده و بچه های و نوجوون های فلسطینی رو 70 ساله هر روز داره میکشه و بهشون میخنده اسرائیله, اینا 70 سال ظلم و غارت و تجاوز و قتل دیدن حالا میخوان تلافی کنن, تازه همه اینا به کنار اونی که در مقابل کفر و ظلم وایمیسه اگه کشته بشه شهید میشه و زنده است, اینو خدا گفته ها, آخوندا از خودشون در نیاوردن و اگه بکشه طرف مقالبش نفله میشه ..آخه این کجا و اون کجا, چه مقایسه احمقانه ایه میکنی تو ...

 

یادتون میاد پارسال همین موقع ها قرار بود جمهوری اسلامی ساقط بشه؟؟!! :))

 

کلا با خدا و هر کسی که با خداست نمیشه شوخی کرد و در افتاد!

وقتی با خدا باشی با پاراگلایدر بزرگترین و مجهز ترین ارتش ها رو شکست میدی, در حالی که اونا دارن تو اتوبان F16  بکسل میکنن!

 

الان وقتشه که این دو تا آیه رو بخونیم:

وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً

 

یادداشت کاملا مرتبط:

کی قراره راه رو باز کنه؟؟

 

 

بعدا نوشت:

 تو زمان فتح و نصر خدا و تسبیح و استغفارمون یادمون نره عزیزانمون تو افغانستان زیر آوار زلزله گرفتارن, خدایا بهشون رحم کن, همونطور که به حملات وحشیانه اسرائیل به غزه خدا باید رحم کنه

همین الان صدها بچه و زن ومرد و پیر و جوون در معرض خطرن

۱۷ مهر ۰۲ ، ۰۸:۴۵ ۰ نظر موافقین ۸ مخالفین ۲
این جانب

سبزی های بسته بندی شده

پنج شنبه ای رفته بودیم سبزی بخریم, گفتیم بریم باغای جنوب تهران ازونجا سبزی زمستون رو بخریم ... یه بیست کیلویی سبزی خریدیم و حاج خانم و عیال نشستن کنار باغ و همونجا سبزی ها رو پاک کردن و منم گفتم که نزدیک شاه عبدالعظیمیم برم اونجا تا کارتون تموم میشه ...

 

نشسته بودم تو صحن اصلی که دیدم دو تا گُنگِشک تازه نورسیده که داشتن لابد برای ازدواج و آشنایی حرف میزدن... من خیلی خوشم میاد وقتی دختر پسرا باهم حرف میزنن اونم تو این فضاها و برای این موضوعات (خب از قیافه و حالات و فاصله و مکانی که نشسته بودن مشخص بود که اومدن برای صحبت ازدواج)

دختره روش به من بود و پسره پشتش, پسره انگار نگران بود و مضطرب ولی دختره خیلی خوشش اومده بود همه ش نیشش باز بود و از قیافه ش معلوم بود که داره تو ذهنش خیال پردازی میکنه که دیگه شوهر داره و کلی خیالبافی میکرده  

 

یاد خودم افتادم, آخی جَوونی, چقدر با دخترا حرف میزدم, هووف ...

انقدر زیاد بود که آمارش از دستم در رفته, بعضیاشون رو یادم میاد و خیلی هاشون رو یادم نمیاد, با بعضیاشون هنوزم در ارتباطم و هنوزم دوسشون دارم ولی خب دیگه نیستن یا شوهر کردن یا نیستن کلا ...

 

تو ذهنم این اومد که چی چی به هم میگفتیم؟؟

یادم افتاد که زندگی همین سبزی خریدن هاست, همین چیزای عادی و به ظاهر پیش پا افتاده است و اون خیالپردازی های اول ازدواج کمتر مجال وقوع داره و خط کش های اون موقع خیلی به درد زندگی واقعی نمیخوره و تقریبا بیشتر چیزایی که تو این صحبت ها گفته میشه تو زندگی واقعی محلی از اعراب نداره و کلا این صحبت ها کاربردی و واقع گرایانه نیست و بیشتر خیال پردازانه است ... ( مخصوصا واسه آقایون؛ چرا که خانم ها تا قبل از عقد یه جورن و بعدش کلا عوض میشن و خواسته ها و نیازاشون کلا رفع میشه تا قبل از عقد فقط میخوان شوهر کنن و خیالاتی دارن که بعدش عوض خواهد شد, و مردها خیلی کمتر عوض میشن)

به نظرم سخت گیری و معیارهای عجیب و غریب رو باید گذاشت کنار و کسی که از سلامت نفس و شخصیت برخورداره رو شباهت های کلی باهامون داره رو هر چه زودتر انتخاب کنیم و بریم سر خونه زندگیمون و سبزی هامون رو بسته بندی کنیم!

 

 

یادآوری و بازخوانی مطالب مرتبط خالی از لطف نیست:

  1.  وقتی میخوای زن بگیری قسمت اول

  2. وقتی میخوای زن بگیری قسمت دوم

  3. جواب این دختر پسرها رو کیا میدن؟؟

  4. عاشق زن همسایه شدم!

  5. ملاک های انتخاب همسر

  6. مجردان

  7. نکات متأهلی شماره یک

  8. مطلب مردونه است - قسمت دوم

  9. وقتی میخوای زن بگیری

  10. مادر و ببین دختر و ببر ؟

  11. مطلب مردونه است - قسمت اول

  12. مطلب برای خانم های متأهل

من چقدر مطلب زناشویی نوشتم. :))

۱۵ مهر ۰۲ ، ۱۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
این جانب

من دیگه خورده شیشه ندارم.

دو ماهی میشه که بین انگشت شصت و انگشت کناری پام متورم شده و درد خفیفی داره, به حساب اینکه جوش یا چیزی شبیه این فشارش میدادم درد میکرد انگار یه چیزی توش باشه بخواد بزنه بیرون ...

 

چند روزی بود که زخم شده بود, یه تیکه دنبه و زردچوبه گذاشتم که زخمش عفونت کرده, عفونتش رو بگیره, موقعی که داشتن پانسمان دنبه رو عوض میکردم دستم به یه چیز تیز خورد دیدم نوک تیز یه شیشه است ... با ناخنم کشیدمش بیرون, یکم خون اومد و دیدم یه تیکه شیشه نازک تقریبا یک سانتیه ...

رفتم تو سوابق پزشکیم نگاه کردم دیدم سال 92, مرداد ماه, یه جراحی پا داشتم!

 

داستان این بود که یکی از اقوام زن و شوهر باهم دعوا کردن, خانمه زنگ زد فلانی پاشو بیا منم خودم رو رسوندم و دیدم تمام شیشه های خونه ریخته و زنه بیهوش شده و مرده هم یه گوشه افتاده بود, منم یهو پام رفت روی یه شیشه شکسته و فرداش رفتم بیمارستان که شیشه رو بیاره بیرون جراحه گفت هیچی پیدا نکردم, همون موقع هم بهم یکی از اقوام گفتن دنبه بذار خودش میکشه بیرون دیگه من نذاشتم و رفتم پیش جراح و اونم پیداش نکرد و تقریبا ولش کردم ولی ته ذهنم یادم بود که شیشه بیرون نیومده ...

 

تقریبا هیچکسی باورش نشد, این شیشه ده ساله تو بدن من مونده و همین چند روز پیش خارج شد.

 

 الان من دیگه خورده شیشه ای ندارم!

 

۱۰ مهر ۰۲ ، ۱۴:۴۴ ۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
این جانب

رمز به همه داده میشود جز یک نفر یادداشت قبلی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۹ مهر ۰۲ ، ۲۱:۱۹ ۱ نظر
این جانب