مباحثه خصوصی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۹ آبان ۰۳ ، ۱۱:۲۶ ۶ نظر
این جانب

اهمیت احوالات پدر زن

سلام

خیلی وقت بود مراجعه حضوری نمی‌رفتم و بیشتر تلفنی کار می‌کردم ولی به اصرار مسئول دفتر گفتن خانوادگیه خود خانم دکتر خانوادگی کار نمیکنه, اعصابش نمیکشه شما بیا منم رفتم...

 

 

 

یه زن و شوهر جا افتاده بودن، مرده خیلی آروم بود ولی معلوم بود خسته است و ناامید، اما زنه هنوز داشت دست و پا میزد و عصبانی و طلب کار بود ...

 

 

 

دیدم زنه نمیتونه بشینه ازش پرسیدم خانم برای چی اومدین اینجا ....

 

شروع کرد به آه و ناله کردن، گفت بهم توجه نمیکنه، همه ش با خانوادشه، بهم احترام نمیذاره، زندگیمون سرده، دونفری جایی نمیریم ... یه دونه بچه داریم تو کارا بهم کمک نمیکنه و ازین حرفایی که معمولا خانم ها میگن ....

 

 

 

خیلی منتظر بودم زنه تموم کنه ببینم مرده چی میگه، بالاخره تموم شد و ازش پرسیدم جناب شما بگید، گفت من حرفی ندارم، من که نخواستم بیام ایشون میخواستن ... بعد از کلی کلنجار رفتن بالاخره قفل دهن ش باز شد و شروع کرد به حرف زدن ... خیلی جالب بود، خلاصه ای از یک ساعت حرف هاش رو مینویسم ...

 

 

 

گفت آقای دکتر، من با یه مثال شروع میکنم، مثلا یک کیلو برنج رو به طور معمول برای چهار نفر استفاده میکنن، یه کدبانو میتونه این میزان برنج رو برای ۶ نفر استفاده کنه، این خانم این میزان برنج رو برای دونفر هم نمیتونه به با بیاره، نه اینکه بلد نباشه ها بلده نمیخواد انجام بده، فکر میکنه اگه دوبرابر یه چیزی و مصرف کنه بهتره، ذره ای هنر و سلیقه نداره، فقط بلده همه چیز و چند برابر قیمت معمول انجام بده، نقطه اوپتیموم این آدم یعنی مینیموم همه دنیا، میریم جایی محاله ممکنه نفر آخر بیرون نیاد...

 

آنقدر بیشعوره همین دیشب میبینه من خوابم ساعت ۱۲ شب تازه ماشین لباس شویی رو کار میندازه ، چرا چون صبح تا ۱۱ عین خرس می‌خوابه و بیست و چهاری گوشی دستشه و کل روز یا درازه یا خوابه یا پای موبایل یا گوشی در حال گزارش دادن.

 

عین مادرشه، به باباش احترام نمیذاره یه سور زده به مامانش تو بی احترامی، سه نفر آدمیم به جای اینکه مثلا تیکه خوب غذا یا میوه رو برای من بیاره میده به بچه و واسه من مونده اون خوراکی رو میاره ...

 

به من قبل از ازدواج قول داده بود بچه هر چند تا بیشتر بهتر، بعد از ازدواج زده زیرش اون یه دونه رو هم آورده که فقط بگه من آوردم، همممممه کاراش حداقلیه، میگم این بچه برادر خواهر میخواد با خودخواهی و لجاجت میگه من آمادگی شو ندارم...

 

ما الان چند ماهه باهم هیچ رابطه ای نداریم، علی رغم اینکه چند بار خواستم فقط ادا درآورده و ماه هاست جامون رو از هم جدا کردیم، اون با بچه می‌خوابه منم تنها ...

 

من هررر چی میگم فقط بلده بپره بهم و جواب بده ...

 

الان من سالهاست هیچ حرفی باهاش ندارم چون فهمیدم یه خودخواه و لجبازه،  فقط تو خودم میریزم چون حوصله دعوا باهاش و ندارم 

 

ببینین آقای دکتر این آدم یه بی‌شعور مطلقه، من اگه با گاو هم زندگی میکردم یه نفعی داشت واسم ، این آدم نه اندازه گاو میفهمه نه فایده ای داره 

 

این وسط هم زنش فقط می‌پرید وسط حرفاش و همه مسائل رو یا تکذیب می‌کرد یا یه چیزی میگفت علیه شوهره، مثلا شوهره گفت شب منو از خواب بیدار کرده با صدای رختشویی برگشت با تندی گفت تو هر شب میشینی فیلمای خاک برسری نگاه میکنی چطور بیدار میمونی !

 

 

 

مرده آخرش گفت ببین آقای مشاور، حرف زدن با این آدم احمقانه ترین کار عالمه، چون نه چیزی میفهمه، نه چیزی و قبول میکنه .... بعدش هیچی نگفت و پاشد رفت بیرون .

 

 

 

من موندم و زنه، یه چند دقیقه ای سکوت بود و بعد زنه شروع کرد گفت دیدین آقای دکتر چطور باهام حرف میزنه جلوی همه اینطوره ...

 

بهش گفتم از اولم اینطور بود، گفت نه، گفتم چیشد اینطور شد گفت نمیدونم ...

 

 

 

من حرف دیگه ای نزدم ، گفتم شما خودت برو با مشاور خانم مرکز صحبت کن، من باید یکی دو جلسه خصوصی با آقا صحبت کنم، نیازی نیست حضوری همون تلفنی کفایت میکنه، پا شد رفت.

 

امروز صبح دیدم یه پیام اومد من فلانی هستم فرموده بودین تماس بگیرم گفتم ساعت ۱۱ تماس بگیرید، زنگ زد، بعد از حال احوال ازم بابت رفتارش عذرخواهی کرد ... بهش فقط گفتم چاره ای نداره فقط باید صبر کنی و خودت رو با یه کاری فعالیتی درگیر و مشغول کن و نذار دخترت رو شبیه خودش بار بیاره خیلی با دخترت وقت بذار تا عین مادرش نشه هرچند خیلی سخته، چون قطعا ازین مادر، دختری خواهد اومد که با دامادت همین کار و میکنه که با تو کرده ...

 

بهم گفت من اوایل میدیدم پدر زنم اصلا مورد احترام و توجه مادر زنم نیست ولی باور نمیکردم خودمم همون سرانجامی رو تجربه کنم که پدر زنم کشیده ...

 

بهش گفتم متاسفانه خیلی درسته، پدر زن شما دورنمای خود شماست، اینو خیلی ها تا تجربه نکنن نخواهند فهمید.

۲۲ آبان ۰۳ ، ۱۵:۵۱ ۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
این جانب

برای غزه و لبنان چه کارایی نکردم؟!

خدا رو شکر نه خودم در ادامه نیتم و نه از منظر لااقل اون عزیزانی که نظراتشون رو دادن یادداشت قبلی منفی و ناصواب نبود، برای همین تو ابن یادداشت سعی دارم ادامه کارهایی که میتونم نکنیم و تقریبا هزینه  ای هم نداره رو بگم:

تو این مدت امکان و تمایل سفر به امارات و ترکیه داشتم ولی خب حقیقتا حتی قبل از طوفان الاقصی هم دوست نداشتم برم ترکیه و امارات و به اون کشورهای خائن اندازه یه مسافر و درآمدی که از من عایدشون میشه کمک کرده باشم.

وقتی مکه هم بودم غیر از چند تکه طلایی که خریدم به نظرم درحد کمتر از یک میلیون تومن اونجا خرج کردم، یعنی تقریبا هیچی، البته فکر کنم این سوغاتی نیاوردنم از مکه باعث شد بعضیا خیلی خوششون نیاد و منتظر چیز چشم گیری بودن که من نهایتا به نزدیک ترین کسان خودم هم یه بطری آب زمزم و یه تسبیح دادم و خلاص.

این روزا به جای گوگل کروم از بومینو همراه اول استفاده میکنم، اتفاقا خیلی هم خوبه و راحت، کار منو که راه میندازه. اینجوری کمک کمتری به جمع آوری اطلاعات و جاسوسی کروم میکنم 

توان خرید گوشی اپل رو همیشه داشتم ولی هیچ وقت دوست نداشتم تا ناچار نشم ازین محصول آمریکایی که دستش تو خون کودکان فلسطینی و افغانی و باقی مظلومان جهان آلوده است سهیم شم.

این روزا میتونم ماشین خارجی بخرم ولی ترجیح میدم سوار ماشین ایرانی بشم که کارگر ایرانی تو کارخونه ایرانی ساخته، حالا کیفیت ش فوق عالی نیست ولی نیاز منو تامین میکنه. به جای بی ام و سوار دنا میشم تا اقتصاد آلمان شریک همیشه جنایتکارها رو رونق ندم و محصول کشور خودمو خریدار باشم.

به شدت از خرید نشان های تجاری ترک مخصوصا تو پوشاک و غیر پوشاک خودداری میکنم و حساسیت به خرج میدم نکنه شریک اقتصادی باشم که دستش با اسرائیل تو یه کاسه است.

غیر از وقتایی که بن هایپر استار میدن و مجبورم فقط ازونجا خرید کنم دوست ندارم ازین شرکت چند ملیتی اصالتا فرانسوی خرید کنم تا آلوده نکنم جنسی که به خونه میبرم رو ...

 

و موارد دیگه ای که خیلی سعی میکنم رعایت کنم.

ان شالله همه مون تو هر جایی که هستیم، اندازه خودمون، سهم خودمون رو ادا کنبم

۱۵ آبان ۰۳ ، ۲۰:۳۶ ۱ نظر موافقین ۸ مخالفین ۵
این جانب

برای غزه و لبنان چه کاری کردیم؟؟

نمیدونم این ریا است یا نه، راستش تازه فرض کنید هم ریا بشه ولی من فکر میکنم علنی بگم بد نباشه

 

از وقتی که همایش ایران همدل راه افتاد و اسکان خانواده های لبنانی مطرح شد، در قدم اول آمادگی پذیرایی تو خونه خودمون برای چند ماه رو اعلام کردم و گفتم فوقش ما میریم خونه حاج خانوم اینا و اون عزیزان بیان خونه ما، بعلاوه یه خونه خالی که حاج خانوم داشتن و به عنوان تفریح و ویلا تو یکی از شهرستان ها ازش استفاده میکردیم رو کاملا در اختیار عزیزان لبنانی قرار بدیم، البته ظاهرا بحث اسکان شون فعلا آنقدر گسترده نشده ولی خب ما اعلام آمادگی کردیم.

 

وقتی دیدم خونه به کار نیومد، بحث دادن طلا شد، خب متاسفانه فعلا ریالی مشکل داشتم و حدود ۴ هزار دلار داشتیم که اون رو تقدیم این راه کردیم تا شاید ان شالله مشمول جهاد با مال شده باشیم. در زمانی که مجال جهاد با جان نداریم و از قضا جهاد با مال اولویت هم داشته .

 

خدا کنه ما رو در جهاد راه خدا سهیم بدونه.

 

الان تو خونه خیلی ها، کلی طلا و ارز تلنبار شده و جمع کردیم برای روز مبادا، به نظرم روز مبادایی ازین مبادا تر نداریم، ان شاالله بتونیم دل بکنیم از مال دنیایی که برای هیشکی نمونده و دل بدیم به جهاد در راه خدا که همیشه ماندگاره. 

 

 

بنده اشکالات زیاد اخلاقی، رفتاری، شخصیتی و ایمانی دارم، قطعا معصوم نیستم و کلی گناه کردم و میکنم، ولی این معنیش نیست که مثلا یه جایی یه کار کوچیک نکنم، اینو گفتم که بگم اگر چیزایی ازین دست میگم برای اینه که بگم درسته داغونم ولی سعی میکنم خودم رو شبیه آدم های خوب کنم، همین.

۱۱ آبان ۰۳ ، ۲۰:۲۶ ۱۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۴
این جانب

آیفون و فیلترینگ

شما کافیه با آی پی کانادا وارد اینستاگرام بشید وقتی بخواین وارد صفحه مثلا بی بی سی بشید یا هر شبکه خبری دیگه پیامی که میده :

درپاسخ به قوانین دولت کانادا، اخبار در کانادا قابل مشاهده نیست.

 

دولت کانادا قوانین فیلترینگ سختگیرانه ای در خصوص شبکه های خبری داره و شبکه خبری ای غیر از شبکه های داخلی کانادا توفضای مجازی حق نشر و مشاهده در کانادا نداره ...

 

این یه نمونه از قوانین سفت و سخت در مدیریت و فیلترکردن فضای مجازی در یکی از ظاهرا مدرن ترین کشورهای دنیا ولی یه عده در بهترین حالت احمق و در واقع خائن دنبال رفع فیلترینگ هستن ...

 

در جاسوس بودن اپل و نفوذ اون و تحت کنترل بودنش توسط دولت متخاصم و وحشی و جنایتکار تقریبا هر بچه ای میدونه، اینکه یه عده در بهترین حالت احمق و در واقع خائن دارن از رفع ممنوعیت فعالیت و ثبت گوشی های اپل حرف میزنن و دغدغه ش کردن باید خون دل خورد .

تازه از اپل بدتر گوگل، گوگل پلی رسما و علنا شریک جنایت های آمریکا هستن که به خوبی تو غزه و لبنان خودشون رو چندباره لو دادن ...

 

من واقعا تعجب می‌کنم ازینکه به جای تشدید فیلترینگ، به جای ایجاد دیواره های ممانعت کننده از فعالیت فیلترشکن ها و سختگیری بیشتری برای عدم فعالیت گوگل پلی، اپل و سایر ابزارهای جاسوسی و تسلط دولت وحشی و جنایتکار و تروریست آمریکا، دولت مردان، رسانه های مزدور و خودفروخته، و یه عده عامی احمق دغدغه شون شده رفع فیلترینگ و ...

واقعا داشتن یه ذره حداقلی از عقل و درک و خودخواهی حتی مانع این میشه ما منافع ملی مون رو فدای خیانت و حماقت یه عده قلیل کنیم .

 

بازم میگم ما مسئول انتخاب هامون هستیم!

هر کسی به این گروه رای داده ، یا این مدلی فکر میکنه مسئول تبعاتش خائنانه و احمقانه ش هم هست

۱۰ آبان ۰۳ ، ۰۰:۲۶ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
این جانب

بازنده و برنده این جنگ کیه؟؟

میگم اگر امام حسین علیه السلام اون جور ناجوانمردانه به شهادت نمیرسیدن، یا خانواده شون اونطور به اسارت نمیرفتن یا اگر حضرت عباس اون طور دستاشون قطع نمیشد و اونجور شجاعانه مقاومت نمیکردن الان آیا اسمی از اونها و راهشون بود؟؟

به نظرتون برای خدا کاری داشت با اون جماعت سراپا مسلح ابن مرجانه کاری کنه که اون اتفاقات برای نوه رسول خدا پیش نیاد؟؟

همون موقع مگه آل امیه و آل زیاد از کشته شدن و تیکه تیکه شدن آل احمد صلوات الله علیهم اجمعین خوشحال و شادمان نبودن؟؟ 

و الان آیا راه و پیروان امام حسین زنده است یا پیروان راه یزید؟؟

 

االانم همینطوره اگر سیدحسن نصرالله اون جور با اون همه بمب به شهادت رسیدن، یا فرمانده یحیی سنوار با دست و پای قلم شده حتی جرات نداشتن بیان سمتش و تک تیرانداز حرمله صفتی اون جسم تکه تکه شده رو به شهادت رسوند هم یعنی تکرار تاریخ و اینکه راه حق همیشه پیروزه و هر روز پیشرفت میکنه و راه ظلم همیشه به تباهی و نابودی میرسه 

و یه عده ای هم خوشحالن و اون عده از آل یزید و آل زیادن و همیشه بودن

 

اگر در راه حق باشیم، همیشه پیروزیم، چه پیروز ظاهری میدان جنگ باشیم چه به شهادت برسیم در هر صورت پیروزیم ولی وقتی جبهه باطل باشی در هر صورت بازنده ای، چه ظاهرا پیروز باشی چه کشته و هلاک بشی در هر دو صورت بازنده ای.

 

این کلام خداست و چه کسی راستگو تر از خداست، اینکه جاء الحق و زهق الباطل، ان الباطل کان زهوقا.

 

این فیلم شهامت و شجاعت فرمانده شهید یحیی سنوار واقعا در حین مظلومیت، افتخار آفرینانه و حماسی و غرور برانگیز بود، باید افتخار کنیم به خودمون و خوشحال باشیم که رهبران ما آنقدر شجاع و شریف و والا مقام هستن و دشمنان ما پست و حقیر و وحشی و بی شرف .

 

الحمدلله به خاطر رهبران مون

الحمدلله برای این جنگ که خیلی چیزها رو روشن کرد واسمون

۲۷ مهر ۰۳ ، ۱۸:۱۳ ۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۲
این جانب

از نتانیاهو و اسرائیل کثیف تر و بدتر ؟؟

اردوغان و ترکیه است.

۲۳ مهر ۰۳ ، ۱۷:۰۴ ۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
این جانب

آقاییِ جمهوری اسلامی ایران.

اسرائیل هر روز داره تهدید میکنه که امروز فردا جواب مرگباری به حمله ایران میده

رویترز دوبار رسما اعلام کرد آقای خامنه ای به مخفی گاه امنی نقل مکان کردن 

 

اون وقت رئیسِ جمهوری اسلامی فردای موشک باران میره قطر

وزیر خارجه ی جمهوری اسلامی همون روزا میره بیروت و دمشق و یه هواپیما بار میبره باخودش و یه عده ای البته

رهبرِ جمهوری اسلامی در اوج تهدید اسرائیل بعد از پنج سال میاد نماز جمعه میخونه اونم با اون جمعیت زیاد طرفداران جمهوری اسلامی، نماز عصر میخونه، قبلش مراسم ختم میگیره با همممممه مسئولین و منسوبین ش

و آخرم رئیس مجلس شورای جمهوری اسلامی خودش خلبان پرواز میشه و هواپیما میرونه و پا میشه یه طیاره میبره لبنان اونم وسط بمباران و پا میشه میره جنوب لبنان و وسط خرابی های بمباران مصاحبه میکنه ...

 

و اسرائیل غیر از ترور و کودک کشی با حمایت آمریکا و اینگلیس و آلمان و کانادا و فرانسه و استرالیا و ترکیه و امارات و ... هییییچ غلطی نکردن!

 

تو ۲۵۰۰ سال حکومت در ایران، یا در سراسر جهان حکومتی بوده به اندازه آقایی ِ جمهوری اسلامی رسیده باشه؟؟؟

 

ماشالله، خدا حفظت کنه جمهوری اسلامی

بهت افتخار می‌کنیم آقای جمهوری اسلامی 

 

۲۱ مهر ۰۳ ، ۲۱:۴۷ ۲ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۲
این جانب

امیر کبیری، سیدعلی.

من با اینکه امکانات و ادعای دشمن تا دندان مسلح و حمایت بالاترین فناوری های به روز همه کشورهای وحشی و جنایتکار پیشرفته دنیا با چند تا موشک کلا هوا میره کاری ندارم 

 

با اینکه اسرائیل تهدید کرده بود میزنه، رویترز دو بار خبر پنهان شدن ش رو داد و فردای موشک باران تو حسینیه امام خمینی با چهار تا دانشجو و دانشمند جلسه میذاره هم کاری ندارم

با خوندن نماز جمعه امروزش هم کاری ندارم، همه میدونیم نماز جمعه امروز یعنی چی، خیلی ها از جمله خودم همه ش میگفتم صلاح نیست نباید این موقع کاری کنن ولی خب حقیقتا شجاعت و غیرت میخواسته که بیان ایشون و البته ملت هم اومده بودنا، آره با ایناش کاری ندارم همه میدونین چیه

 

من فقط با یه چیز کار دارم اینکه نماز عصر رو خودشون خوندن، در حالی که هیچ وقت نماز عصر رو خودشون نمیخوندن...

 

یعنی رضا شاه کبیر رو یه پخ کردن فرستادنش موریس اونجا از بین رفت و پسرش با التماس از انگلیس و آمریکا جنازه باباشو آورد، محمدرضا شاه آریامهر هر جا میترسید پا میشد برای استراحت و فرار میرفت خارج و بعد از کودتا بر می‌گشت؟؟؟

 

یعنی شجاع تر و حکیم تر و موقعیت شناس تر از سید علی خامنه ای این مملکت تا به حال به خودش ندیده، من افتخار میکنم هم عصر آقای خامنه ای هستم و سلطان و امیرم آقام سیدعلی خامنه‌ای هستن.

 

خدا حفظت کنه آقا، حقیقتا امیر کبیری آقا، و نعم الامیر !

۱۳ مهر ۰۳ ، ۱۸:۲۵ ۳ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۲
این جانب

اشک شوق

نمیدونم خاصیت و دلیل اشک چیه!

 خوشحالم اشکم میاد، شوق و ذوق دارم گریه م میگیره، دلتنگ میشم چشم هام خیس میشه و...

 

و امشب هم فقط دارم اشک میریزم ...

 

خوشحالم برای عزیزانم در فلسطین و لبنان 

مشتاق برادران نظامی خودمون هستم

و دلتنگ سیدحسن و حاج قاسم و یارانشون

 

:((

 

 

الحمدلله

شکرلله

ماشاالله 

استغفرالله 

سبحان الله 

لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

و قطعا و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی

۱۰ مهر ۰۳ ، ۲۲:۳۵ ۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
این جانب