از صبح تو راه که میومدم همه ش بی دلیل دلم می خواد گریه کنم, خیلی دلتنگ بودم...
از 5 صبح تا الان گریه م بند نمیاد ...خوبه هم تو راه تنها بودم و هم الان تو اتاق تنهام
تا همین اواخر که بابا حالشون خوب بود, همیشه ایشون یادش بود روزهای تولد و بهم تبریک میگفتن ...
دلم خیلی برای بابام تنگ شده :((
بدون هیچ بحرانی چهلمین سال زندگیم تموم شد...
خدایا یادم بده چطور از نعمت هایی که به من و پدر مادرم دادی ازت تشکر کنم
خدایا خودت کمکم کن کارایی انجام بدم که تو ازش راضی باشی
نسل و بچه های صالحی به من عطا کن
خدایا (من درسته گناهکار و خطاکارم و خیلی بدم ولی عناد ندارم) قلبا ایمان دارم جز تو بازگشتی ندارم و تسلیم تو ام.
احقاف 15, چه آیه قشنگی تو قران بود و من خبر نداشتم!
یادداشت های مرتبط:
کجایی کجایی ... دلم هواتو کرده
آهنگ حال امروز من:
امیدوارم دهه چهارم زندگیتون پر از شادی باشه