بخش اول:

خواهر یکی از دوستان, شنیدم در حال جدا شدنه, بهش زنگ زدم که باهاش حرف بزنم, یک ساعتی باهم حرف زدیم, میگفت شوهرم بهم توجه نمیکنه, ما یه عکس مشترک و یه مسافرت دو تایی نرفتیم, همه ش با خانواده خودش و پیش مادرش ایناست و از همین چرندیاتی که خیلی از زن ها میگن, هرچند اونجوری که اون میگفت هم نبود و مثال های نقض زیادی ازش پیدا کردم بهش میگم خب به فکر دو تا دخترت نیستی, گفت اونا زندگی خودشون رو دارن منم سبک زندگی خودم رو دارم, تا کی باید به پای اونا بسوزم منم حق دارم زندگی کنم, بهش میگم زندگی کردن یعنی تو آرایشگاه بودن و کافه رفتن و پای بساط قلیون بودن و تو اینستا ول چرخیدن... گفت آره من اینا رو دوست دارم و شوهرم نمیذاره ... 

این دختر یکی از جذاب ترین اندام های ممکنه رو داره, خیلی توپه, ولی همینقدر هم گاوه و نفهم!

(متاسفانه شوهرش خر شده علاوه بر مهریه زیاد نصف خونه رو هم به نامش زده و این زنه هوا برش داشته بعد از 15 سال زندگی مشترک تازه یادش افتاده که جوونی نکرده و داره همه اموال اون پسر بیچاره رو بالا میکشه, متاسفانه خانواده خیانت کار دختره هم دارن ازش حمایت میکنن)

 

بخش دوم:

دیروز ظهر رفته بودم یه کاری داشتم تو یه جایی, یه بخشی که ارباب رجوع زیاد ندارن البته, یه دختره بود خوشششگلا, ماه! چشما یه رنگ فوق جذاب سبزآبی, یه حالی بود, یه ملاحت عجیبی صورتش داشت, لباش با آدم حرف میزد, از این ور قد و بالا و اندامش هم معلوم بود خیلی خوب بود, از اون چادری خوشگلا بود, یه لباس قشنگم ست کرده بود محشر؛ نگاه کردم به دستش دیدم حلقه داره, گفتم خوش به حال شوهرش عجب چیزی تور کرده و بلیطش برده.... تا اومدم باهاش حرف بزنم دیدم ای دل غافل عین سگ آقای پتیبل پاچه میگیره, اخلاقش گند بود به معنای واقعی کلمه, سگ بود!

 

بخش سوم :

هفته پیش عیال برای برادرشون خواستن برن یه دختر رو ببینن, عکس دختره رو به من نشون داد گفتن خوبه قشنگه, گفتم آره خوشگله خوبه, ولی باید بری ببینیش حالا زشتم باشه برو ببینش, چون دیدن یه چیز دیگه است با عکس که نمیشه آخه؛ بالاخره رفت و اومدن بهم گفت دختره و خانواده ش خیلی خوب بودن یه خانواده آروم و فهمیده, فقط یه اشکالی بود ... پرسیدم چه اشکالی؟ گفت دختره ظاهرا مشکل شنوایی داره و یکمم لکنت داره؛ گفتم که خاک تو سرت نکنن این که عیب نیست, زنی که کر باشه و لال یه نعمت خیلی بزرگ واسه شوهرشه, به خدا اگه میتونستم من خودم میگرفتمش ... گفت داداشم فعلا اینایی که تو میدونی و نمیدونه, گفتم خب جوونه دیگه جاهله!

 

پسر خوبم! وقتی میخوای زن بگیری به این نگاه نکن دختره خوشگل باشه, خوش اندام باشه, چادری باشه, مدرک تحصیلی و جایگاه کاری و اجتماعی بالایی داشته باشه, به این فکر کن که آدم باشه, فهمیده باشه و رام, نه وحشی و نمک نشناس و دریده ...

تازه اگرم پیدا کردی هم هییییییییییچ وقت و تحت هییییچ شرایطی مهریه زیاد نکن چیزی هم به نامش نکن, هیچ حقی هم تو محضر بهش نده به خصوص حق طلاق و اینها.

 

 

یادداشت های مرتبط:

زن های بی عرضه !

جدایی حامد از زنش

وقتی میخوای زن بگیری (قسمت سوم)

وقتی میخوای زن بگیری (قسمت دوم)

وقتی میخوای زن بگیری

مادر و ببین دختر و ببر ؟