+ اونایی که منفی زدن منظورشون چی بوده؟
اونایی که مثبت زدن چی؟
+ اونایی که منفی زدن منظورشون چی بوده؟
اونایی که مثبت زدن چی؟
من برام یه سوال مهم ایجاد شده، از این مطرب و رقاصه های فرنگ پرورش یافته افغانستانی که از حکومت طالبان فرار کردن و از ضایع شدن حقوق زنان دم میزنن سوال دارم:
طالبان در افغانستان بیشتر جنایت کرده یا امریکا؟؟
سلام
به جرات میتونم بگم عمده مطالبی که اینجا منتشر میشه حاصل تجربه و تحلیل های شخصی از مشاهدات پیرامونمونه، نکاتی که عرض شد یا عرض خواهد شد رو هم از این باب بخونین و ببینین؛ بر همین اساس مواردی که تو چند خط آتی خواهید خوند رو حتما جدی بگیرید:
در مورد یادداشت قبلی هم با صدای بلند و تمام قد عرض میکنم شِکَر خوردم و از این به بعد سعی میکنم از این غلطا نکنم و از این اراجیف به هم نبافم، که سیر شدم و از این حرفاهای بیخود و چرند!
خدا یا ببخشید، واقعا ببخشیدا، نفهمی کردم!
دیشب بچه برای اولین بار کله معلق زد، خیلی ذوق داشت که کار جدیدی انجام داده و هی تکرارش میکرد، ما هم تشویقش میکردیم ...
یک آن به خودم اومدم دیدم سالهاست چیز جدیدی من رو ذوق زده نمیکنه؛
من خیلی از اینها رو دارم، هرچند خیلی ذوق و هیجان داشتن اون چیزها رو نداشتم ولی دیگه حس میکنم سیر شدم، از الان برای ده - یازده سال دیگه که ان شالله بازنشسته بشم، دارم لحطه ها و روزها رو میشمارم که بیام خونه و بازنشست بشم و از اون موقع دوباره روزها رو بشمارم تا ...
بدون اینکه هیچ کاری داشته باشم یا بخوام کاری بکنم ...
توی شیمی بود فکر کنم راجع به محلول سیر شده خوندیم، محلولی که دیگه نمیشه چیزی برای حل کردن بهش اضافه کرد ...
و چند سالی هست حس میکنم سیر شدم!
تو زندگی در برابر اتفاقات مشابه عکس العمل های متفاوتی میتونیم داشته باشیم، بعضی وقتها هم برعکس، بازخوردهای مشابه در مقابل اتفاقات مختلف...
و به قول اون شعره:
سام دَنس تو ریمِمبر
سام دَنس تو فورگِت!
مهم اینه که راهمون و کارمون درست باشه، هم راهمون و هم کارمون.
بعضی حیوانات در عالم هستن که بدون نیاز به جنس ماده بکرزایی میکنن، یعنی بدون هیچ فعل و انفعال جنسی نر و ماده جنین تشکیل میشه.
البته این حیوانات از هر دو جنس وجود دارن ولی بدون جنس مخالف هم میتونن تولید مثل کنن، برخی میگن بدون جنس نر و برخی بدون جنس ماده...
مهم اینه که از اجبار نیاز به جنس ماده در امان و راحت ن و بدون دغدغه ای میتونن بچه دار بشن؛
خوش به حالشون!
همین چند دقیقه پیش برای یه پرونده مالی یه مشتری لای یه کاغذ تاشده چند تا سکه گذاشته بود ...
بیرونش کردم ...
خیلی ناراحت شدم!
نه برای اینکه چرا باید به خودش جرات بده به من رشوه بده، برای اینکه احتمال میدم جاهای دیگه عادت کرده و دیگران هم ازش گرفتن!
خیلی ناراحتم ...:(
(خیلی جالبه بدونین، یکی دو دقیقه قبل از اینکه بیاد پرونده ش به جایی رسیده بود که خیلی به نفعش میشد)
جمهوری اسلامی خدمات زیادی برای ایران داشته ولی از خیانت هایی که جمهوری اسلامی در حق مردم این کشور کرده میتونم موارد زیر رو بر بشمارم:
الف)قوانین و رویه های ضد خانواده:
از جمله قوانین ضد خانواده رو در ادامه خواهم گفت، عمده این قوانینی که در حال اجراست کاملا با اصول فقهی و قوانین بالادستی در تضاده ولی جمهوری اسلامی به واسطه ملاحظاتی این اصول رو زیر پا میذاره:
ب)کنکور:
رقابت برای رفتن به دانشگاه یه امر قابل قبوله، ولی وقتی سالهاست 60 درصد کنکوری ها و بالتبع قبولی ها خانمها هستن و همین ها بعد از فراغت از تحصیل مسایل اجتماعی و فردی زیادی رو باعث میشن که در ادامه به برخی از اونها به نمونه اشاره خواهم کرد :
ج)سایر موارد:
با نگاه عصبی و متعصب و عقده وار به این یادداشت نگاه نکنین، اتفاقا برعکس اونچیزی که ممکنه به ظاهر بیاد، این چیزهایی که در مقام حق برای زن در این کشور قائل شدن به شدت منافع کلان و خرد زنان رو نابود میکنه و اساسا ثبات ارکان جامعه رو به خطر میندازه، ولی تا دلتون بخواد تو همه فضاها بر ضد این مواردی که عرض شد و نشد مطلب و حامی وجود داره در حالی که خواسته یا ناخواسته با اون حرف ها و حمایت هاشون تیشه به ریشه خودشون میزنن.
خب زنها شاید اون میزان قوه تحلیل و تشخیص درست و غلط رو نداشته باشن و فکر کنن این موارد به نفعشونه، مردی که ادعاش میشه میفهمه و از این قوانین ضد خانواده و اجتماع حمایت میکنه چقدر باید کمتر و حقیرتر و نفهم تر باشه
یه شوهر بیشتر از اینکه لباس سکسی و جذاب و آرایش غلیظ جذبش کنه، از زنش احترام و اطاعت میخواد.
اگه جایگاه و حرمت مردت رو حفظ نکنی جذاب ترین زن دنیا هم تو چشم مردش جایی نداره و جاشو میده به چیز دیگه ...
این مطلب مردانه است و مختص ایشونه. (سلسله مباحثیه که در ادامه هم به اون خواهم پرداخت)
بیشتر از هر چیزی این مطلب به درد دوستانی میخوره که در شرف ازدواجن یا به جرگه تاهل افتادن :
(قطعا مواردی که عرض خواهد شد مطلق نیست و استثنائاتی دارن و ممکنه در شرایط استثنائی اصلا اونطور نباشن)
توی انتخاب و برخورد با زنها چه در مقام شوهر چه خواستگار مواردی رو باید مد نظر قرار بدین:
همسایه ما، دو تا بچه داره، زنش همیشه جیغ جیغ میکنه، البته اون اوایل که اومده بودن و یه ماشین چینی داشتن، زنه خیلی شاداب بود و سرحال، نشون میداد که رابطه ش با شوهرش خوب بوده، ولی الان بعد از چهار پنج سال سه تا ماشین 2018 ژاپنی دارن، از پیانو و دوچرخه برقی و تا انواع اقسام حیوون های خونگی و کفش های مارک و اینها میپوشن ولی هر روز تو خونه شون جنگ و دعواست. پریشب پدر مادر دختره و پسره باهم اومده بودن مشکلات اینها رو حل کنن، ولی ... زنه از اینکه چرا شوهرش تو عروسی فلان چیز رو انجام نداده و بهمان چیز رو نکرده میگفت و داد و بیداد میکرد ...
مدت هاست در این رابطه با خودم فکر میکنم، بنظرم خود خدا هم گفته اگه نعمت زیادی به کسی بدم، او طغیان میکنه و کفران میکنه، البته به تجربه هم برام ثابت شده همه اونهایی که ظاهرا یه نقضی تو مال و جان و موقعیتشون هست، به مراتب از اونهایی که هیچ نقصی ندارن بهتر زندگی میکنن؛
حس میکنم تو زندگی مشترک وقتی امکانات که زیاد میشه از خودشون خارج میشن، دنبال یه چیزی میگردن که یه تغییری بدن، و اینجوری بنای اختلافات من درآوردی ای ایجاد میشه که درست کردنش خیلی سخته؛
نعمت زیادی، اگه به غیر اهلش(که خیلی قلیل و انگشت شمارن) برسه، اصلا نعمت نیست؛ زیادی مال و ثروت و امکانات و بالابودن سطح اجتماعی و سواد و تحصیلات و از این قبیل(که حسرت خیلی هاست) بیشتر از اینکه خوب باشه، مایه عذابه، باور کنین. همه اینها رو تا نداریم، آرزوه، وقتی که بهش میرسیم میبینیم همچین آش دهن سوزی هم نبوده!
+ با یه بنده خدایی که مشکل اینطوری داشت که اومده بود مثلا ازم مشورت بگیره صحبت میکردم(فکر کنم پشیمونش کردم :)))
بهش گفتم چه مرگته!؟؟ موقعی که مجرد بودی، دنبال شوهر میگشتی و حسرت شوهر داشتی، الان که شوهر کردی به فکر بچه بودی و همش در حسرت بچه بودی، خدا که بهت بچه داد، خونه نداشتین، خونه دار شدین، الان بچه ت سالمه، شوهرت سالمه، خونه زندگیتون به راهه، واقعا چه مرگته؟!؟ چرا شکر نعمت هایی که خیلی ها ندارن و تو داری رو نمیکنی؟؟ چرا قدر نمیدونی آخه! سرتو بنداز پائین عین آدم زندگی کن، شماها چرا تا نعمتتون زیاد میشه با پا میزنین بهش!(البته تو دلم گفتم چرا تا کاه و یونجه تون اضافه میشه جفتک میزنین!)
جا داره مطالبی رو در تحلیل انتخابات عرض کنم:
من خیلی وقتها پیش بینی هام درست از آب در میومد، ولی خب هیچ وقت جایی ثبتشون نمیکردم که بتونم بعدا بهش استناد کنم فقط همینطور دلی واسه خودم بود:
اولا" رئیسی باید رئیس جمهور بشه و اونم با رای بسیار بالا(مهمتر از رئیس جمهور شدن رای بالا آرودن ایشونه) چون بیشتر از اداره دولت بحث مقبولیت عمومی رهبر آینده مطرحه، پس به جای طرفداری از جلیلی و امثال اون چه انصراف بدن چه ندن، باید رای ها به سمت رئیسی سرازیر بشه. (بخشی از جامعه به خصوص حزب اللهی روی جلیلی تاکید دارن در حالی که اینجا بحث بر روی رئیسیه و جلیلی باید برای به دست آوردن پایگاه مهمتری کنار بکشه، نباید عین سال 92 خودخواهی و توهمات به ظاهر آرمان خواهانه مانع وحدت و تعاون بشه؛ تازه اون بخشی از جامعه که مخالف رئیسیه باید بدونه که رئیسی در هر شرایطی بهترین گزینه انتخاباته و واقعا انسان شایسته و قابیله و عملکرد قابل قبول و دورنمای خوبی هم میشه از عملکرد قبلیش ترسیم کرد، نکنه از سر لجبازی و بی فکری رآی هامون رو سمتی بببریم یا اساسا رای ندیم که دیگران بتونن بعدا سوء استفاده کنن و دودش تو چشم خودمون بره!)
ثانیا"، همتی یه رای زیر 4 میلیون احتمالا بیاره ولی رضایی رقیب بسیار جدی ای برای همتی تو مقام دوم شدنه، چون اساسا موضوعی رو مطرح کرده که رای بیارش باالاست، موضوع یارانه 450 هزار تومنی و حقوق به زنان خانه دار(موندم زنان خانه دار واسه چی باید حقوق بگیرن اونم از دولت!!)
ثالثا" مشارکت به احتمال زیاد، پایینه، حدودا 40 تا 50 درصد؛ عمده دلیل کاهش مشارکت در درجه اول و مهمترین دلیل بحث کروناست، در درجه بعد بحث عملکرد و وعده های دروغین و اشتباه دولت حاضره، و یه بخش کوچیک شاید نهایتا 2 تا 3 میلیون هم موضوع رد صلاحیت و داغ نبودن رقابته، چون عملا شخصیت قابلی تو انتخابات جز رئیسی و جلیلی حضور نداشتن و واقعا مهرعلیزاده و همتی شخصیت ریاست جهوری ندارن؛
رابعا" احتمالا جلیلی که به نفع رئیسی کنار میره، تو دولت میشه معاون اول ولی زاکانی و اونیکی بر میگردن مجلس، قاضی زاده رو منظورمه.
خامسا" نباید توقع معجزه از دولت رئیسی داشت فقط باید انتظار داشته باشیم کمی مسائل با سرعت بیشتری پیش بره، بهبود نسبی تو اوضاع اقتصادی و فرهنگی و سیاسی شاهد باشیم، واسه این میگم نباید انتظار معجزه داشت چون بدنه مردم، و ساختارهای اجتماعی و سیاسی این مملکت به صورت جا افتاده ای فشله و تغییرات رو به نفع خودش میکنه و دوباره خروجی همان خواهد شد که بود و قاعدتا تو این بستر بهترین برنامه ها هم ممکنه به انحراف کشیده شن ولی باز یه کارهایی انجام میشه که قابل لمسه.
سادسا" دولت روحانی اونقدرا هم فاجعه و خسارت نبوده، به هر حال هر دولتی و اساسا هر مدیریتی رویکرد و توجه خاص و انرژی عمده ش رو به سمتی متمایل میکنه و طبیعتا از سمت دیگه غافل میشه ولی به هر حال تو این شرایط سخت به خصوص اقتصادی و بین المللی و خاصه شرایط کرونا این کشور رو اداره کرده و پیش برده، اوضاع اونقدرا هم خراب نیست واقعا، نباید بی انصافی کرد، هر چند معتقدم میتونست بهتر باشه.(واقعا اداره کردن یه مجموعه یا کشور خیلی خیلی کار سختیه و نمیشه کنار نشست و هی نق زد و ایراد گرفت)
سابعا" تو خیلی مسائل باید ببینیم منافع کوتاه و بلند مدتمون کجاست، از طرفی باید ببینیم اونهایی که نمیخوان سر به تنمون باشه دارن چی میگن، پس خیلی بهتره که برای بهتر کردن وضع فعلی و کور کردن چشمای بدخواها و احمقا و خائنا حتما انتخاب درستی داشته باشم، بدون غرض، بدون مرض، بدون لجاجت و بدون بی منطقی!
خدا آخر و عاقبتمون رو ختم به خیر کنه.
+ هرجا مخالفتی داشتین دوست دارم اینجا بنویسین، خوشحالم میکنه بدونم چرا مخالفین یا موافقین.
تا وقتی جوونیم و یه خورده چیز میدونیم یه وقتایی پیش میاد که به چیزهایی که اعتقاد داریم میرسیم، و فکر میکنیم اعتقاد ما حق محضه و با عصبیت خاصی باید تحت هر شرایطی بر اساس اون اعتقادمون عمل کنیم، ولی وقتی پا به سن میذاریم و میفهمیم که هیچی نمیدونیم، کمی با ملاحظه بیشتری نسبت به اجرای اعتقادمون رفتار میکنیم.
+ من واقعا از ثبت این یادداشت ها، صرفا قصد تلنگری دارم، نه تحمیل چیزی؛ اگرم حرفی میزنم از باب بیشتر دونستنه نه القای ندانسته هام، اگه قبل تر ها بود با تندی و حرارت خاصی جواب میدادم (جوری که دهن مَهَن طرف و آسفالت نمیکردم ولش نمیکردم) ولی الان علاقه مندم بیشتر سوال بپرسم و بیشتر بفهمم؛ همین.
++ چون اغلب خواننده های این وبلاگ دختران عزیزم هستن به همه دخترای گلم این روز رو (البته دیروز که مثل امروز نیست، هر چند هیچ روزی مثل امروز نیست) تبریک میگم :)) ان شالله عاقبت به خیر و سلامت باشید و همسرهای خوبی برای شوهرانتون بشین
یه عزیزی نقل میکرد، برای پیگیری درمان پروستات پدرشون رفته بودن دکتر، از قضا یه صفحه از دفترجه مونده بود که دکتر تو اون صفحه آزمایش نوشتن و تا اومدن دارو بنویسن برگه تموم میشه و این عزیز برای اینکه راه بذارن جلوی آقای دکتر دفترچه مادرشون رو میدن که تو اون بنویسن، دکتر دست به قلم میشه که بنویسه یهو یه مکثی میکنن، ازشون میپرسن چی شد، دکتر میگن من داروی پروستات رو تو دفترچه یه خانم بنویسم داروخانه چی به من نمیخنده؟!؟!
حکایت ما هم همینه، تو یادداشت قبلی من از پروستات حرف زدم ولی دوستان تمایل داشتن راجع به پاپ اسمیر حرف بزنیم، باور کنین بعضی وقت ها بعضی از ماها یادمون میره به جای حل کردن موضوعی که داریم راجع بهش حرف میزنیم، نباید با مغالطه و فرافکنی بحث رو به سمتی ببریم که اصلا ربطی به موضوع نداره؛ این مساله رو تو مناظره هم میشد دید، یکی از مشکلات مربوط به میزان حجم نقدینگی میپرسید، اون یکی میزد به صحرای سینا از مدرک تحصیلی طرف ایراد میگرفت ....
میخوام بگم این منش و این نوع مشی رو میشه تو خیلی جاها و خیلی از رفتارهای خودمون هم ببینیم و عملا نمیشه ایرادی به دیگران گرفت تا خودمون مبتلا به اون ایرادیم!
+ تو بورکینافاسو چند روز پیش 114 نفر کشته شدن، بهتره بگم به قتل رسیدن؛ قاتلینشون دست نشونده های همین دولت های کراوات زده و غربی به ظاهر متمدن و پیشرفته ن که پیشرفتشون رو تو قتل و کشتار و عقب نگهداشتن سایر اقوام میدونن؛ خدا ذلیلشون کنه!
اگه مثلا تو فرانسه دو نفر ترور میشد الان جامعه جهانی خودش رو جر میداد که چه مصیبتی اتفاق افتاده ولی تو یه کشور فقیر این همه انسان به قتل رسیده واسه هیچ کسی اهمیت نداره؛
خدا یا ما رو ببخش!
کلمه انتخابات، جمع مونث سالم باید باشه، درسته؟
انتخاب رئیس جمهور هر چهار سال یکباره، یه مشخصه خیلی خوبش اینه که بیشتر از دو دوره پشت سرهم هم نمیشه منتخب شد...تازه بعد از پایان دوره کلیه حقوق و مزایاش قطع میشه.
بعضی وقتها به این فکر میکنم، از انتخاب رئیس جمهور خیلی خیلی مهمتر، انتخاب زنه، چرا تو انتخاب رئیس جمهور اوون همه محدودیت هست، کلی برنامه ارائه میده، کلی تلاش میکنه و نهایتا هشت ساله کارش تموم میشه، حقوقش قطع میشه ولی تو انتخاب زن، محدودیتی نداره، از ارائه برنامه خبری نیست و امکان جبران خسارت هم تقریبا نداره و تازه کلی هم بدهی ایجاد میشه که حتی بعد از مرگ ش هم ورثه ش میتونن مطالبه ش کنن، واقعا چرا؟؟
+ آقایون! لطفا تو انتخاب زن خیلی دقت کنین، اولا زیربار تعهدی نرید که بعدا زیرش بزائید، زیربار مهریه بالای ۱۴ سکه بهیچ وجه نرید، ثانیا مراقب باشید از خانواده خوبی زن بگیرید و الا دهانتون آسفالته
+ خانومها! تورو هر کی دوست دارید انقدر شوهرهاتون رو عذاب ندید و اذیت نکنین
بعدا نوشت: خیلی علاقه مندم بدونم اون عزیزانی که منفی دادن چرا با این مطلب مخالفین؟؟ واقعا دلیلی دارید؟؟
تو مسابقه مافیا، رئیس مافیا برای اینکه شناسایی نشه، ممکنه بعضی وقت ها رای به خروج یکی از اعضای مافیا بده تا وضعیت خودش رو سفید نگه داره!
به تجربه بهم ثابت شده، بیشتر کسایی که ادعا میکنن، تو درون و واقع امر بیشتر شبیه طبل توخالی ای هستن که به خودشون برسه عکس ادعاشون عمل میکنن، نمونه زیاد تو ذهنم دارم:
یکی از آشناها دست ش تنگه، زن و بچه ش هم مریضن، با خاطر همین بهش هر چند وقت یک بار کمک میکنیم؛ اون روز شنیدم هزینه آزمایشش شده 800 هزار تومن، خب گفتم بنده خدا از کجا بیاره همشیره سه میلیون ریختن به حسابش ...
یکی دو روز بعد از اقوام که تو بیمارستان خصوصی کار میکنن خبر دادن که همین فلانی اومده اونجا آزمایش بده، من به حاج خانم یه نگاهی کردم گفتم مگه بیمه نیستن؟ گفتن چرا بیمه ن ولی خانم ش میگه دکترای بیمه خوب نیستن، میره خصوصی؛
پرسیدم آزمایشگاه چرا میره خصوصی؟؟ اون که فرقی نداره که (هرچند دکتراشم فرق ندارن) که حاج خانم جوابی ندادن و فقط سر تکون دادن!
خیلی عصبانی و ناراحت شدم، با خودم گفتم من که شکر خدا به فضل حضرت حق هم وضعیت مالیم خوبه، هم بیمه تکمیلی خوبی دارم و تقریبا پولی نباید بدم، میرم بیمارستان و درمانگاهی که بیمه است، حتی برای تست کرونا با اینکه بیمارستان خصوصی قرارداد داشتیم میرفتم این مراکز بهداشت و طرح شهید سلیمانی یه صف مختصری وایمیسادم و کارمو رو انجام میدادم و کلی مورد مشابه این، بعد این خانم که مستاجره، مریض هم هست، درآمد کارگری ساده ای هم داره پا میشه میره بیمارستان خصوصی آزمایش بده!!!
واقعا ناراحت کننده است، یه وقتایی فکر میکنم کمک بیش از حد ما ممکنه ایجاد توقع و عادت کنه، و عادت اونم به کمک گرفتن و بی حساب خرج کردن انگیزه کمک کننده رو خیلی کم میکنه.
با اینکه با خودم همیشه این سوال بوده که خیلی ها واقعا شایستگی کمک گرفتن ندارن و خودشون باعث بدبختی و مشکلاتشون هستن، ولی باز دلم نمیاد و باز سر بزنگاه کمکشون میکنیم، درسته وظیفه خودمون میدونیم کمک کنیم ولی واقعا همون قدر که ما وظیفه میدونیم اونها هم باید وظیفه شون بدونن که درست خرج کنن!
اولین باری که کسی سیگار بکشه، معمولا سرفه میکنه و نمیتونه تحمل کنه راحت پُک بزنه، ولی به مرور سرفه هاش کمتر میشه و یواش یواش از سر عادت و نیازی که عادت براش پیش آورده مصرف میکنه و رفع نیاز ساختگیش بهش نوعی لذت میده...
ولی دیگه یادش میره اون سیگار چه بلایی سر ریه هاش، سر خون ش و سر وجودش میاره ...
تازه ممکنه اصلا به اینکه چقدر این دود سیگارش و سیگاری شدنش دیگران را آزار بده هم فکر نکنه ...
درست مثل گناه !