امروز عصر با این آقای راننده ای که هر روز منو میاره خونه، سر صحبت باز شد ...
حرف از گرون شدن ماشینش شد، میخواست بفروشه یه خونه باهاش بخره، بهش گفتم خب ماشین احتمالا کمی بالاتر بره ولی خونه آخر ساله تغییر آنچنان نخواهد داشت ... گفتم فعلا صبر کن هم درآمد کسب کنی هم آخر سال اسفند ماشین گرونتر هم میشه ...
حرف از ماشین کشید به اینکه با خانمش دعواش شده و زنش میگه تو واسه من خرج نمیکنی، تازه کاری نمیکنی که میشینی تو ماشین گاز میدی فقط ...خندم گرفته بود و ادامه داد زن جماعت همه شون همینن، تا شوهر نکردن له له شوهرن به محض شوهر کردن از شوهر طلب کارن، همه پولی که در میارم و واسه ش خرج میکنم باز میگه تو واسه من پول خرج نمیکنی، دماغشو عمل کرد در حالی که اصلا نیاز نبود، گواهینامه شو گرفته، دانشگاهشو رفته و کلی طلا جواهر داره ولی باز طلبکاره ...
منم داشتم گوش میدادم و میخندیدم، بهم گفت آقای اینجانب چرا اینطورین بعضی زنها، گفتم ببین توهم سعی کن خیلی وا ندادی و شل نکنی، هیچ وقت همه مشتتو واسه زنت وا نکن، همه درآمدتو بهش نگو که، این جماعت عقلشون به چشمشونه نباید از خیلی چیزا خبر داشته باشن، بهتره درآمدت رو خیلی رو نیاری و مخفی نگه داری، تو که اول آخر همه درآمدتو میخوای برا خانوادت مصرف کنی، واسه تلف نشدن مال، خورد نشدن اعصاب و تحمل نکردن طلب کاری هاش بهتره بعضی چیزا رو مخفی کنی ...
گفت آقای اینجانب به خدا یخچال ما همیشه پره، شمردم اون روز ۲۳ تا شلوار داره، بیشتر از ۷۰ تا شال و روسری داره ... باز میگه تو واسه من خرج نمیکنی ...
دیگه داشتیم میرسیدم خونه گفتم ببین این جماعت سر و ته یک کرباسن و تقریبا همه شون همینن، متوهم و خودخواه و طلبکار ... تو سعی کن حرص نخوری چون هیچ جوره درست نمیشن، این گوش ت در باشه اون یکی دروازه ... حرص نخور صدی ۹۹ همینجورن، حالا هر کدومشون یه مدلی رو مخ میرن ...
آخرم خدافظی کردم و پیاده شدم.
بیچاره دل پری داشت، یکم خالی شد.
یکی از معضلات جامعه آقایان اینه که همصحبتی برای تخلیه دردها و غصه هاشون ندارن و واقعا تحمل زن ها خیلی سخته، باید برای تخلیه فشار ناشی از توهمات احمقانه زن ها، آقایون روش هایی رو برای خودشون پیدا کنن تا کمترین صدمه رو ببینن.