تروریست ها

شما خاطرتون نمیاد, راستش منم خاطرم نمیاد, مرحوم پدرم میگفتن برای شهید مظلوم بهشتی تا قبل از جنایت هفتم تیر مجاهدین خلق, شعار درست کرده بودن به این مضمون :

بهشتیمو... ریش دارم, یه خونه تو تجریش دارم, یه ویلا توی کیش دارم...

 

اساسا تروریست ها بیشتر از هر نوع تروری به ترور شخصیت و حیثیت علاقه دارن, مخصوصا تروریست های شیک و مجلسی و اروپا رفته!

 

این روزها خط ترور شخصیت و حیثیت سمت و سوی معنی داری علیه روحانیت و مراجع مذهبی پیدا کرده, پشت و عقبه و آتش بیارهای معرکه ش هم که مشخصه یه مشت جنایتکار غربی و کاسه لیس ها و خودتحقیرها و مزدورهای داخلی هستن .

آقای صدیقی نه اولین سوژه تروره و نه آخرینش خواهد بود.

 

یاد هفتم تیر کردم, میگن جنایت تروریستی و وحشیانه بمب گذاری مقر حزب جمهوری اسلامی رو یه نفر نفوذی سازمان جنایتکار مجاهدین خلق به اسم محمدرضا کلاهی که دانشجوی دانشگاه علم صنعت بوده انجام داده

 

موقعی که این ترورها اتفاق میافته, نیاز به کار خاصی نیست, نیاز به تحلیل خاصی نیست, همین که ببینیم کی پشت و حامی این جور اخباره متوجه میشیم که باید چه موضعی بگیریم.

۲۸ اسفند ۰۲ ، ۱۲:۰۴ ۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۲
این جانب

زردی من از تو، سرخی تو از من!

دیشب مثل سالهای گذشته، رفتیم پشت بوم آتش درست کردیم و کنار آتش گرم شدیم و آجیل خوردیم و کباب تو آتش زدیم و عکس انداختیم و خوش و خرم برگشتیم خونه هامون.

صدای انفجارهای مهیبی میومد، درسته میترسیدیم ولی خیالمون راحت بود که فقط صداست ...

 

اما دیشب تو غزه تو صف های گرفتن غذا از انفجار فقط صداش به گوش نمیرسید، بلکه همون صف ها منفجر میشدن ...

یا اینکه بچه های غزه بال مرغ نداشتن تو آتش کباب کنن، فقط تنِ خسته و رنجورشون رو با آتش زدن تکه های وسایل زندگی ویران شدنشون گرم میکردن...

 

و آخر اینکه خیلی دیشب به این فکر کردم که سرخی خونهایی که در غزه به زمین میریزه از ماست ...

۲۳ اسفند ۰۲ ، ۰۷:۲۱ ۱ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۸
این جانب

رمضان مبارک

ماه مبارک رمضان درسراسر عالم شروع شده و البته در غزه مظلوم و تنها.

 

در غزه با ایمان مردم غذا ندارن بخورن، نوزادها اگه از شدت انفجار تکه تکه نشن، از گشنگی تلف میشن اون وقت ما به فکر چهارشنبه سوری و سفره هفت سین خرافیه عید نوروزیم!

 

ایمان واقعی یعنی جشن گرفتن ماه مهمانی خدا، اونم تو اوج گرسنگی و زیر بمباران بمب های آمریکایی و بی غیرتیه باقی مسلمین.

 

درهر حال این بابرکت ترین روزهای عالم رو تبریک میگم ان شاالله بتونیم از این روزها خوب کاسبی کنیم

 

چقدر خوب گفتن:

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

 

یادمون باشه این روزها به جای توجه به سلیطه بازی ها و حماقت ها به واقعیت ها و حقایق متمایل بشیم.

 

۲۱ اسفند ۰۲ ، ۲۱:۳۹ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۹
این جانب

ناهار همین امروز

امروز مثل هر روز رفتم رستوران محل کار برای صرف ناهار, جاتون خالی قرمه سبزی داشت چون من از قرمه سبزی متنفرم غذای رژیمی گرفتم, دنبال یه میز میگشتم یه نفر آشنا باشه تنها غذا نخورم, بالاخره چشم چشم کردم و دو نفر از دوستان یه گوشه نشسته بودن رفتم کنارشون نشستم...

 

دیدم دارن حرف انتخابات میزنن و من اصولا موقع غذا خوردن فقط غذا میخورم و با لذت و ولع خاصی که انگار از گشنگی برگشتم غذا میخورم و هر بار میگم این خوشمزه ترین غذای عمرم بوده ...

ول کن نبودن, هی سوال میپرسیدن چرا اینطور شد و تو به کی رای دادی و دیدی استقبال نشد و از این حرفا منم گفتم غذاتون رو بخورین کیف کنین, هی داشتن تیکه مینداختن و مسخره میکردن و به زمین و زمان ایراد میگرفتن و آمارهای من در آوردی اعلام میکردن ... آخر سر غذام که تموم شد برای بار چندم سوال پرسید یکیشون که رئیس من هم بود گفت ببین فلانی حکومتتون برای این 75 درصدی که شرکت نکردن برنامه ای نداره, نیمخواد کاری کنه!؟؟

 

گفتم ببین من الان سیر شدم, اگه میخوای درست بحث کنیم چند تا نکته بهت میگم دقت کن, به شرطی که آخرش مسخره بازی در نیاری, اونم گفت باشه!

 

اولا حکومت خیلی راحت میتونست یه آمار من درآوردی اعلام کنه و بگه که مثلا 59 درصد یا 62 درصدمردم شرکت کردن, کسی آیا میتونست بگه آیا آمارت غلطه یا درست؟؟ پس اینکه حکومت در نهایت صداقت آمار واقعی رو اعلام کرده خودش خیلی عالیه و باید تحسینش کرد.

 

ثانیا, بذار یه مثال بزنم, شما بازی استقلال با نساجی مازندران ورزشگاه آزادی پر میشه یا بازی استقلال پیروزی؟؟ یا بازی رئال بارسا بیشتر بیننده داره یا رئال ختافه؟؟ این سری تقریبا میشه گفت رقابتی به اون معنا نبود, رقابتی که ایجاد هیجان بکنه؛ یه درصدی از این عدم رقابت به خاطر عملکرد البته بهتره بگم بی عملی جریان چپه, که مردم تقریبا اعتمادشون ازشون سلب شده, یه بخشی هم به خاطر عدم ورود چهره های شناخته شده اون جریان بوده و با این اوصاف وقتی رقیب قَدَر نباشه خب مشارکت طبیعیه که پایین میاد ....

 

ثالثا در تمام دوره ها 30 درصد مردم هیچ وقت شرکت نمیکردن, 30 درصد با هیجان و موج و جریان تکون میخوردن و 40 درصد هم تحت هر شرایطی رای میدن؛ اون سی درصد هیجانی مثلا تو هیجان انتخابات 88 و قبلش احمدی نژآد با رفسنجانی شرکت میکنن و میشه اینکه بیشترین رای به لحاظ تعدادی رو هنوز متعلق به احمدی نژاده, اونم به خاطر هیجان رقابت ولی امسال اون هیجان رقابت نبود, خب خیلی طبیعیه که آمار سی درصد هیجان طلب شرکت نکنن ...

 

بنابراین اتفاق خاص و غیر قابل پیش بینی ای نیافتاده که کسی نگران بشه, یا بخواد کار خاصی کنه, حکومت حتی تو اغتشاشات سال گذشته یه مشت اراذل کرایه ای و آدم های نادون با نهایت سیاست و خویشتن داری رفتار کرد که قضایا با آرامش تموم شه, تازه با اون همه فشار بین المللی و سازمان های جاسوسی فعال و خائنین و وطن فروشان داخلی, اون موقع در اوج اقتدار کارهاش رو انجام داد, الان که چیزی نشده که کار خاصی بخواد بکنه!

 

 تا حرف به اینجا رسید گفت تو بی منطق حرف میزنی و بهتره بریم .... منم عین همیشه بهشون لبخندی زدم و راهمون رو گرفتیم به سمت محل کارمون ...

۱۲ اسفند ۰۲ ، ۱۴:۲۲ ۳ نظر موافقین ۷ مخالفین ۳
این جانب

به کوری چشم دشمن هامون...

طرف تو غزه بجه ش زیر بمباران کشته نشه از گرسنگی شهید میشه، ولی غزه رو ول نمیکنه، علیه حماس اقدام نمیکنه و تازه تا پای جونش پای فلسطین ایستاده

 

یا یه طرف دیگه از جون خودش میگذره تا گزندی به مردم کشورش نرسه و جریان اعتقادی ش ایمن بمونه حالا ممکنه تو مرز شلمچه یا تو مرز خان طومان سوریه 

 

اون وقت من اندازه یک رای هم برای کشور و اعتقادم کار نکنم؟؟

برای کوری چشم دشمن های خونخوار و جنایتکار و خائن این مملکت و ملک و دین که دوس ندارن رای بدم، رای میدم!

۱۱ اسفند ۰۲ ، ۰۹:۰۴ ۶ نظر موافقین ۱۰ مخالفین ۲
این جانب

اگر دین ندارید ...

خاطر همه ما هست و شنیدیم علمای بزرگ, مراجع تقلید و مفتی های اعظم در موارد زیادی حکم جهاد صادر میکردن, حکم تحریم صادر میکردن و مسلمون ها بر اساس اون احکام اقدام میکردن, نمیدونم چرا حدود 30.000 انسان کشته شده و تقریبا از هیچ عالمی صدایی در نیومده و حکمی صادر نکرده؛ حتی اندازه تنباکو هم اون 30.000 انسان و مسلمان ارزش نداشتن لابد

 

تازه ترکیه و اردن دقیقا تو همین ایام بیشترین صادرات مواد غذایی رو به رژیم وحشی و کودک کش اسرائیل داشته, قطر و امارات و برخی کشورهای عربی خطوط هوایی و پایگاه های تامین بمب های امریکایی به سمت اسرائیل هستن ...

 

اون وقت یه سرباز امریکایی به اسم آرون بوشنل خودش رو جلوی سفارت اسرائیل تو امریکا آتش میزنه به خاطر اینکه تو نسل کشی ای که امریکا سهم اصلی ش رو داره شرکت کرده, یا داسیلوا رئیس جمهور برزیل اعلام قطع رابطه با اسرائیل میکنه به خاطر نسل کشی اسرائیل و افریقای جنوبی علیه نسل کشی اسرائیل تو دادگاه لاهه اقامه دعوا میکنه, حالا ما مسلمون ها چی کار کردیم و میکنیم؟!؟

 

بچه های غزه دیگه فقط از بمب نمیمیرن, نوزادهای غزه دارن از گشنگی میمیرن و ما اینجا منتظر انتخاباتی با شکوه و حماسه ای دیگر هستیم و داریم سفرهای اروپایی عید نوروزمون رو رزرو میکنیم و دولت هم با تشویق به سفر خارجی ارز مسافرتی رو از 500 به 1000 دلار بالا برده تا عملا سفر به ترکیه برای رفتن به کنسرت نوروزی رایگان در بیاد!

 

میتونین فکرش رو بکنین 30.000 نفر در عرض چند ماه کشته بشن و کسی صداش در نیاد و اقدامی نکنه!؟ اصلا میشه انقدر نامرد و بی شرف بود و بی غیرت؟؟

باورم نمیشه!

اندازه اون خلبان امریکایی هم شرف داشتیم خودمون رو باید آتش میزدیم از این همه ظلم و خیانتی که داره اتفاق میافته

۰۸ اسفند ۰۲ ، ۰۸:۱۰ ۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
این جانب

عادی شده نه!؟

دیدین بچه ها وقتی بازی های خشن انجام میدن بعد از یه مدت از کشته شدن و مردن خیلی عادی حرف میزنن و براشون مهم نمیشه دیگه 

یا مثلا تو بیمارستان ها این کادر درمان خیلی وقت ها مردن آدم ها به قول خودشون اکسپایر شدنشون خیلی عادی شده و دیگه بهش عادت کردن

 

ما هم روزی چند صد نفر از غزه رو کشته بشن عادی شده انگار, نه خبری نه دغدغه ای نه چیزی ...

 

امروز خیابون فردوسی بودم, پرچم اوکراین هنوز تو سفارت خونه آلمان و انگلیس برافراشته است!

 

اونها تو خباثت و ددمنشی و جنایتشون باهم متحدن و ما تو حقانیت و مظلومیت خودمون متفرقیم!

 

۰۵ اسفند ۰۲ ، ۰۸:۳۳ ۱۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
این جانب

پیتزای پونصدهزار تومنی!

چند روزیه سعید رو میبینم تو خودشه، خیلی ناراحته، رفتم سراغش ازش پرسیدم چی شده؟ اتفاقی افتاده ... اولش نگفت ولی بعدش شروع کرد به گفتن :

 

چند شب پیش موقع شام با خانمم حرفم شد سر اینکه چرا داره خرج اضافه میکنه، آخرای شام یکی از دوستام اس داد میای باهم شام بریم بیرون، نمیدونم چرا نتونستم بهش نه بگم ...

وقتی رسیدم بهش گفتم من که شام خوردم فقط واسه تو شام میگیرم ... گفت حالا که اومدی بریم فلان پیتزایی معروف کلی راه رفتیم رسیدیم و حدودا ۵۰۰ هزارتومن کارت کشیدم ...

بهش گفتم دیرم شده باید برگردم خونه، اونم شامشو برداشت و رسوندمش دم خونه ش و برگشتم....

 

ازون شب اعصابم خورده من واسه زن و بچه خودم ۵۰۰ تومن تاحالا پیتزا نخریدم بعد این زنیکه فکر کرده من کیف پولشم ...

حالم از خودم بهم خورد چرا چیزی که برای زن و بچه خودمه رو واسه یکی دیگه که هیچ نسبتی باهام نداره خرج کردم....

 

راستش هیچی بهش نگفتم و فقط سرم و به علامت تاسف و شرمندگی خودم تکون میدادم

۲۹ بهمن ۰۲ ، ۱۵:۳۲ ۵ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
این جانب

میریم بالا، بالاتر

من دو مسیر خبر خونی دارم، یکی سایت های خبری خارجی، عین بلومبرگ، رویترز ، سی ان ان اونم ورژن آمریکا و جهانی‌شون نه منطقه ای، تو تمام این سایت های خبری از پرتاب موشک ایرانی به فضا برای درمدار قراردادن ماهواره ایرانی به عنوان خبر صفحه اول پرداخته شد و حتی پاسخ قاطع سپاه به تهدید آمریکا...

اون وقت وبگاه های خبری داخلی کمترین پرداختی به این موضوع نداشتن و شبکه های خبری معاند هم که مشخصه چی میگن و چی نمیگن ...

 

واقعا از کشوری که وحشی های جانی خارجی و خائنین داخلی نمیذاشتن آفتابه بسازه، برسیم به پرتاب ماهواره ایرانی با موشک ایرانی به فضا باید به جمهوری اسلامی تبریک گفت و ازین استقلال و شرافت و برتری از حاکمین و شهدا و دانشمندانمون با وجود کلی خائن و وطن فروش و غرب گدای هرز و کلی دشمن وحشی و جنایتکار خارجی  قدردانی کنیم.

 

این فقط گوشه ای از پیشرفت هاست، فقط انقدر یه عده عقده ای هرز غرب گدای خودتحقیر سم پاشی میکنن بعضیا دقت نمیکنن و یادشون میره کجا بودیم و تا کجا بالااومدیم

خدارو شکر که همه اینها لطف خدا بوده و بس.

۱۱ بهمن ۰۲ ، ۲۲:۴۴ ۲۵ نظر موافقین ۸ مخالفین ۲
این جانب

زیادی ثروتمند ها و کمبود فقرا!

چند سال پیش شاید حدود 20 - 25 سال قبل شوهر یکی از اقوام خودش رو بازخرید کرد و اومد خونه نشست, خونه ش رو فروخت و خورد و ما همیشه نگرانش بودیم گوشه کنار بهش کمک میکردیم چون عیال وار بود و مستاجر...

چند وقت پیش که دیدیمش حرف رفت سمت خونه ای که چند ساله توش نشستن زنش بهم گفت به کسی نگو این خونه رو خریدیم! 

 

این خونه همون خونه ای بوده که ما سالها فکر میکردیم مستاجره!

از جای دیگه کاشف به عمل اومد یه زمین برخیابون اصلی همون شهری که زندگی میکنن داره و ...

 

راستش تنها کسی که تو خانواده وضعیت مالی نامساعدی داشت ایشون بود, که اونم اینطوری تو زرد از آب در اومد ...

 

تقریبا همه اطرافیان و نزدیکان و همسایه ها و آشناهای من اعم از فقیر و غنی تو بیست سال گذشته وضعیتشون کاملا بهتر شده, اونی که خونه نداشت خونه دار شده, اونی که خونه داشت دو سه تا خونه داره و ماشین ندارامون همه ماشین دارن و ماشین دارا رفتن سمت خارجی سوار و همینطور هر کسی به لحاظ دارایی و مکنت و امکانات ارتقا پیدا کرده

 

نمیدونم شاید استثنائا یه آدم هایی وضعیت و تمکن مالی نداشته باشن ولی واقعا من کسی و نمیشناسم و حتی نیروهای خدماتی محل کار من وضعیت خوبی دارن.

 اگر هم فرض کنیم فقری باشه نسبت فقیر به غنی خیلی خیلی کمه ... و تقریبا نمیشه دید و درصدش خیلی کمتره, در حالی که من قشنگ خاطرم هست ما که خانواده ای بودیم که امکانات متوسطی داشتیم هفته ای یه بار برنج و مرغ میخوردیم(قضیه سی سال پیش رو میگم) باقی هفته رو با غذای نونی و امثال این سر میکردیم و ساده و تقریبا تکلف و بریز به پاشی نبود, مهمونی هامون یه غذا و مشخص بدون هیچ ادا و اطواری بود, موقع لباس خریدن سالی یه دست لباس میخریدیم, جورابامون پاره میشد میدوختیم شلوارا زانو میزد از این زانویی ها میدوخت مادرم کاپشنم پاره میشد میدوختن و از این قبیل ولی این چیزا الان اصلا برای بچه ها و خانواده های امروزی قابل قبول نیست و نمیتونن درک کنن و همون موقع من آدم هایی که فقیر بودن و دستشون به دهنشون نمیرسید و میومدن از پدرم مثلا پول یا کمکی میگرفتن زیاد بودن ولی الان تقریبا کسی و نداریم..

 

ببینین بازم تاکید میکنم من نمیبینم, اطرافم آشناهام در و همسایه و ... نیست کسی که اسمش رو بذارم فقیر اگر هم باشه نسبتش خیلی کمه!

۲۷ دی ۰۲ ، ۰۸:۳۳ ۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۲
این جانب