به تجربه بهم ثابت شده، بیشتر کسایی که ادعا میکنن، تو درون و واقع امر بیشتر شبیه طبل توخالی ای هستن که به خودشون برسه عکس ادعاشون عمل میکنن، نمونه زیاد تو ذهنم دارم:

 

  1. بعضی هستن خیلی ادعای دینداری میکنن، ولی من زیاد میشناسم اونایی که ظاهر دینداری دارن ولی از انجام هیچ کاری حیا نمیکنن و خیلی ها هم هستن ظاهرشون اصلا نشون نمیده ولی رفتار و کرداری دارن که عمق دینداریشون و نشون میده.
  2. بعضی ها هستن که از همه چی مینالن، از گرونی مینالن، هی دم از نداری میزنن، ولی یک روز اگه کرایه یکی از مستاجرهاشون عقب بیافته دنیا رو سر مستاجرشون خراب میکنن و حاضر نیستن یک قرون به یکی از مستاجرهاشون تخفیف بدن.
  3. خیلی ها هستن همیشه طلب کارن، همیشه حق به جانب هستن، همیشه توقع دارن ولی برای خودشون هیچ تکلیف و مسئولیتی قائل نیستن و برعکس خیلی ها هستن که خیلی صادقانه و جهادی کار میکنن و کلی خیر میرسونن بدون هیچ ادعایی، تازه کلی هم پشت سرشون حرفه که دارن میبرن و میخورن در حالی که اصلا اینطور نیست.
  4. بعضی ها هستن که ادعای آزادی میکنن، ادعای دموکراسی میکنن ولی تا وقتی براشون آزادی و دموکراسی و رای مردم مهمه که منتخب، اونها باشن و اگر رقیب انتخاب شد، همه چیز فرمایشی، مسخره و مهندسی شده است.(توی سوریه بالغ بر 80 درصد مردم شرکت کردن، از این 80 درصد نود و پنج درصد به بشار اسد رای دادن، اون وقت مثلا رسانه هایی که ادعای آزادی و دموکراسی دارن به سخره میگیرن و این رای گیری رو عین دیکتاتوری میدونن و یا مثلا سال 88 خودمون رئیس جمهوری با 25میلیون رای بیاره، به جای تمکین به رای مردم فرمان میدن که بریزین تو خیابونها، چون به ما رای ندادن!)