دیشب بعد از دیدن بیست و سی یهو پاشدم برای خانواده خودم این مثال رو زدم:

 

فرض کنین تو بیسیم به پلیس گشت محل میگن یه سارق مسلح تو محل دیده شده، اون پلیس هم یه ماشین مشکوک میبینه و برای ایست دادن یه تیر هوایی میزنه،‌ از قضا من تو بالکن طبقه پنجم وایسادم بدون اطلاع از چیزی، از بد حادثه دست این پلیس یکم کج شده(شاید چند درجه موقع تعقیب و گریز) تیر هوایی به من میخوره و من کشته میشم (همه گفتن خدا نکنه)!

من کشته میشم... خب داغ این مرگ خیلی سخته، خیلی بی هوا و غیر منتتظره ...واقعا عزیز از دست دادن سخته، درسته؟(همه با سر تأئید کردن)

حالا پلیس میاد میگه آقا افسر ما اشتباه کرده، دنبال دزده بوده، اشتباهی تیرش به شما خورده، معذرت میخوایم، عمدی نبوده، شرمنده ایم، گردن ما از مو نازک تر... واسه دفاع از امنیت محله تیراندازی شده ولی اشتباهی به پسر شما خورده، چون قتل غیر عمد بوده ما افسرمون رو تنبیه میکنیم و حاضریم به جای دیه ای که حدود 300 میلیون بوده،‌ 150 هزار دلار (با دلار26000 تومن رقمی در حدود 4 میلیارد تومن) به شما تقدیم کنیم، علاوه بر اون اسم پسر شما رو شهید اعلام کنیم چون به نحوی در راه مبارزه با اشرار و برای امنیت کشته شدن و خدمات خانواده شهدا رو به شما بدیم وسط حیاط امام زاده صالح هم رایگان دفنشون کنیم و کلی هم تو خیابون و رسانه ها بنر بزنیم که ما هم، همدردتونیم و تسلیت بگیم و...

 

قطعا داغ عزیز داشتن سخته میفهمم ولی آیا شما بعدا با نهایت وقاحت میرید کانادا علیه کشورتون اقامه دعوا کنین تا از کشورتون 107 میلیون دلار غرامت بگیرین و هر جا تونستین از بغل مریم رجوی گرفته تا کشوری که تا تونسته به این مردم خیانت کرده داد بزنیم و بگیم که حق ما رو بدن!

 

واقعا این درسته؟؟ شما به عنوان خانواده من این کارو میکنین و با اون همه توجه اونم برای کاری که عمدی نبوده بازم دو قورت و نیمتون باقیه؟؟؟