دیشب دیر رسیدم خونه, بچه خواب بود, رفتم روش و بوسیدم و نگاه کردم دیدم داره نفس میکشه خیالم راحت شد خوبه ...
اومدم تلویزیون رو روشن کردم جنایت های کودک کشی رژیم اسرائیل رو نشون میداد, یهو یه ترس و غصه بزرگی منو گرفت, با خودم گفتم اگه من جای اون پدری بودم که بچه کوچولوش رو بهتره بگم جنازه بچه ش رو بهش میدن چی کار میکردم!
همین الانم با هر عکس و فیلمی که میبینیم حس میکنم بچه خودم رو از دست دادم ...
غم بزرگی تو سینه دارم برای اینکه کاری از دستم بر نمیاد جلوی این ظلم بزرگ و آشکار رو بگیرم.
نمیتونم درک کنم پدران این بچه ها چی کشیدن فقط از خدا میخوام خدا بهشون صبر بده و ریشه ظالمین رو از بیخ بکنه, هم ریشه ظالمین هم طرفداران ظالم و هم ساکتین این ظلم!
:((
واقعا آدم برای این همه مظلومیت دلش می گیره و کباب میشه و از این همه جنایت به خشم می آید و منزجر می شود امیدوارم خدا باعث و بانی و حامیان این اتفاقات را لعنت کنه ... آمین