با توئیت

با پست و استوری

با بیانیه

با تظاهرات

با شعار

با مذاکره

با این چیزا درست نمیشه...

جواب موشک، موشکه!

جواب خون، خونه!

جواب کشتن، قصاصه...

 

وقتی حاج قاسم رو زدن، رهبری گفتن باید قوی شیم، من اینو میفهمم، نمیشه با ضعف جلوی قدرتمند پیش رفت باید قوی شد، الان که نزدیک قله ایم چرا کاری نمیکنیم؟؟؟

الان که قدرت موشکی و پهپادی داریم چرا کاری نمیکنیم؟؟؟

 

میدونم باید صبر کنم، میدونم باید به حرف بزرگان سیاسی اعتماد کنم چون اونها چیزایی میدونن که من خبر و تحلیلی ازش ندارم، میدونما ولی دلم طاقت نداره، از صبح پر از خشم و اشک م، بند نمیاد، آروم نمیشه...

نمیدونم چی کار کنم، هیشکی هم هیچ کاری نمیکنه جز مذاکره و بیانیه و ...

 

امروز میدون انقلاب بودم همه با شعر اون آقاهه که شعر خوند، خیلی هم کوتاه بود اشک ریختن و خشم داشتن ولی چه فایده، مرهمی نداشتیم که به هم بدیم و کاری جز صبر ازمون بر نمیاد...

به خودمم فکر میکنم میگم من نه توان و جرات جنگیدن دارم، نه کار امدادی و پزشکی دارم، تازه اگه نیرو بخوان من به چه دردی میخوام بخورم، هیچ هنر و تخصص به درد بخوری ندارم :(

 

 

خدایا، به هیییییچ کسی امیدی نیست، جز خودت!

خودت یه کاری کن!