هیترو آزادی!

خبرهای اروپا

فرودگاه هیترو لندن به دلیل آتش‌سوزی تعطیل شد

اتش‌سوزی در فرودگاه هیترو

نگارش از یورونیوز فارسی

تاریخ انتشار ۲۱/۰۳/۲۰۲۵ - ۷:۴۳ ‎+۱ گرینویچ•به روز شده در ۱۰:۴۴

در پی وقوع آتش‌سوزی گسترده در یک پست برق در نزدیکی فرودگاه هیترو لندن که منجر به قطع کامل برق شد، این فرودگاه اعلام کرد که سرتاسر روز جمعه تعطیل خواهد بود.

 

این رویداد برنامه پروازها را در سراسر جهان مختل کرده است. سازمان آتش‌نشانی لندن اعلام کرد که حدود ۷۰ آتش‌نشان در حال مقابله با این آتش‌سوزی در غرب لندن هستند، آتشی که باعث قطع گسترده برق در هیترو، شلوغ‌ترین فرودگاه اروپا و پنجمین فرودگاه پرتردد جهان، شده است.

 

این خبر یورو نیوز امروز بود.

 

دیروز تو بازی ایران امارات برای چند دقیقه یکی از چند چراغ ورزشگاه آزادی به هر دلیلی خاموش شد  اگه داور گیر نمیداد آنچنان تفاوتی تو نور ورزشگاه وجود نداشت ...

 

ولی یه عده خودتحقیر غرب گدا چنان همه چیو مسخره کردن و خودمون رو تحقیر کردن که خدا میدونه 

حالا آبروریزی اختلال تو یه پست برق تو هیترو لندن اینگیلیس بزرگتره یا خاموش شدن چندتا لامپ تو آزادی!؟؟

 

 

 

۰۲ فروردين ۰۴ ، ۱۷:۴۰ ۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۲
این جانب

تناسب انتظارات

فکر میکنم که لازمه ی هر تعاملی تناسب توقعات در طرفین اون تعامله، مثلا:

وقتی خونه کرایه میکنیم، ما به ازاش یه مبلغی کرایه میدیم، قطعا برای یه خونه ویلایی تو یه قسمت گرون شهر ماهی صدهزار تومن متناسب نیست، باتوجه به اون امکانات و شرایط چندصد میلیون کرایه ماهانه اونه؛

یا تو رابطه خدا با بنده هاش، خدا متناسب با عمل و عبودیت بنده هاش بهشون پاداش میده یا مجازات میکنه، رابطه خدا با بنده هاش رابطه ربوبیت و بندگیه، یعنی وظیفه بنده اطاعت و فرمانبرداری و عدم سرکشیه، خدا هم که همین که امکان وجود داده، رزق و روزی داده و هدایت میکنه اون ور تعامل رو انجام میده.

یا تو رابطه دوستی، دوتا دوست از هم توقع دلسوزی، محبت، حمایت و همراهی دارن، طبعا وقتی یک طرف فقط دلسوزی کنه، حمایت کنه و ازین قبیل و حمایت و دوستی ای از طرف مقابل نبینه خب اون دیگه تعامل اسمش نیست، خودسوزی و خودخواهیه!

حالا میرسیم به اینکه تعاملی شکل گرفته، انتظارات و توقعات ما از طرف مقابل چطور باید باشه؟؟

اینکه ما خونه ای رو اجاره کنیم، کرایه ندیم آیا توقع درستیه؟؟ یا انسان باشیم و فقط سرکشی و طغیان کنیم؟ یا مثلا در روابط زناشویی فقط از همسرمون طلبکار باشیم بدون اینکه اصلا به این نکته توجه کنیم که چه دادیم که چه چیزی طلب کاریم و ازین قبیل دیگه اسمش تعامل نیست، اسمش خودخواهیه، توهمات خودمحورانه است.

همونجور ک گفتم در هر تعاملی اساسی ترین مطلب اینه که اول ببینیم چی دادیم، بعد متناسب با داده هامون، انتظارات و توقعاتمون رو تنظیم کنیم.

۲۱ اسفند ۰۳ ، ۰۷:۲۷ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
این جانب

قدر نعمت

سر خیابون مون دارن عملیات عمرانی انجام میدم، ظاهرا مساله ای پیش اومده که گاز و آبمون به تناوب قطع میشه ...

این یکی دوروزه تازه میفهمم شیر و هر وقت باز میکنیم اب هست، یا اجاق همیشه گاز داره چه نعمت بزرگیه 

 

ازونایی که عامل رسیدن آب سالم همیشگی، و برق و گاز همیشگی هستن ممنونم و البته از خدا ممنونم.

۲۱ اسفند ۰۳ ، ۰۰:۴۰ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
این جانب

رویای آمریکایی

فیلم زلنسکی با رئیس جمهور امریکا رو دیدین؟؟

 

اگه ندیدین حتما ببینین 

 

آمریکا همینه، خودبزرگ بین و دیگر تحقیر کن ...

 

بودن با امریکا یعنی رفتن زیر بار تحقیر و نهایتا شکست و نابودی .

 

 

رهبر کشورهای دیگه رو ببینین، رهبر خودمون رو ببینین

 

۱۱ اسفند ۰۳ ، ۱۵:۵۸ ۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۱
این جانب

دلتنگی ...

دلتنگ سید حسن نصرالله ایم

 

اگه آقای رئیسی بود الان حتما لبنان بود 

 

دلتنگ حاج قاسمیم

 

گلی به جمال قالیباف که تو این ایام دو بار رفت لبنان، اونایی که علیه ش حرف زدن و کاری کردن که رای نیاره و به جاش یه نفری که اندازه ش نیست بیاد، باید جواب بدن !

 

واقعا زشته رئیس جمهور نرفته، همه ش خدا خدا میکنم موقع تشییع تو لبنان باشه .

وزیرخارجه کافی نیست و خیلی کمه ...

 

 

 

 

 

۰۵ اسفند ۰۳ ، ۱۰:۳۳ ۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۳
این جانب

خودباختگی

امروز تو دوره ای با عنوان مدیریت بحران و ایمنی راجع به آتش سوزی شرکت داشتم

استاد دوره یه خارج رفته ی شیک و مجلسی بود 

یه پاورپوینت با سه چهار تا عکس و فیلم داشت ...

 

اینکه ساده ترین تعابیر فارسی رو انگلیسی میگفت اونم با اصطلاحات سنگین غربی به کنار، اون تصویری هم که رو پرده نشون میداد حتی به خودش زحمت نداده بود تلفن ۱۲۵ آتش نشانی رو به جای اون شماره اضطراری ۹۱۱ امریکا بذاره!

وسطا هم که با تیکه و کنایه امکانات جمهوری اسلامی ایران رو به سخره میگرفت 

 

جالبه این آدم مشاور عالی ایمنی خیلی از سازمان های بزرگ دولتی هست و کلی اعتبار داره ...

جالب ابنجاست اطلاعاتی که میداد هم خیلی غلط و اشتباه بود و فقط یه رونوشت و کپی ناقص از مطالب جستجو شده اینترنت بود و بدون توجه به نیازهای داخلی ...

 

از امروز ظهر اعصابم خورده، ازون استاد غرب زده ی بیسواد نه ها، از مدیران دولتی که به همچین ادم های بی مقدار شیکی بها و ارزش میدن، خداییش این انتخاب اگه خیانت نیست، اگه بلاهت نیست پس چیه؟؟؟؟

۰۲ اسفند ۰۳ ، ۰۰:۵۵ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
این جانب

ربط قلبی

چند روزه دارم به دوست داشتن فکر میکنم

ما چند جور دوست داشتن داریم

اولی علاقه پدر فرزتدیه، حالا یا مادر فرزندی...

دوست داشتن والدین نسبت به اولاد شبیه دوست داشتن اولاد به والدین نیست.

دوست داشتن بین بچه ها هم عین همه و پدرمادرا همه بچه هاشون و دوست دارند حالا ممکنه یکی شیرینتر باشه ها ولی دوست داشتن اگه ده تا هم بچه باشه محدود کننده نیست و مانع دوست داشتن بچه های دیگه نمیشه ... ولی بچه ها فقط پدر مادرشون رو دوست دارن، این حس دوست داشتن پدری رو به شوهر مادرشون ندارن، ممکنه ناپدریشون و دوست داشته باشنا ولی جای پدر نمیشه و به عنوان یه مرد و حامی خوب دوست دارند .

توی ازدواج هم یه مرد زن ش رو ممکنه دوست داشته باشه، عین بچه هاش اگر زن دیگه ای هم بگیره هم اون و دوست داره، حالا ممکنه یه زنی شیرینتر باشه ها ولی دوست داشتن یه زن مانع دوست داشتن یه زن دیگه نمیشه 

لطفا اینجا گیر نکنین و ادامه رو دقت کنین :

آدما ممکنه خیلی ها رو دوست داشته باشن عمدتا غریزی و نسبی ولی آدما معمولا به یکی ربط پیدا میکنن و فقط با یکی قلبشون میتپه، ربط بین قلب ها فقط یک بار و برای یک نفر پیش میاد .

۰۱ اسفند ۰۳ ، ۱۵:۲۷ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
این جانب

ملاحظه

اون روز مهمون یکی از اقوام بودیم، پدرشونم خونه شون بود، من خیلی دوستشون دارم ، پدرشون موقع میوه تعارف کردن گفتن ازت ممنونم همیشه هوای پسر منو داری حتی اقتصادی !

پسر ایشون وضع مالیش از منم بهتره، منظور پدرشون این بود که من حتی موقع برداشتن میوه و شیرینی اون کمترین و ارزون ترین و برمیدارم و ملاحظه صاحب خونه یا باقی مهمونا رو میکنم، با اینکه همه بهم احترام میذارن ولی همیشه سعی کردم موقع غذا کشیدن یا میوه برداشتن همیشه کمتر و کوچیک تره رو بردارم، اگه آجیل گذاشتن بیشتر نخود کیشمیشش رو بخورم تا پسته و بادوم ...

برعکس من یکی از اقوام وقتی میریم خونه کسی مهمونی با اینکه از همه پولدارتره به بچه ش میگه پسته بخور بادوم و فندق بخور ، موز بزرگه رو برادار ...

 

حس میکنم داشتن این عادت و رعایت اینجور ملاحظات ضروری و مهربانانه است.

۲۷ بهمن ۰۳ ، ۱۴:۵۴ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
این جانب

جنگ دلاری

وقتی نمیتونن حمله نظامی کنی

وقتی توان ش رو ندارن 

 

میرن سراغ یه جبهه دیگه، میرن سراغ جنگ دلاری...

جو میسازن، بازار سازی میکنن، شایعه پراکنی میکنن یهو در عرض چند شب بدون هییییچ منطق اقتصادی و سیاسی یهو دلار و چند ده هزار تومن بالا میبرن، پشت این قیمت سازی ها سربازهای جنگ دلاری هستن 

 

امریکا و اروپا واقعا هیییییچ چیزی نمونده که تحریم نکرده باشه، حداقل ده دوازده ساله که همه چیمون تحریمه و هیچ مولفه اقتصادی هم تغییر نکرده، صادرات و تولید نفت هم سرجاشه، تولید ناخالص ملی هم قرار نیست و نمیشه یهو این همه تغییر کنه، نقدینگی هم با یه درصد مشخصی داره افزایش پیدا میکنه، پس هیچ انگیزه سیاسی و اقتصادی تو افزایش نرخ ارز نیست جز اینکه وحشی های جنایتکار کودک کش و نوچه ها و خائنین داخلیشون دارن به چیزی که واقعیت نداره جو میدن، بازارسازی و نقاضاسازی تصنعی راه میندازن 

 

من چندهزار دلار داشتم اون هدیه دادم به مردم لبنان، الان اگه تقاضا نباشه این حباب مصنوعی جنگ دلاری خواهد ترکید، متاسفانه بازارسازهای کلان تو عرضه خساست به خرج میدن و این به افزایش مضاعف دلار خواهد انجامید ولی باید عرضه میدانی عموم مردم و بازارسازها به قدری باشه که این جنایتکاران کودک کش تو این جنگشون هم ناکام بمونن ان شا الله

 

۲۰ بهمن ۰۳ ، ۱۱:۲۸ ۱۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۵
این جانب

حقارت و ترس!

مجازات قاتل قصاصه، نه مذاکره!

نمیدونم چطور میشه انقدر حقیر و ترسو بود!

 

پسر ما رو کشته، سردار مارو کشته باید قصاصش کنیم، اون وقت چند تا ترسوی خائن به جای اینکه مطالبه قصاص خونشو بکنن بهش اطمینان میدن که ما بمب نمیسازیم!!!

 

 

شمایی هم که اینا رو انتخاب کردی تو این خیانت و حقارت و ترس سهم داریا!

۱۸ بهمن ۰۳ ، ۲۲:۵۳ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۲
این جانب