تقریبا هر سال یک میلیون خودرو تو کشور تولید میشه؛
به طور میانگین قیمت خودرو کارخونه تا بازار آزاد 100 میلیون تومن تفاوت داره،حالا محصولات سایپا کمتر و محصولات ایران خودرو تا 200 میلیون هم داره ولی خب من میانگین رو 100 میلیون فرض میکنم...
با یه حساب سرانگشتی 100 هزار میلیارد تومن، تفاوت قیمت عرضه کارخونه است تا بازار آزاد که کارخونه میتونست تو صورتهای مالی خودش ثبت کنه ولی به جیب دلالهای محترم، که همین مردم همیشه علاقه مند در صف هستند میره؛ بیاین یه مقایسه بکنیم:
- سالانه 100 هزار میلیارد تومن پولیه که به جای کارخونه سازنده به جیب دلال ها و مردم دلال میره
- کل بودجه یارانه کشور (زمانی که 45000 تومنی بود) سالانه 35 هزار میلیارد تومنه یعنی سودی که دلال ها از خودروسازها به جیب میزنن، سه برابر کل بودجه سالانه بابت یارانه مستقیم به مردمه
- بودجه آموزش و پرورش رقمی بالغ بر 130 هزار میلیارد تومنه، یعنی 80 درصد کل بودجه آموزش و پرورش این کشور به عنوان یکی از بزرگترین مصارف بودجه رقمی معادل سودی است که دلال ها از تفاوت بازار خودرو دارن به جیب میزنن!
این فقط یه بخش از این اقتصاد مساله داره، اینکه همه ما تو صف می ایستیم داریم به این جریان فاسد اقتصادی کمک میکنیم، از طرفی این در مورد یارانه پنهانی که دولت به سوخت به خصوص داره میده و فعلا جرات نداره اون رو برداره هم باید تامل کرد، خیلی به اراجیف بدون سندی که تو شبکه های مجازی منتشر میشه توجه نکنین، همیشه یه ماشین حساب جلوتون باشه ارقامی که ادعا میشه رو با اطلاعات متقن و منطقی مقایسه کنین تا ببنین قراره چه اتفاقاتی رو در پیش داشته باشیم.
پس لازمه این اقتصاد یک جراحی همه جانبه است که باید مردم باهاش همراه باشن نه اینکه به ضرر خودشون حرف بزنن، بهترین کار همراهیه همه ارکان حاکمیت و عموم مردمه چون واقعا این جراحی لازمه، سالها پیش احمدی نژاد پایه این جراحی رو گذاشت و خیلی خوب داشت پیش میرفت که دچار حاشیه ش کردن خدا کنه این سری دچار این حواشی نشه. و درست پیش بره
مهم ترین بخش های این جراحی، اصلاح نظام مالیاتیه، اساسا باید مالیات ها رو بر اساس درآمد ها بگیرن، و کنترل حساب های بانکی یکی از مهمترین ابزار محاسبات مالیاتیه که داره به خوبی پیش میره؛ از طرفی همین مستقیم کردن یارانه ها از تولید کننده به مصرف کننده هم یه بخش عظیمی از فساد رو کم میکنه و در راستای عدالت به شکل بهتری داره قدم بر میداره ... فقط باید کمی صبر کرد و دید و اینکه دولت شل نکنه، با همین فرمون سفت و سخت پیش بره که به نتایج خوبی ان شالله میرسه ولی اگه بترسه مردم شورش میکنن و مشکلات حاشیه ای براش درست کنن ممکنه ناقص بمونه .
به هر حال برای کشورمون این کارها ضروری و لازمه.
+ من ازینکه کلا از من خوشتون نیاد و به قوله یه عزیزی حرصتون در میاد اصلا مشکلی ندارم، حتی هر چیز شخصی ای به من نسبت بدین، ولی از اینکه بی حساب کتاب و بی منطق حرف بزنین واقعا ناراحتم میکنه، چون دوست دارم شما هم اهل منطق و تحلیل و درک درست باشید، پس اگر مخالفید با دلیل متقن و منطقی بگین.
قبل از هر کاری پای دولت باید از صنعت کشیده بشه کنار، تا مادامی که قیمتها دستوری باشن و دولت تعیین و تکلیف کنه، فجایعی مثل ارز ۱۲۲۶ (احمدی نژاد) و ۴۲۰۰ (روحانی) و خودروی آزاد و کارخونهای و چیزهای دیگه پیش خواهد اومد، این از این.
جراحی اقتصادی راه و چاه مشخصی داره و کارایی مثل حذف چند صفر و ارز تک نرخی درسته واجب و مفیدن ولی زمان اجراشون بعد از انجام کارهای دیگه باید رخ بده. مثلاً یکی از کارایی که باید زودتر از هر چیزی انجام بشه، رفع تحریم و برگردوندن اقتصاد به شکل طبیعی، حذف رانت خوارهای اغلب وابسته به حکومت و ایجاد رقابت در صنایعه. نمیشه شما دغدغهٔ تولید ملی داشته باشی ولی یا جلوی واردات رو بگیری (مثل لوازم خانگی) یا چنان عوارض سنگینی براش ببندی که عملاً یه حاشیه امن و پر سود و کاملاً انحصاری (مثل خودرو) فراهم کنی که در هر دو حالت رقابت کلاً به هیچ میشه. ثمرهٔ ۴۰ سال انحصار خودرو رو هم داریم میبینیم که با چه کیفیت نازلی (حتی در مورد کیفیت رنگ) و با چه قیمت بالایی تولید میشه، همزمان انحصار واردات یه سری خودروها (مثل بنز) رو هم دارن، آخرشم مدعی هستن که دارن سر هر ماشین ۷۰ میلیون ضرر میدن ولی از طرفی حاضر به تعدیل نیرو هم نیستن (آمار نیروی مازاد ایران خودرو و سایپا موجوده) و حتی حاضر نیستن بیخیال طرحای عجیبشون (مثل فروش بدون نوبت و قیمت مناسب خودرو به پرسنل خودشون و روحانیون همکار) بشن و آخرشم شاکی هستن از دلالان! هیچ اقتصادی در جهان با انحصار و ممنوعیتِ رقابت درست نشده که ما بخوایم بشیم. تا مادامی که انحصار و عدم رقابت و رانت و لوسبازی صنایعِ عمدتاً دولتی وجود داره، دلال هم با قدرت به کارش میپردازه و این وسط مردم عادی هستن که ضرر میکنن.
یه چیزی هم هست که شما اگه توجه کنید «اقتصاد» یکی از موضوعاتیه که مقالات خیلی کمی براش نوشته شده و در سطح جهانی هم تعداد خیلی کمی کشور هستن که تورم بالای دو رقم دارن (و ایران یه استثناست که حدود ۴۰ ساله تورم دو رقمی داره) و این فقط یک معنا داره که اقتصاد همه جا به یک شکل کار میکنه و نمیشه توقع داشته باشی بین ایران و کره و استرالیا، فرقی باشه؛ حتی چین هم زمانی چین شد که بنای اقتصادش رو متحول کرد. اقتصاد دقیقاً یک موجود زنده است، که نه میشه دورش دیوار کشید، نه میشه بهش امر و نهی کرد که خلاف طبیعتت رفتار کن و نه اجازه میده تو طبیعتش دخالت کنی، وگرنه پاچهتو میگیره، بد هم میگیره! حتی در شرایط غیرعادی هم باز بر اساس قواعد خود اقتصاد رفتار کنی جلوی خیلی مشکلات گرفته میشه. الان شما همین روسیه رو ببینید، تحریمی که علیهش وضع شده سنگینتر از ماست (ضمن اینکه درگیر جنگ هم هست ولی ما درگیر جنگ نیستیم) اما تورمش از ما پایینتره چون حتی اقتصاد برای شرایط جنگی و تحریمی هم راهکار داره (بالا بردن نرخ سود بانکی برای اینکه پول دست بانک بمونه و دست دولت خالی نشه) اما تو کشور ما همزمان با اعمال تحریم، سود بانکی ماهشمار شد و سرمایهها از بانک رفت سمت طلا و ارز و مسکن و خودرو و رمزارز و نتیجهاش هم که مشخصه چی شد. بله درسته سود بانکی چیز خوبی نیست و درستش اینه که بره تو صنعت و صادرات (من خودم شدیداً طرفدار اینم که بانکها به جای سود دادن، یه درصدی هم کارمزد بگیرن برای نگهداری از پول مردم، چیزی که خیلی جاها رایجه اتفاقاً) ولی وقتی شرایط کشور طبیعی نیست، صنعت و صادرات هم وضعیت خوبی نداره، عاقلانهاش اینه که پول دست دولت بمونه و نه اینکه خودش یه کاری کنه که مردم پولاشون رو از بانک خارج کنن و جایی ببرن که هیچ کنترلی روش نیست! از اون طرف هم دولت محض اینکه کسریش رو جبران کنه میاد اسکناس بدون پشتوانه چاپ میکنه (مثلاً تزریق یارانه به جامعه) که اونم باری اضافهتر به دوش تورم میشه.
اصلاحات اقتصادی دولت فعلی به شدت مشکل داره (حتی میشه گفت اصلاً اصلاحگرانه هم نیست) چون همین حالا با بالا بردن غیرمنطقی دستمزدها و آزادسازیِ بدموقعِ قیمتها، تورمی کاملاً عجیب رو رقم زده که عین دومینو داره یکییکی ارکان کشور رو درگیر میکنه (همین الان فصل اجارههاست، ببینید چه منظرهٔ ترسناکی شده قیمت پیش و کرایهها) بالاتر هم گفتم این کارها به شدت حساسن و راه و چاه مشخصی دارن؛ هر کاری اگه در زمان مناسب و به روش درست انجام نشه، بدتر نتیجهٔ معکوس میده. احمدینژاد هم همین اشتباهو داشت، هاشمی هم همین طور روحانی هم که هیچی، خاتمی هم که ای بگی نگی، دولتای قبلی هم که درگیر جنگ و مشکلات امنیتی اوایل انقلاب بودن و کلاً بحثشون جداست.