بعضی وقت ها بعضی چیزها رو متوجه نمیشم، چند تا چیزی که در ادامه مایلم راجع بهش حرف بزنیم:

  1. به نظرم فوتبال و هواداری از اون و جنجال های پیرامونش یکی از بی ارزش ترین و بیخود ترین چیزهاست و سرآمد برنامه های بی فایده ای که وجود داشته برنامه نود بوده و بی خاصیت ترین اطلاعاتی که میتونه یه نفر داشته باشه رو فردوسی پور داره، حالا چرا انقدر مساله مهمیه که یه طیف خاص هم نه یه طیف گسترده ای از رسانه ها روی برگشتن این برنامه نه تنها بی خاصیت که به نظرم مضر اصرار دارن و شادمان هستن، برام عجیبه!
  2. به قول جناب مرآت بزرگوار اون موقعی که یه قشر خاصی شجریان گوش میدادن،‌ این سینه چاکان امروز شجریان مسخره شون میکردن، حالا چی شده که همونا افتادن دنبالش و یه جوری ازش حرف میزنن واسه کراشاشون هم اینجور احساساتی نمیشن!
  3. تا چند ماه پیش من فکر میکردم با اون جریان که داشت پیش میرفت، تا اسفند ماه به سن های بیست سال اینا برسه، چطور میشه مهر شروع نشده، بالای 12 ساله ها رو واکسن زدن، یه جای کار درست نیست، یعنی میشه و نکردن یا نمیشده و نکردن، اگر میشده خدا میدونه چه کارهایی میشده که نکردن!
  4. خاطرم میاد اواسط دولت احمدی نژاد، امریکا و اینگلیس طرح محدود کردن واردات بنزین و کلید زدن، که با اون بحران دولت رو زمین بزنن، الان حمل و نقل بنزین تو اینگلیس شده بحران، جالب اینجاست رسانه های اونها(دیلی میل و بی بی سی اینگلیسی رو بخونین متوجه میشین) انگار نه انگار اتفاقی افتاده ولی اگر واسه ما بود رسانه های داخلی و مردم همیشه سر در گوشی خودشون رو تام و جری میکردن که این دولت عرضه تهیه بنزینم نداره و بریزید تو پمپ بنزینا آتیش بزنینشون!(چقدر جالبه همون چیزی که تو کشور ما دنبالش بودن الان تو کشور خودشون گریبانشون رو گرفته)