۳ مطلب در اسفند ۱۴۰۱ ثبت شده است

سبزه سفره هفت سین

من هر وقت این سبزه سفره هفت سین فروش ها رو میبینم ناخودآگاه یاد آدم های بی عرضه و بی خاصیتی می‌افتم که فقط مفت خوری و حاضری خوری و از زندگی یاد گرفتن، یاد به اصطلاح کودسازهایی می‌افتم که تنها هنرشون بزک کردن خودشون و ادا اطوار داشتنه 

 

۲۶ اسفند ۰۱ ، ۲۲:۳۴ ۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۴
این جانب

خبرهای خوب

تابستونی رفته بودم آستارا قطار قطار تریلی که عمدتا پلاک روس داشتن منتظر بودن از مرز رد بشن, منی که تقریبا سالی یه بار آستارا میرم هیچ وقت این همه ماشین تو مرز ندیده بودم, اصلا قبلا تو خیابونای اطراف مرز ماشین نمیموند چه برسه به صف کیلومتری بارکش های بزرگ.

 

دیروز خبر توافق با عربستان اومد, آزادسازی منابع ارزی کره و عراق هم در نوع خودش جالب بود, جالب اونجاست که ته خبر میگن امریکا اجازه آزادسازی منابع رو صادر کرده, از اون جالب تر دولتی این کار و کرده که به قول محالفین خودش مذاکره بلد نبود!!(هر کاری که مدعی مذاکره کردن انجام ندادن این دولت انجام داد)

 

این جند روزه برای خرید خودرو رقمی بالغ بر 160 هزار میلیارد تومن مردم تو حساب های خودشون بلوکه شده؛ یعنی این رقم یه جا به اصطلاح چرخیدن تو بازار ارز و خودرو و ماشین و زمین و دلالی کردن متوقف شده و بدون اینکه بخواد اثر ویرانگر و سیل آسایی داشته باشه, متوقف شده و برای یک کالای ثابتی لحاظ شده. به نظرم کار خیلی هوشمندانه ای بود برای متوقف کردن و هدایت سیل و به اصطلاح مثل مسیلی عمل کرد که ویرانی سیل رو میگیره

 

چند تا خبر اینجوری هست, که به همین ها بسنده میکنم؛ دیشب همین اخبار رو که تو جمعی مطرح شد یکی از همین آدم هایی که بدون فکر و تحلیل حرف میزنه پاشد گفت دیگه موشک به یمن نمیدن دیگه خوب شد! گفتم از قضا اون موشک هایی که به یمن دادن اونا رو آورد پای میز مذاکره, عین پهپادایی که به روسیه دادن امریکا رو مجاب کرد که چراغ خاموش و بدون های و هوی برجامی منابع کشور رو آزاد کنه و یکی مثل گروسی بیاد با وجود افزایش سطح غنی سازی هیچ بیانیه و مصوبه ای علیه کشور صادر نشه و تقریبا در چند روز دلار هیجانی قیمتش 10 هزار تومن و( امروز بیشتر از اون پایین خواهد اومد), از اونجا که بالا و پائین رفتن دلار اونم به صورت مقطعی دلیل اقتصادی نداره و دلایل هیجانی و سیاسی داره خب به نظرم با اینکه خودم چشمم آب نمیخورد ولی خوب تونست هیجان رو بخوابونه و مدیریت کنه.

 

فقط خداکنه سال دیگه بنزین رو افزایش بده که انقدر منابع مفت هدر نره و بتونه نقدینگی بیبشتری جذب کنه

 

 

با خودم چند وقته کلنجار میرم, چه خبرته!! این همه مطالب منفی منتشر میکنی و بهشون حتی فکر میکنی, مدتیه خیلی سعی میکنم اخبار بد و نا امید کننده رسانه ها و مطالب نویسنده ها رو نخونم و ازشون دوری کنم, به نظرم اخبار بد عین ویروس میمونن آدم باید ازشون دوری کنه و فاصله بگیره .

 

وقتی میشه خوب و خوش بود, چرا با دست خودمون بریم سمت بدی و نا خوشی؟ ها؟!  

 

ممنون میشم شما هم خبرهای خوب بخونین و بیاین اینجا از خبرهای خوب حرف بزنید

۲۰ اسفند ۰۱ ، ۰۸:۲۰ ۶ نظر موافقین ۹ مخالفین ۱
این جانب

هم وطن

هفت هشت سال پیش رفته بودیم سفر کربلا, قبل از اربعین بود و هنوز تب و تاب اربعین شروع نشده بود و بیشتر خود عرب ها بودن و ایرانی خیلی کمتر بودن, همه زن ها نقاب زده و سیاه و گنده بودن ...

پرواز که نشست از پله های سالن که اومدیم پائین یه چند تا بی حجاب دیدم خیلی بلند گفتم آخییییش آدم یه چند تا بی حجاب ببینه دلش واشه, یه خانمی ازون حاج خانما برگشت من و عیال رو نگاه کرد و خیلی با اخم گفت شما که خانمت بیحجاب نیست, چرا از این حرفا میزنی؟؟!!

 بهش گفتم دلم برای خونه مون برای وطنم و برای همین هم وطنای بی حجابم تنگ شده بود خب, چی بود غربت!

عصبانی بود ولی هیچی نگفت و آروم رفت...

 

یه بار دیگه هم فکر کنم تعریف کرده بودم؛ رفته بودم خواستگاری یه دختره, وسط مذاکرات بهم گفت تو فکر مهاجرت و اَپلای نیستی, منم بهش گفتم راستشو بگم؟ گفت بفرمائید, گفتم من حاضر نیستم کوچه مون رو تو محله خودمون عوض کنم چه برسه برم یه کشور دیگه حتی شده موقت!

 

جاتون خالی این چند روز رفته بودیم سفر منطقه جنوب کشور, یعنی چقدر این جنوبیا محشر و مهربون و مهمون نوازن آخه! (یعنی هر چی از شیراز به بالا از نظر من جالب نیستن و خورده شیشه دارن از شیراز به پائین با صفا و با مرامن)؛

 این چند روزه برای منی که هر روز از جلوی چند تا مقبره شهید گمنام و البته در خونه آقای خامنه ای رد میشدم و بهشون سلام میکردم دل تنگی آورد و دلم براشون تنگ شده بود, امروز صبح که از جلوی در خونه شون رد شدم گفتم سلام فرمانده و دلم آروم گرفت و هنوزم ذوق و شیرینی دیدنشون رو تو کامم احساس میکنم.

۱۴ اسفند ۰۱ ، ۰۸:۲۴ ۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۵
این جانب