دیدین وقتی خونه خودمونیم یه حدی از غذا رو میخوریم و خیلی ملاحظه ی نگهداری وسایل و نظافت و این چیزا رو داریم ولی وقتی میریم هتل, مثلا اگه صبحانه رایگان داشته باشه تا خِرتِناق میخوریم که پولی که دادیم از حلقوم صاحب هتل بکشیم بیرون؟؟
یا اگه چیزی کثیف شه, نمیشوریم میگیم اینجا نظافت چی داره به ما چه...
یا مثلا رو تخت میپریم خرابم شد به جهنم من که یه روز بیشتر اینجا نیستم بذار حالمو بکنم با...
یا از ابزار و وسایل جوری استفاده میکنیم که خرابم بشه, شد دیگه اون ملاحظه ای که برای مثلا وسایلی که خودمون خریدیم نمیکنیم و ...
بعضی زن ها وقتی شوهر میکنن, فکر میکنن اومدن هتل!
یک مطلب مرتبط:
سلام
باهات مخالفم D: ولی نه چیز.. آخه میدونی؟ ... نه واقعا باهات مخالفم :)))
راستش همسر من وقتی پا به خونه ی مشترکمون گذاشت، منو جمع و جور کرد/. به خدا
ولی درمورد هتل بذار یه خاطره بگم.
یه هتلی بود مشهد که صبحونه ش سلفسرویس بود و من و همسر هم برای اولین بار بود با چنین چیزی مواجه میشدیم. بخدا.:))
رفتیم برای صبحونه دیدیم از شیر مرغ تا جون آدمیزاد اونجا برای صبحونه چیدن. من یه تیکه پنیر برداشتم قدِ یه جعبه کبریت و همسر یه مربا یه نفره و یه کف دست نون و رفتیم نشستیم رو میز و فکر کردیم همه دارن به ما نگاه میکنن. انقدر با حیا و استرس میخوردیم که نگو. لقمه ها گنجشکی و هر لقمه هم 60 هزار بار میجویدیم تا خمیرش هم تو دهنمون تجزیه میشد. با چشامون با هم حرف میزدیم که الان زشت نیست اینطوری؟ :)))
یهو اونی که پشت سر همسر رو میز پشتی نشسته بود پا شد و میزِ پشت سریِ اونو دیدم یه کوهی از خوراکی ها رو میزه و یه نفر نشسته داره دو لُپی میخوره. چشمام شده بود اندازه دهانه استکانی که جلوم بود. یه نگاه به اینور و اونور کردم دیدم همه همینطورن. به همسر اشاره زدم نگاه کنه. یواشکی گفتم برم یه تیکه دیگه پنیر بردارم اینطوری سیر نمیشیم. گفت برو ولی زشته به نظرم. خلاصه که اون روز و روزهای بعدش هم گذشت و آخرین روز دقیقا یه زوج رو جای خودمون دیدم که داشتن یواشکی یه مربا یه نفره رو دونفری میخوردن و ما دربین کوهی از خوراکی محو بودیم :)))
شاد باشی