تا وقتی جوونیم و یه خورده چیز میدونیم یه وقتایی پیش میاد که به چیزهایی که اعتقاد داریم میرسیم، و فکر میکنیم اعتقاد ما حق محضه و با عصبیت خاصی باید تحت هر شرایطی بر اساس اون اعتقادمون عمل کنیم، ولی وقتی پا به سن میذاریم و میفهمیم که هیچی نمیدونیم، کمی با ملاحظه بیشتری نسبت به اجرای اعتقادمون رفتار میکنیم.

 

 

+ من واقعا از ثبت این یادداشت ها، صرفا قصد تلنگری دارم، نه تحمیل چیزی؛ اگرم حرفی میزنم از باب بیشتر دونستنه نه القای ندانسته هام، اگه قبل تر ها بود با تندی و حرارت خاصی جواب میدادم (جوری که دهن مَهَن طرف و آسفالت نمیکردم ولش نمیکردم) ولی الان علاقه مندم بیشتر سوال بپرسم و بیشتر بفهمم؛ همین.

 

++ چون اغلب خواننده های این وبلاگ دختران عزیزم هستن به همه دخترای گلم این روز رو (البته دیروز که مثل امروز نیست،‌ هر چند هیچ روزی مثل امروز نیست) تبریک میگم :)) ان شالله عاقبت به خیر و سلامت باشید و همسرهای خوبی برای شوهرانتون بشین