سلام؛
خیلی میترسم یه اتفاقی بیافته یا به خاطر کهولت سن زمین گیر بشم و زن و بچم منو ببرن دست به آب یا کارامو انجام بدن.
+ اون چند روز چندبار این اتفاق افتاد و از شرم نمیدونستم چی کار کنم.
سلام؛
خیلی میترسم یه اتفاقی بیافته یا به خاطر کهولت سن زمین گیر بشم و زن و بچم منو ببرن دست به آب یا کارامو انجام بدن.
+ اون چند روز چندبار این اتفاق افتاد و از شرم نمیدونستم چی کار کنم.
میدونید منم مثل شما همین ترس داشتم هنوزهم دارم
ولی پارسال شیش ماه دوتا پای مادرم تو گچ بود من کارای شخصیش همه انجام میدادم
اونم مثل شما دائم خجالت میکشید ومیگفت شرمنده ام
ولی من خوشحال بودم میتونم یذره از زحمت های کودکی ونوزادیم جبران کنم
خداواسه هیچکس نیاره ولی اعضای خانواده بیشتر ازکسی که تو اون موقعیته شرمندش میشن
وقتی حالشو میبینن و دائم میگن باخودشون چرا انقدر شرمنده اس وخجالت میکشه
مگه من دخترش نیستم یا همسرش؟
خیلی ممنون هم چنین:)
ان شاالله شمام سلامتیتون کامل بدست بیارین.
علیکم السلام
تو درمانگاه MS هر روز با این قضیه مواجهیم.
نه افراد مسن که جوونهای ۴۰ ساله هم مضطرب و نگران از آینده به خاطر اینکه نتونن از پس کارهای شخصیشون بربیان.
خیلی سخته دیدن هر روز این صحنه ها ...
تو بخش داخلی یک مریض ۸۰ ساله داشتیم که کاملا اختلال هوشیاری داشت و هیچ کاری نمیتونست انحام بده ...
بچه هاش التماس میکردن مرخص نشه :-/ کسی نیست کاراشو انجام بده...
خیلی سخته ....
من زیاد دعا تا همچین روزی زندگی نکنم ان شاالله
منم خیلی دوست دارم قبل این چیزا خودم کارم تموم بشه و برم. زندگی برای زندگی کردنه بنظرم.
تازه فهمیدم که دچار مشکل شدید ان شا الله زودتر بهتر شید و روند بهبودیتان کامل بشه ...
منم همیشه این ترسو دارم واسه همین همیشه دوست داشتم تا زمانی زنده باشم که خودم بتونم از پس خودم بر بیام.